زمان خواندن 5 دقیقه
اشتباهات کپی رایتینگ معمولا به صورت ناخواسته و ناآگاهانه در متن مشاهده میشوند. اینجا به اشتباهات رایج اشاره کردهایم تا آنها را تکرار نکنید.
اگر در زمینه کپی رایتینگ فعالیت میکنید، حتما میدانید که نوشتن یک متن جذاب که مورد توجه مخاطب قرار گیرد، چقدر کار حساسی است. یک کپی رایتر باید هنگام تولید محتوا، فاکتورهای زیادی را در نظر بگیرد تا متن مناسبی بنویسد.
خبر خوب اینکه در این مقاله 13 تا از رایجترین اشتباهات کپی رایتینگ را جمعآوری کردهایم که حتی کپی رایترهای ماهر هم ممکن است ناخواسته مرتکب شوند. هر وقت که میخواهید تولید محتوا کنید، این لیست را جلوی خودتان بگذارید تا در دام این اشتباهات نیفتید و متن مناسبی را تولید کنید که مخاطب را به سمت شما جذب کند.
در این مقاله لیستی از اشتباهات کپی رایتینگ را مشاهده خواهید کرد که معمولاً افراد به راحتی مرتکب آنها میشوند. برخی از آنها اشتباهات جزئی هستند؛ در حالی که برخی دیگر از این اشتباهات کپی رایتینگ واقعاً میتوانند بر نتایج بازاریابی شما تأثیر بگذارند.
واضحترین اشتباهی که اغلب نادیده گرفته میشود و برخی از نویسندگان هنوز مرتکب میشوند، این است:
محتوا را به گونهای تولید میکنند که برای خودشان منطقی باشد، نه مخاطبانی که آن محتوا را میخوانند. در حالی که شناخت محصول یا خدماتتان بسیار مهم است، یه یاد داشته باشید بین آنچه میخواهید بگویید و آنچه خواننده میخواهد در مورد آن بشنود، تفاوت وجود دارد.
مطمئن شوید که شخصیت خریدار را به خوبی میشناسید. یک کپیرایتر حرفهای نیازها، دردها، انگیزهها، ناامیدیها و مخالفتهای احتمالی مخاطب را درک میکند؛ در نتیجه میتواند محتوای قانعکننده تولید کند.
همیشه مشکل را در محتوای خود مشخص کنید. «برای حل چه مشکلی این محتوا را نوشتم؟» را همیشه به خاطر بسپارید. چون مخاطب هنگام مطالعه به دنبال پاسخ روشنی برای این سوال است.
مثال:
«راهنمای بازاریابی را از ما بپذیرید!»
در اینجا مشکلی نیست که بخواهیم حل کنیم. خواننده نمیداند چرا باید این راهنمایی را بپذیرد.
«راهنمای محتوای ما را بگیرید، تا در نوشتن یک نسخه بازاریابی متقاعد کننده به شما کمک کند!»
خواننده متوجه میشود که در محتوایتان، راهحلی برای حل مشکلاش وجود دارد.
قانون طلایی کپی رایتینگ: هنگام ساخت تمام کپیهای خود، از لحن صدای برند پیروی کنید. اگر نتوانید آن لحن را حفظ کنید، به بازار هدف نخواهید رسید.
لحن صدا در مورد ارزشها، فلسفه و نگرش یک برند نسبت به مخاطبان آن است. در واقع این لحن صداست که واژگان و ساختار جملهای را که در کپیها برای برقراری ارتباط پیام استفاده خواهید کرد، تعیین میکند. از سوی دیگر به شما این امکان را میدهد، که به همان زبان مخاطب صحبت کنید و آنها را وادار کنید به شما گوش دهند.
یکی از اشتباهات کپی رایتینگ این است که اغلب اوقات، نویسندگان یک پست وبلاگ یا ایمیل بازاریابی را با یک کلیت مطلق یا خسته کننده شروع میکنند. مثلا:
آیا میدانستید که شکر برای سلامتی ما ضرر دارد؟
همه میدانند که سیگار کشیدن خطرناک است.
چنین ادعاهایی هیچ معنا یا ارزشی را بیان نمیکنند. اگر حرف جدیدی برای گفتن ندارید، خوب ننویسید!
