برندینگ چیست؟ برایتان ۶ مرحله برای ساخت برند + یک درسنامه کامل برای آموزش تمام مفاهیم مرتبط با برندسازی آماده کردهایم.
اگر روزی بدون ماشین شخصی بمانید، چطور اینطرف و آنطرف میروید؟ احتمالا اسنپ و تپسی، اینطور نیست؟ اگر برای خرید شیر یا ماست وارد سوپرمارکت شوید، هرچه دم دستتان باشد را میخرید؟ یا فقط محصولات یک شرکت خاص را تهیه میکنید؟ موبایل چطور؟ فرقی بین اپل، سامسونگ، نوکیا، شیائومی و غیره برایتان مطرح نیست؟ هرچه باشد میخرید؟
دلیل پاسخی که به سوالهای بالا دادید، فقط یک چیز است: برند (BRAND) و قدرت برندسازی!
احتمالا با تعریف برند آشنایی داشته باشید. اگر همین الان بگوییم در کمتر از ۳۰ ثانیه نام ۲۰ برند معروف دنیا را بگو، راحت این کار را انجام میدهید. اما چرا برندهایی مانند کوکاکولا، نایک، مایکروسافت، تسلا و غیره انقدر شناخته شده و محبوب هستند؟
کوکاکولا چیزی بیشتر از یک نوشابه است. اپل و سامسونگ هم فقط گوشی تلفن نیستند. چیز دیگری پشت آنها وجود دارد که انقدر محبوب شدهاند. یک چیز واحد پشت همهی کارهای شرکت کوکاکولا است. از حرفهایی که در شبکههای اجتماعی میزنند بگیرید تا رنگ لوگو، بستهبندی محصولات، تبلیغات تلوزیونی و غیره.
برندهای معروف از تجربه مشتری برای فروش استفاده میکنند. اخرین باری که کوکاکولا خوردید را تصور کنید. میتوانید قوطی فلزی (یا پلاستیکی) نوشابه، مزهی نوشابه را در ذهنتان تصور کنید؟ چقدر احتمال دارد توناژ دیگری از رنگ قرمز را با رنگ قرمز مخصوص کوکاکولا اشتباه بگیرید؟ احتمالا زیر ۵ درصد.
هر با که کوکاکولا را به پپسی یا زمزم ترجیح میدهید، در واقع به تجربه خرید قبلی خودتان رجوع میکنید. شرکتهای بازاریابی هم دقیقا از همین تکنیکها برای برندینگ استفاده کردهاند. خیلی خوب میدانند مشتریها در زمان خرید (یا فکر کردن به خرید) باید چه چیزهایی تجربه کنند و همانها را در برندشان پیادهسازی میکنند.
نتیجه چیست؟ مردم این برندها را میشناسند، عاشقشان هستند و مهم نیست چند گزینهی دیگر برای خرید داشته باشند، آنها قطعاً محصولات همان برند را انتخاب میکنند. کدام تجارتی است که چنین چیزی را نخواهد؟ برای همین هم تصمیم گرفتیم یک درسنامه جامع در خصوص برندینگ و مفاهیم برندسازی ایجاد کنیم. هرچیزی که بخواهید درمورد برندینگ و ایجاد برند خودتان بدانید را در این درسنامه پیدا میکنید.
پس بیایید شروع کنیم.
قبل از همه چیز، بیایید یک سؤال پایهای را بررسی کنیم: برند یعنی چه؟
به مشخصه و یا مشخصاتی که یک شرکت را از دیگران متمایز میکند، نشان تجاری یا برند میگویند. نام شرکت، شعار تبلیغاتی یا تگ لاین، لوگو، سمبل و صدای برند همگی به عنوان زیر مجموعهی این اصطلاح در نظر گرفته میشوند. هر گونه تجربه و ارتباط مشتری با تجارت (مثلاً به عنوان خریدار، فالوور شبکههای اجتماعی و حتی رهگذر) هم به عنوان زیرمجموعهای از برند در نظر گرفته میشود.
به فرایند تحقیق، گسترش و ایجاد ویژگیهای خاص برای یک موسسه تجاری، با هدف ارتباط مشتری با محصولات و خدمات، برندینگ گفته میشود. برندینگ یا برندسازی، فرایندی مادامالعمر بوده و به ارتباط قلبی مشتری با کسبوکار وابسته است.
