زمان خواندن 2.5 دقیقه
چابکی در سازمانها بسیار اهمیت دارد. اما آیا می دانید چگونه می توان از این روش کسب درآمد کرد؟ بیایید کمی در این مورد با یکدیگر صحبت کنیم. در ابتدا باید بدانید که «استراتژی» در مدیریت مهم است و معمولا با تعاریف و واژگان مختلف بیان می گردد. شما باید بدانید که چه استراتژی دارید […]
چابکی در سازمانها بسیار اهمیت دارد. اما آیا می دانید چگونه می توان از این روش کسب درآمد کرد؟ بیایید کمی در این مورد با یکدیگر صحبت کنیم.
در ابتدا باید بدانید که «استراتژی» در مدیریت مهم است و معمولا با تعاریف و واژگان مختلف بیان می گردد. شما باید بدانید که چه استراتژی دارید و قرار است از آن چه استفاده ای کنید.
تعریفی که از چابکی عملیاتی بیان شده این است که موجب می شود محصولات فعلی شما سریع تر و ارزان تر به دست مشتریان فعلی تان برسد. در صورتی که چابکی استراتژی یعنی محصولی جدید را به مشتریان جدید ارائه کنیم.
حال بیایید به طور خلاصه تفاوت ها را بیان کنیم:
در بخش توسعه نرم افزار معمولا از چابکی عملیاتی استفاده می شود. بدین معنا که غالبا برای بهبود نرم افزارها تلاش می شود نه برای تولید نرم افزاری جدید. درواقع می توان گفت که چابکی عملیاتی لازمه استراتژی چابکی است و هر محصول جدیدی نیاز به ارتقا و بهبود دارد.
قانون مشتری:
هدف اصلی هر سازمانی این است که به مشتریان خود ارزش بدهد و در نتیجه به سهامداران، سود رسانی کند.
قانون تیم های کوچک:
پروژه های بزرگ باید به کارهای کوچک تقسیم شده و به تیم های مختلف سپرده شوند تا سرعت عمل گروه بالا برود.
قانون شبکه:
روابط عمودی بالا به پایین، ارتباط افراد با یکدیگر را مشکل می کند. نوآوری به اشتراک چند جانبه اطلاعات می پردازد.
این سه قانون اهمیت یکسانی ندارند.
چابکی عملیاتی ضروری است اما یک ایراد بزرگ دارد و آن این است که درآمد زیادی برای شما ندارد. شرکت های زیادی به دنبال بهبود عملکرد محصولات خود هستند و معتقدند ارتقای یک محصول هزینه کمتری برای مشتری به همراه دارد.
درصورتی که استراتژی چابکی با نوآوری هایی که به همراه دارد باعث ارائه محصولات جدید شده و درآمد زیادی برای تیم شما دارد.
به مثال های زیر توجه کنید:
شرکت گوگل یک نمونه خوب برای چابکی عملیاتی است زیرا فعالیت خود را معطوف به بهبود کسب و کار خود می کند و محصول جدیدی ارائه نمی دهد.
در مقابل آن، شرکت اپل از سال 2001 تا 2010 با تولید محصولات مختلف موفق شد در استراتژیک چابکی به خوبی ظاهر شود.
در انتها بیایید به معنای استراتژی بپردازیم
برخی از نویسندگان استراتژی را به معنای «انتخاب های سخت» و یا «تصمیم گیری درمورد شرایط » تعریف می کنند. درواقع در استراتژی نوعی برنامه ریزی است که در آن تصمیم می گیریم بخشی از محصول را حذف کرده، بخشی از مشتریان را از دست داده تا مشتریان جدیدی بدست بیاوریم واهداف تازه ای برای سازمان تعریف کنیم.
استراتژی به معنای خلق ایده برای آینده ای مطلوب است. مدیران با تفکر استراتژی و استفاده از استراتژی های منتخب، دست به نوآوری می زنند تا به موفقیت برسند.