هر کسی میتواند چنین محتوای عمومی را به صورت آنلاین ایجاد کند. اگر میخواهید یک نسخه بازاریابی قانعکننده بنویسید، از اطلاعات جالبی استفاده کنید که توسط آمار و تحقیقات، نقل قولهای افراد تأثیرگذار در موضوع مد نظرتان و یا توصیههای مشتریان پشتیبانی شود.
به جای موارد بالا، بهتر است به نمونههای زیر توجه کنید:
وقتی فهمیدم قند موجود در شکلات میتواند مهارت های تفکر را بهبود بخشد، هیجان زده شدم…
آیا میدانستید که عامل 9 مرگ از هر 10 مرگ ناشی از سرطان ریه به خاطر سیگار است؟
این اشتباه کپی رایتینگ مربوط به فراموش کردن مرحله قیف فروش خواننده هدف شماست. قبل از اینکه بتوانید یک نسخه تبلیغاتی موثر بنویسید، باید اطلاعات کاملی در مورد مخاطب داشته باشید:
آیا قبلاً نام تجاری یا محصول شما را شنیدهاند؟
آیا آماده خرید هستند؟
آیا سؤال، تردید یا ترسی دارند که بتواند آنها را از خرید باز دارد؟
در اینجا یک مثال عالی از کپی تبلیغات احساسی آوردهایم، که شک مخاطبان هدف را مورد توجه قرار میدهد:
باید درک کنید که خواننده شما چقدر آگاه، بدبین و با انگیزه است. این مسئله کمک میکند، تکنیک کپی رایتینگ مناسب را انتخاب کنید.
باید بدانید که نه تنها خواندن آنلاین، 25 درصد کندتر از نسخه چاپی است، بلکه کاربران نیز نسخه وب را نمیخوانند بلکه اسکن میکنند. سرفصلها و سرفصلهای فرعی، به آنها کمک میکند بفهمند آیا محتوایتان ارزش وقت گذاشتن را دارد یا خیر. به همین دلیل است که یک کپی رایتر حرفهای، این دو عنصر کپی را همیشه مد نظر قرار میدهد.
تیترها و سرفصلهای کوتاه، خاص و مرتبط با محتوا هستند. این نوع تیترها فاکتور نوشتن احساسی، ارزش تلاش برای جلب توجه، برانگیختن کنجکاوی و انگیزه دادن به کاربران، برای ادامه خواندن را دارند.
کپیرایترها میدانند که وبنویسی محاورهای است و اگر بخواهیم مخاطب را درگیر کنیم، باید به زبان آنها صحبت کنیم.
اما ایجاد تعادل بین لحن محاورهای و معمولی چالش برانگیز است. برخی از نویسندگان از ترس از دست دادن این تعادل، ممکن است خیلی رسمی به نظر برسند. آنها چنان از جملات پیچیده، زبان دانشگاهی استفاده میکنند که انگار مقالههای دانشگاهی مینویسند.
این کار اشتباه است و خواننده را میترساند. حداقل کاری که میتوانید برای جلوگیری از این اشتباه کپی رایتینگ انجام دهید، این است که تمرین کنید عبارات مکالمهای مانند «میبینید» یا «نمیتوانم» را به جای «قادر به انجامش نیستم» در کپیهای خود درج کنید.
به یاد داشته باشید، حتی آنهایی که سواد بالایی دارند، وقت خود را صرف خواندن متون غیرضروری و پیچیده شما نمیکنند.
درست است که وقتی صحبت از کپیرایتینگ میشود، استفاده از اصطلاحات تخصصی غیرممکن است. اما اگر فردی برای درک آنچه مینویسید مجبور به استفاده از فرهنگ لغت باشد، از پیام شما لذت نخواهد برد و با آن ارتباط برقرار نخواهد کرد.
بسیاری از افراد وقتی به دنبال متخصص تولید محتوا برای برندشان هستند، به کپی رایتینگ مبتنی بر وب فکر میکنند. اما 4.32 میلیارد کاربر اینترنت که پیام شما را از طریق تلفن همراه میبینند، چطور؟
هنگام نوشتن و قالب بندی محتوا، در نظر داشتن چنین مخاطبان گستردهای بسیار مهم است.