میخواهید بدانید چرا برندینگ مهم است؟ دلایل بسیاری دارد. برند شما یکی از مهمترین داراییهایتان است. برند به تجارتتان هویت میبخشد، کاری میکند در ذهن مردم بماند، مصرفکنندهها را به خرید مجدد تشویق میکند، بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی میکند و کاری میکند کارمندانتان حس غرور داشته باشند.
برندینگ یکی از فاکتورهای تصمیمگیری خرید مصرفکنندهها است. بر اساس نظرسنجیای بین المللی که در سال ۲۰۱۵ انجام شد، حدود ۶۰% خریداران از برندهایی خرید میکنند که آنها را میشناسند و ۲۱% آنها محصولی را میخرند، فقط به خاطر اینکه برند محصول را دوست دارند.
برندینگ به کسبوکارتان هویت میدهد؛ و این هویت دامنهای گستردهتر از محصول و خدماتی که ارائه میدهید را شامل میشود. برندینگ چیزی در اختیار مشتری قرار میدهد که با آن ارتباط برقرار کند.
برندیگ سبب میشود در ذهن همگان بمانید؛ مثل چهرهی شرکتتان عمل میکند و سبب میشود که مصرفکنندهها همه جا پیدایتان کنند (مخصوصا در قفسههای شلوغ فروشگاهها، بین یک عالمه جنس مشابه و رنگارنگ دیگر).
برندینگ بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی میکند؛ کمک میکند تبلیغات مؤثر در فروش داشته باشید، شناخته شوید و روی زندگی مردم تأثیر بگذارید.
برندینگ به کارمندانتان حس غرور میدهد. وقتی کسبوکارتان را برندسازی کنید، نه تنها هویتی برای آن ایجاد کردهاید، بلکه محیط کاریای پر آوازه و پرطرفدار ساختهاید. برندینگ قوی، کارمندان قوی جذب میکند.
اینها مفاهیمی هستند که در این درسنامه به طور کامل برایتان شرح میدهیم:
چطور باید برند موفقی ایجاد و آن را به بازار عرضه کنید؟ در این مقاله فرایند تدوین استراتژی های برندینگ در ۵ مرحله ساده را بررسی میکنیم.
چطور شخصیت برند منحصربهفردی بسازیم؟ چند نمونه از شخصیت برندهای معروف را هم بررسی میکنیم.
هویت برند، همان ویژگیها و وعدههایی است که به مشتریهایتان میدهید. هویت برند همان چیزی است که میخواهید در ذهن مشتریان بماند. این مفهوم بیانگر ارزشهای شما، نحوهی ارائهی محصول و خدماتتان و احساسات مشتری پس از ارتباط با محصول میباشد. برندینگ قوی کمک میکند تا کسبوکارتان بیش از یک اسم باشد.
آگاهی از برند بیانگر میزان آشنایی مردم عادی و بازار هدف با برند شما میباشد. آگاهی از برند بالا، سبب میشود که برندتان با واژههای «پرطرفدار»، «در حال رشد» و «محبوب» شناخته شود. اهمیت آگاهی از برند در چیست؟ اگر مشتریان شناخت و آگاهی کافی از برندتان نداشته باشند، از شما خرید نخواهند کرد. برندسازی قوی کمک میکند شناخته شوید.
ارائهی محصولی جدید در حیطهای متفاوت و یا بازار هدفی جدید (با هدف گسترش برند)، با اصطلاح تعمیم برند توضیح داده میشود. مثل وقتی که شرکت هوندا، به تولید دستگاه چمن زنی روی آورد. تعمیم برند به کمپانیها (و یا اشخاص) اجازه میدهد تا از اهرم آگاهی از برند، در جهت ایجاد جریانهای درآمدی جدید و یا خط تولید محصولات متنوع استفاده کنند. برندینگ قوی مساوی است با پول بیشتر.
به فرایند ایجاد و حفظ برند تجاری، مدیریت برند میگویند. مدیریت عناصر ملموس و مادی (مانند راهنمای سبک (style guide)، بستهبندی و رنگبندی محصول) و عناصر ناملموس (دیدگاه مخاطب هدف و یا پایگاه مشتری در خصوص محصول) زیرمجموعهی مدیریت برند میباشد. فراموش نکنید که برندتان زنده است و نفس میکشد، پس باید از آن به خوبی نگهداری کنید. برندینگ قوی به نگهداری و رسیدگی مداوم نیاز دارد.
