زمان خواندن 6 دقیقه
فرقی نمیکند شما تجارت شخصی خود را اداره میکنید و یا یک تیم حرفهای در محیطی اداری دارید، در هر حال رهبران و مدیران موفق به منظور تعامل مثبت با کارمندان، اعضای تیم و مشتریان نیازمند مجموعهای از ویژگیها هستند. در این مقاله به بررسی ۱۱ ویژگی مدیران موفق میپردازیم که شما را به یک رهبر تاثیرگذار تبدیل میکند.
فرقی نمیکند شما تجارت شخصی خود را اداره میکنید و یا یک تیم حرفهای در محیطی اداری دارید، در هر حال رهبران و مدیران موفق به منظور تعامل مثبت با کارمندان، اعضای تیم و مشتریان نیازمند مجموعهای از ویژگیها هستند. در این مقاله به بررسی یازده ویژگی مدیران موفق میپردازیم که شما را به یک رهبر تاثیرگذار تبدیل میکند. نظریههای رفتار شناسی بیانگر آن است که افراد میتوانند از طریق آموزش و یادگیری مهارتها، ویژگیهای لازم برای مدیریت و رهبری را کسب کنند. طبق گفته استیو جابز،
رهبری عبارت است از انگیزه بخشیدن به مردم برای انجام کارهایی که هرگز فکر نمیکنند بتوانند از عهده آن برآیند.
صرف نظر از اینکه کلمه رهبری را چگونه تعریف میکنید، قدرت نفوذ و تاثیر گذاری برخی از افراد را در زندگی دیگران نمیتوان انکار کرد. در حالیکه همه ما در مسیر زندگی خود اهداف و برنامه ریزیهای مشخصی داریم اما همچنان نیازمند راهنمایی و مشاوره از افراد با نفوذ و با تجربه هستیم. هر چند به نظر میرسد قدرت نفوذ و رهبری، یک ویژگی ذاتی است که با تولد افراد در آنها شکل میگیرد، اما قسمت زیادی از این مهارت قابل یادگیری و تعلیم است.
مهم نیست اگر شما به طور ذاتی از این مهارت برخوردار نباشید و یا تا کنون تجربهای را در این زمینه کسب نکردهاید. مهم آن است که بخواهید مهارتها و ویژگیهای خاصی را در خود پرورش دهید و در نهایت خواهید دید که به یکی از موثرترین رهبران در حوزه کاری خود تبدیل میشوید. با آموزش و تقویت مهارتهای زیر میتوانید زندگی خود را تغییر دهید و ویژگی مدیران موفق را کسب کنید:
مهارت ارتباط موثر یکی از ویژگیهای بسیار مهم مدیران موفق است. وقتی صحبت از ارتباط میشود ممکن است تنها ارتباط کلامی در ذهن ما نقش ببندد، در حالیکه نشانههای غیر کلامی بسیاری نیز وجود دارند که با استفاده از آنها میتوانیم به رهبران موثر و مدیران موفق تبدیل شویم. مهمترین بخش ارتباط موثر شنونده خوب بودن است.
یک مدیر موفق به کارمندان، مشتریان و تمام افرادی که در سر راهش قرار میگیرند، خوب گوش داده و توجه و اشتیاق خود را به حرف مخاطبان نشان میدهد. یکی از مهمترین روشها برای ایجاد ارتباط موثر آن است که مردم شما را با خود همدل بدانند و احساس کنند برای آنها اهمیت قائلید.
یکی از جملات معروف دیل کارنگی در کتاب “چگونه دوستانی بیابیم و بر مردم تاثیر گذار باشیم” این است:
با کسی که ساعتها به شما گوش میدهد درباره خود صحبت کنید.
بر مبنای این جمله؛ هر چه بیشتر با مخاطبانتان ارتباط چشمی برقرار کنید و علاقه صادقانهای به شنیدن مسائل زندگیشان نشان دهید، افراد بیشتری به سمت شما جذب خواهند شد و به شما اعتماد کرده و با شور و حرارت بیشتری راجع به خود و زندگیشان صحبت خواهند کرد. همچنین اگر احساس کنند از سوی شما شنیده میشوند، شروع به شناخت شما، دوست داشتنتان و اعتماد به شما میکنند.