پس محتوا را همراه با جلوههای بصری، جملات کوتاه و اندازههای فونت مناسب برای سرفصلها طراحی کنید. کلمات غیرضروری را حذف کنید، عناوین فرعی به روز بنویسید و طول پاراگرافها را کوتاه در نظر بگیرید.
هنگام نوشتن کپی بازاریابی، به یاد داشته باشید که مردم چگونه آن را در وب پیدا میکنند. عناصر نوشتن در استراتژی سئو به موتورهای جستجو کمک میکند، تا زمینه را درک کنند و صفحات شما را بر اساس آن رتبه بندی کنند، اما رعایت تعادل در اینجا بسیار ضروری است.
تمرکز بیش از حد بر روی کلمات کلیدی، ضرر بیشتری نسبت به فایده دارد. چون برای Google، مانند هرزنامه به نظر میرسد. همچنین برای کاربران، خواندن آن را ناخوشایند کرده و در نظرشان غیرطبیعی میآید.
قیدها و صفتها (مخصوصاً موارد مفید) ابزار قدرتمندی برای نوشتن هستند. فقط باید حد استفاده از آن را بدانید.
هر توصیف کنندهای که در محتوا استفاده میکنید، باید متن را خواناتر کند. اما وقتی قیدها بیش از حد مورد استفاده قرار میگیرند، اعتبار متنتان را کم میکنند. در نتیجه مخاطب پیام اصلی شما را درک نمیکند.
به این مثال برای استفاده خیلی زیاد از توصیف کنندهها دقت کنید: این کاناپه چرمی زیبا و راحت را به اتاق خواب خود اضافه کنید تا به خودتان گوشهای دنج بدهید تا با ظاهری خنثی و در عین حال شیک که با طراحی اتاق شما مطابقت دارد، بنشینید (شش توصیف کننده).
متن درست: «این کاناپه چرمی راحت رنگی خنثی دارد، تا با طراحی اتاق شما مطابقت داشته باشد. (سه توصیف کننده).
اکثر نویسندگان کلمات یا عباراتی دارند که اغلب از آنها استفاده میکنند. در صورت استفاده بیش از حد از آنها، متن برای خواننده، یکنواخت و کسل کننده میشود.
تمام تلاش خود را بکنید تا از استفاده بیش از حد از برخی کلمات در نوشتهتان خودداری کنید. نسخه خود را تجزیه و تحلیل کنید، عبارات تکراری را در نظر بگیرید، و یک اصطلاحنامه برای تغییر آنها و جذابتر کردن متون خود ایجاد کنید.
کپی رایتینگ به معنای برانگیختن واکنش احساسی از سوی کاربران، تشویق آنها به ماندن در سایت و انگیزه دادن به آنها برای اقدام به خرید است.
با علم به این موضوع، برخی از نویسندگان از محرکهای عاطفی استفاده میکنند و ترس، عدم اطمینان و شک را در متن برای مخاطب ایجاد میکنند. در حالی که چنین کاری میتواند یک ابزار فروش قدرتمند باشد، اما استفاده بیش از حد آن برای ایجاد ارتباط مداوم با مشتری مناسب نیست.
برای اینکه از اشتباهات کپی رایتینگ اجتناب ورزید، بررسی موارد بالا را بخشی از روال ویرایش خود قرار دهید. اطمینان حاصل کنید که همه کلمات، لحن و فرمولهای نوشتاری در محتوایتان منطقی هستند، هدفی را دنبال می کنند، با مخاطبان شما مطابقت دارند و اهدافتان را پیش میبرند. به این ترتیب حتما میتوانید یک کپی رایتنیگ مناسب بنویسید.
اشتباه کپی رایتینگ چیست؟
حتی بهترین کپی رایترها هم گاهی اشتباه گرامری یا کلمات اشتباه استفاده میکنند. اما یک متن کپی بدون اشتباه باز هم ممکن است شامل کلمات غیرضروری یا صفتهای اشتباه باشد که اعتبار متنتان را کم میکند.
چند اشتباه کپی رایتینگ را نام ببرید.
همانطور که در مقاله اشاره شد، از جمله اشتباهات کپی رایتینگ میتوان به استفاده بیش از اندازه از صفت و قید، زیادهروی در سئو، استفاده بیش از حد از عبارات و اصطلاحات تخصصی و پیچیده و درک نکردن هدف کپی رایتینگ اشاره کرد.