شناخت برند به این معناست که مصرفکنندهها (و یا مخاطبین هدف) چقدر میتوانند بدون دیدن اسم برند، آن را شناسایی کنند (از طریق لوگو، شعار تبلیغاتی، بستهبندی، آگهی بازرگانی و سایر روشهای تبلیغاتی). برندینگ قوی سبب میشود همیشه در ذهن مخاطب بمانید.
مثالی از دنیای واقعی: به این صفحه مراجعه و تست شناخت لوگو را ببینید. به نظرتان چند تا از برندهای موجود در این صفحه هستند که بتوانید برند را، بدون دیدن اسم و تنها از روی لوگو، بشناسید؟
به این معنی که مشتریان و مصرفکنندهها چقدر به برند شما اعتماد دارند. آیا به وعدههای تبلیغاتیتان عمل میکنید؟ آیا فروشندگان و مسئول خدمات مشتریان شرکت شما هر کاری از دستشان بربیاید برای مشتری میکنند؟ چنین اعمالی سبب اعتمادسازی میشود. و یادتان نرود این موضوع در دنیایی که حدود ۲۵% مردم فقط به تجارتهای بزرگ اعتماد دارند، خیلی مهم است. برندینگ قوی، اعتماد مشتری را جلب میکند.
وفاداری به برند یعنی مشتریها تحت هیچ شرایطی محصولات برند رقیب را نمیخرند. در مقالهی اصلی مفصل در مورد اینکه چطور باید وفاداری به برند ایجاد کنید صحبت خواهیم کرد.
منظور از برند تاچ پوینت، نقاط تماسی است که مشتری با برند شما خواهد داشت.
حالا که با المانهای اصلی برندینگ آشنا شدیم، در این مقاله همه چیز را کنار هم میچینیم تا یک برند درست و جذاب طراحی کنیم.
منظور میزان ارزشی است که مخاطبان برای برند شما قائل هستند. نحوه ارزشگذاری برند و مفاهیم مرتبط را در این مقاله میخوانیم.
اگر بعد از همه تلاشهایتان به نتیجه دلخواه نرسیدید، یا اگر به یک تغییر اساسی نیاز داشتید، میتوانید از ریبرندینگ استفاده کنید. تمامی نکاتش را هم در مقالهای جداگانه (+ مثالهای ایرانی و خارجی) بررسی میکنیم.
برای یادگیری این مفاهیم کافی است روی لینک مقالهی مربوطه در زیر کلیک کنید:
برندینگ چیست؟ ۶ مرحله برای ساخت یک برند برند موفق
استراتژی برندینگ | ۵ مرحله ساده برای ایحاد مهمترین داراییتان
شخصیت برند: راهنمای کامل ایجاد شخصیت برند (+ مثالهای ایرانی و خارجی)
هویت برند: چطور یک هویت بهیادماندنی بسازیم؟ (+مثال)
آگاهی از برند و روشهای افزایش آن (+مثال)
تعمیم برند چیست؟ تکنیکهای گسترش برندهای ایرانی
مدیریت برند در ایران | ۱۰ تکنیک جادویی برای موفقیت (+ مثال های ایرانی)
شناخت برند چیست و چطور ایجاد میشود؟
اعتماد به برند و ایجاد آن با ۱۷ روش ساده
وفاداری به برند و راههای ساده برای ایجاد آن
برند تاچپوینتها: ۱۵ مورد از مهمترین نقاط تماس برند
طراحی برند چیست؟ اصول طراحی برندهای ایرانی
ارزش برند چیست و چطور باید ارزش برند خودمان را افزایش بدهیم؟
ریبرندینگ: راهنمای جامع + بررسی بازسازی برندهای معروف ایرانی و خارجی
حالا که تکلیف سایر مفاهیم مشخص شد، بیایید بیشتر درمورد برندینگ صحبت کنیم:
با استفاده از این روش میتوانید برند جدیدی ایجاد کنید و یا برندی که در حال حاضر دارید را مجدد برندسازی کنید. دفتری بردارید تا ایدههایی که در ادامهی این مقاله به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. یادتان باشد که برندینگ، فرایندی پویا است و شاید مجبور شوید در این پروسه، برخی از مراحل را تکرار و ایدههای جدیدی به آن اضافه کنید.
