زمان خواندن 1.5 دقیقه
سوال امروز من این است: چطور میتوانیم در شرایط بحرانی دوام بیاوریم؟ وقتی شرایط اقتصادی آشفته است، بازار ما کساد شده و فروشنده رغبتی به همکاری با ما ندارد، مشتری هم مدام فراری است؟!
اصولا اتفاقات خوب صدا ندارند، بارها ما در مورد خیانت و جنایت زوج ها در روزنامهها و خبرگزاریها خواندهایم و شنیدهایم، اما تا کنون چند بار داستان زندگی چند زوج خوشبخت که از حضور هم لذت میبرند، سر تیتر رسانهها شده است؟
در جامعه کنونی ایران، تعدد این نوع خبرها و مشکلات زیادی که بیدرایتی مسئولین ایجاد کرده است، باعث شده که ما هم در کوس این نا امیدی بدمیم و تکرارش مسبب آن شده که برخی از کسب وکارها سکون را ترجیح بدهند.
آیا راه حلی وجود دارد؟ چگونه میشود این تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد یا نیمه پر لیوان شرایط کنونی را دید؟
اگر مروری به اتفاقات بزرگ دنیا بیندازیم میبینیم که اغلب آنها از اوج سختی و بحران بیرون آمدهاند.
رمان قمارباز داستایوفسکی که فقط در ۲۶ روز نوشته شد!
آهنگهای موتزارت که بدون پیانو ساخته شده!
داستان اپل، مایکروسافت و …
واقعیت این است که کمبود، فقدان یا نیاز مادر تمام اختراعات بشریت بوده است.
نداشتن پول یا منابع، به جای اینکه مانع بزرگی بر سر راه شما باشد، میتواند به کاتالیزوری برای خلاقیت تبدیل شود. مهم اینه که طرز فکر ما به جای تمرکز روی کمبودها، روی استفاده بهینه از داشتههایمان متمرکز شود.
اکنون ایران، به نظر من، بهترین فرصت برای کسب وکارهای پیشرو است که این فرصت ناامیدی و کسادی را به پیشران راهکارهای خلاقانه در فروش، ارتباط با مشتری، ارزش آفرینی برای ایشان، آموزش و … دربیاورند.
ذهن ما در فشار خلاقانه، متمرکزتر کار میکند و از طرف دیگر بیشتر دستاوردهایمان را میبیند و بیشتر ارزش داشتههایمان را درک می کند
پیشنهاد من این است که پروژهای به نام (خلاقیت در دوران سختی) در شرکتهایمان تعریف کنیم و همه همکارانمان را با این مفهوم آشنا کنیم که در کمیابی خلاقیت بروز میکند و از آنها بخواهیم به مسیرهای جدید فکر کنند.
پیش بینی میکنم اتفاقات خوبی را رقم بزند.
در وبینار از سقوط تا صعودی که در روز سه شنبه برگزار میشود، من میخواهم در مورد این صحبت کنم که چگونه یک سقوط بزرگ مسبب تولد دیدار شد و آموزههای من در این مسیر چه بوده است!