برندینگ با هدف آگاهی، شناخت، اعتماد و کسب درآمد انجام میشود. قبلاً هم در این مورد صحبت کردهایم. اما بیایید یک قدم عقب برویم و منشأ اینها را بررسی کنیم: مصرفکننده. و نه فقط هر مصرفکنندهای، منظورمان مشتریان هدف شما هستند. اگر برندتان به دل مخاطب ننشیند، به آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد نمیرسید.
قبل از آنکه چیزی روی کاغذ بنویسید (و یا از ابزارهای یادداشت برداری دیجیتال استفاده کنید)، باید بدانید برای چه کسی برندسازی میکنید. محصولتان به کار چه کسانی میآید؟ مشتریهای ایدهآل شما چه کسانی هستند؟ اصلاً چرا کسبوکارتان را ایجاد کردهاید؟
هر چیزی که در مورد بازار هدف (target market) و پرسونای خریدار (buyer persona) یاد بگیرید، روی تصمیمات برندینگ تأثیرگذار است، پس این کار را اولین اولویت خود قرار دهید.
چرا این کسبوکار را ایجاد کردید؟ جواب این سؤال کمک میکند تا هدف، مأموریت و انگیزهی تجارتتان را مشخص کنید.
قبل از آنکه بتوانید برندی بسازید که مخاطبان بشناسند، بخواهند و به آن اعتماد کنند، باید لیست چیزهایی را که میتوانید در اختیار مشتری قرار دهید، به مخاطب منتقل کنید. هر بخشی از برند (لوگو، شعار، تصاویر، صدا و شخصیت) باید این هدف و بینش را منعکس کند. مأموریت و هدف برند، عنصر سازندهی مانیفست برند (brand manifesto) است و نشان میدهد چرا موسسه شما وجود دارد و چرا مردم باید به برندتان توجه کنند.
احتمالاً کسبوکارهای بسیاری مانند شما وجود دارند. تمرکز روی رقبا آسان است، اما حالا وقت آن نیست. اکنون زمانی است که باید روی خودتان متمرکز شوید.
شما چه دارید که دیگران ندارند و (از لحاظ قانونی) نمیتوانند از آن تقلید کنند؟ برندتان
به همین دلیل است که باید مطمئن شوید برندتان را از عناصری الهام گرفتهاید و الگوسازی کردهاید که تماما مال خودتان باشند: ارزشها، مزایا، ویژگیهایی که کسبوکارتان را خاص میکند. زمان بگذارید و لیستی از نکاتی که شما را از دیگران متمایز میکنند، بنویسید. در مورد ویژگیهای محصول (مثل ظاهر، اجزای تشکیلدهنده، تواناییها) صحبت نمیکنیم؛ بنویسید چطور محصول یا خدمات شما زندگی مردم را بهتر میکند و باعث موفقیتشان میشود.
تا اینجای کار باید مخاطب هدف، بیانیه اهداف و آرمانها و ویژگیهای خاص کسبوکارتان را پیدا کرده باشید. اگر مطمئن هستید که تا این مرحله جلو آمدهاید، وقت آن است که به بخشهای مهیجتر برندینگ بپردازیم: طراحی بصری.
منظورمان لوگوی، طیف رنگی، تایپوگرافی (فونتها)، آیکون گرافی و سایر اجزای تصویری است. برای ساخت این المانها، دستورالعمل خاصی ایجاد کنید.
نکته: طراحیهای گرافیکی و تخصصی در عین جذابیت، میتوانند سخت باشند. اگر میتوانید از یک متخصص برای طراحی لوگو و هویت برند کمک بگیرید و یا قبل از شروع, چند نمونه طراحی مفید را بررسی کنید.
حالا وقت آن است که روی بخش سمعی برندتان تمرکز کنید. اگر کسی با شما مکالمهای داشته باشد، و یا پیامی بفرستد، چگونه شنیده میشوید؟ نحوهی ارتباطتان با بازار هدف هم بخشی از برندسازی در نظر گرفته میشود. باید صدایی انتخاب کنید که مخاطبان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ در غیر این صورت، توجهی به شما نمیکنند. (اگر لازم است به بخش شماره ۱ برگردید تا دوباره مخاطبانتان را بررسی کنید).
همهی محتواهایی که مینویسید باید لحنی یکسان داشته باشند، از کمپینهای تبلیغاتی و کپشن های فضای مجازی گرفته تا پستهای وبلاگی و داستان برند. اینگونه مخاطب فرصت پیدا میکند تا با برند آشنا شده و صدایتان را تشخیص دهد. صدایی شاد و جذاب داشته باشید تا مشتریان برای دریافت متنهای جدیدتان لحظهشماری کنند.
برندتان فقط زمانی کار میکند که شما کار کنید. وقتی کار طراحی و ساخت برند تمام شد، آن را در تمام جنبههای کسبوکارتان وارد کنید. مطمئن شوید که مشتری هر جا را نگاه کند، آن را میبیند. این هم چند نکته مفید برای وارد کردن برند در تجارتتان:
لوگو، طیف رنگی و تایپوگرافی برند را در وب سایت اعمال کنید. فقط از چیزهایی استفاده کنید که در دستورالعمل برندینگتان بگنجند. وب سایت یکی از مهمترین بخشهای هویت برند است و اگر برند را منعکس نکنید، تجربهای ناخوشایند را برای مشتری ایجاد کردهاید. به لینکها، فراخوان عمل (call to action) و توضیح محصولات هم دقت کنید تا با صدای برند همخوانی داشته باشند.
عکس پروفایل، عکسهای پسزمینه و تصاویری که به اشتراک میگذارید هم باید برند را منعکس کنند. میتوانید لوگو و عکس پروفایلتان را هم روی عکسها بگذارید تا مشتریان راحتتر شما را تشخیص دهند. همانطور که در بخش وبسایت هم گفتیم، مطمئن شوید همهچیز با صدای برند همخوانی داشته باشد.
اگر محصولات فیزیکی عرضه میکنید، محصولاتتان ملموسترین عنصر ارتباط مشتری با برند هستند. به همین دلیل است که بستهبندی محصولات (طراحی، رنگ، سایز و حس) باید منعکسکنندهی برندینگ جدید باشد.
از آنجا که تبلیغات (چه چاپی و چه دیجیتال) به منظور گسترش شناخت و آگاهی مخاطبان از برند صورت میگیرد، مهمترین نکته این است که تبلیغات منعکسکنندهی برندینگ باشند. در حقیقت برندینگ باید به گونهای باشد که پروسهی ساخت و تولید تبلیغات را آسانتر کند. با داشتن دستورالعمل برندینگ میدانید تبلیغاتتان چطور باید باشند و چه چیزهایی را باید شامل شوند.
قدرت برند، همان انسان هایی هستند که در پشتصحنهی آن فعالیت میکنند. و اگر کارمندان شما موتور برندینگ را روشن نکنند، کاری از پیش نمیبرید. به علاوه برند چیزی فراتر از بازاریابی است. دستورالعمل برندینگ را در اختیار کارمندان بخش فروش و خدمات مشتریان بگذارید و نحوهی استفاده از آن را (مخصوصاً وقتی مستقیماً با مشتری در تماس هستند) آموزش دهید. کارمندانتان را تشویق کنید که در حین ارائه نمونهی محصول برندینگ شده و یا پاسخ به سؤالات خدمات مشتریان، از لوگو، شعار تبلیغاتی، تصویر و صدای برند استفاده کنند.
بهترین راه برای اینکه فرایند برندینگ را درک کنید، این است که برندتان را مانند یک انسان ببینید. برند باید هویت، شخصیت و تجربه داشته باشد. این سؤالات را از خودتان بپرسید:
– برند شما چگونه خودش را معرفی میکند؟ اگر برند بخواهد ظاهرش را شرح دهد، چه میگوید؟
– برندتان در مورد محصول و خدمات چه میگوید؟ آیا محصولات مهم و حرفهای هستند؟
– مردم بعد از اولین دیدار با برند، در مورد آنچه میگویند؟ چند جملهای که دوست دارید از آنها استفاده کنند را بنویسید.
هدف از برندینگ، ارتباط با مشتری است. آسانترین راه برای این کار، این است که برندتان را مثل یک انسان ببینید و بخواهید که مشتریان هم همین دید را داشته باشند.
اولین اشتباهی که شرکت ها در برندینگ مرتکب میشوند، ناهماهنگی است. ناهماهنگی به برندینگ آسیب زده و مشتری را گیج میکند. برندهای معروف و ارزشمند، هماهنگی را در رأس امور قرار میدهند و سودش را هم میبینند. وقتی برندتان حضوری هماهنگ در تمام رسانهها و پلتفرمها داشته باشد، مشتریان به راحتی آن را شناخته، ارتباط برقرار میکنند و با گذشت زمان برند شما را به سایر رقبا ترجیح میدهند. میتوانید از دستورالعمل برندسازی برای این کار استفاده کنید.
استراتژی برندینگ چیزی بیشتر از دستورالعمل برندینگ است. استراتژی برندینگ برنامهای واضح و بلندمدت از اهداف برند است که میخواهید به آنها برسید. این اهداف معمولاً حول خواستهها، انگیزهها، انعطافپذیری، رقابت، آگاهی و دخالت کارمندان تعریف میشوند. یادتان هست که گفتیم برندینگ فرایندی پویا و دائمی است؟ پشت این حرف، نکات بسیاری وجود دارد. استراتژی برندینگ سبب میشود که فرایند برندینگ به بهترین نحو انجام شده و برندتان به سمت موفقیت و محبوبیت حرکت کند.
آنالیز رقبا مهم است؛ با آنالیز رقیبهایتان میتوانید دلیل برتریشان را پیدا کنید و از نتایج بررسیها در جهت بهبود و تمایز برند خودتان استفاده کنید. اما حواستان باشد که در دام تقلید گرفتار نشوید. بررسیهای رقبا را محدود کنید. تمرکزتان باید بیشتر روی کسبوکار خودتان و مزایای آن باشد. اینکه یکی (یا دوتا) از رقبا از روش خاصی برای برندینگ استفاده کردهاند، به این معنی نیست که شما هم باید از همان روش استفاده کنید تا موفق شوید. برندهایی در خاطر مردم میمانند که جدید، خاص و متفاوت باشند.
برندینگ قوی باعث افتخار کارمندتان خواهد شد. از اهرم برندینگ برای جذب نیروهای بااستعداد و کوشا استفاده کنید. از تجارتی دارید که بر اساس نیروی کاری طراحی شده و استخدام نیروی کار یکی از عناصر اصلی موفقیت شما است، بخشی از بودجه و منابع را به برندینگ کارفرمایی اختصاص دهید. به نحوهی بازاریابی شرکت برای افراد جویای کار و کارمندان فعلیتان، برندینگ کارفرمایی میگویند. اگر نشان دهید که به موسسهتان افتخار میکنید، دیگران هم به آن افتخار خواهند کرد.
برندینگ یعنی اسم، لوگو، طیف رنگی، صدای برند و جلوههای بصری. و حتی بیشتر از اینها! برندینگ همان حسی است که مشتریان در حین ارتباط با برندتان دارند؛ همان تجربهای که در موردش صحبت کردیم.
برندینگ چیزی است که تجارتهای قوی را از سایرین متمایز میکند. لوگوی زیبا، شعاری زیرکانه، مانیفستی خاص و صدای برند واضح و مشخص، همه عناصر ملموس برندینگ هستند. اما حقیقت این است که برندها وقتی پیشرفت میکنند که روی تصویر کلی متمرکز شوند. اگر به قلب و عقل مخاطب هدف و کسبوکار خودتان نفوذ کنید، موفقیت خودش با پای خودش به سراغتان میآید.
بنظر بنده بسیار خوب بود.
سلام
ممنون از شما
سلام. همه نکاتی که درباره برندینگ مهم هست رو گفته. کامل بود مقاله. سپاس
سلام. سپاس از همراهی شما.
به نظر من برندینگ و در واقع برند سازی چیزی نیست که بشه طی مراحل تقسیم بندیش کرد. بیشتر یک سایکل و چرخه س. اینکه بگیم چند مرحله و تمام درست نیست.
ممنون که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. همانطور که در مقاله هم توضیح دادیم که برندسازی بسیار پویا هست و مدام باید برگردید و مراحل که رفتید رو اصلاح کنید. در واقع در یک چرخه باید این کار انجام بشه.
.
تماس جهت مشاوره