بدیهی است که اگر در هنگام گفتگو با مخاطبانتان با آنها ارتباط چشمی برقرار نکنید و اهمیتی به داستانهای شخصی آنها نشان ندهید، به صورت خودکار از ادامه صحبت با شما منصرف شده و نسبت به خود و ارتباط با شما محتاطانه عمل خواهند کرد. به طور کلی، ایجاد یک ارتباط موثر یکی از مهمترین ویژگی مدیران موفق است. بنابراین اگر قصد دارید اعتماد افراد را به سوی خود جلب کنید ابتدا باید با آنها ارتباط موثری برقرار کنید.
به گفته سی.اس لوئیس، نویسنده مشهور ایرلندی:
صداقت کار درستی است، حتی وقتی کسی نظاره گر آن نباشد.
بدون صداقت امکان پیروزی و موفقیت برای هیچ مدیری وجود ندارد. وقتی رهبری فاقد این ویژگی باشد نمیتواند از تیم خود انتظار رفتار صادقانه داشته باشد. صداقت اساس همه ویژگیهای مدیران موفق است. صداقت تنها به معنی راست گفتن نیست بلکه مفهومی گستردهتر را شامل میشود. مانند:
آرنولد گلاسو تاجر ونویسنده آمریکایی میگوید:
یک مدیر موفق کمی بیشتر از حقش سرزنش میشود و کمی کمتر از حقش اعتبار کسب میکند.
رهبران قدرتمند درباره نتایج مثبت و منفی عملکرد خود و تیمشان پاسخگو هستند و مسئولیت تصمیماتشان را میپذیرند. مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن یکی از سریعترین راههایی است که میتواند افراد را به رهبرانی موفق تبدیل کند.
رهبران بزرگ و مدیران موفق قدرت ذهنی کافی به منظور درک انگیزهها، امیدها، رویاها و مشکلات تیم خود را دارند و به این وسیله میتوانند ارتباط شخصی عمیقی با آنها برقرار کنند. همدلی به معنای درک اطرافیان است. همدلی یکی از ویژگیهای اساسی مدیران موفق و رهبری است. همدلی فقط به معنای خوب بودن نیست بلکه یک ذهنیت است که رهبران را قادر میسازد:
درک اینکه اعضای تیم به چه فکر میکنند و چه دغدغههایی دارند به ایجاد فضای صمیمانه میان آنها کمک میکند و در نتیجه سبب افزایش انگیزه و علاقه آنها به انجام کار شده و عملکردشان را بهبود میبخشد.
پرورش هوش هیجانی یکی دیگر از ویژگی های مدیران موفق است. تعداد بسیار کمی از رهبران هستند که تفاوت میان «مهربان بودن» و داشتن هوش هیجانی را درک میکنند. ایجاد حس همدلی با اعضای تیم یکی از خصیصههای بارز هوش هیجانی است. بنابراین، رهبران موثر و مدیران موفق باید قدرت همدلی با اعضای تیم خود را داشته باشند.
به عنوان مثال؛ اگر یک کارمند 15 دقیقه دیرتر از موعد در محل کار خود حاضر شود، رهبران موفق هیچ گاه بلافاصله آنها را سرزنش نمیکنند، بلکه سعی دارند علت تاخیر آنها را متوجه شده و در جهت حل آن کمک کنند. شاید دچار یک مشکل شخصی در منزل و یا مشکلات بهداشتی یا مشکلات مربوط به اتومبیلشان بودهاند. بنابراین رهبران واقعی با تیم خود همدل هستند و انگیزه و احساسات آنها را عمیقا درک میکنند. از همه اینها گذشته، چه چیزی برای برقراری ارتباط با دیگران مهمتر از درک آنها است؟
هنگامی که صحبت از رهبری و توسعه اختیارات فردی میشود، ممکن است تمرکز بر روی منافع فردی وسوسه انگیزتر از تمرکز بر روی منافع تیم باشد. اما در نظر داشته باشید همیشه رهبرانی که به فکر سلامتی و پویایی تیم هستند از نفوذ و قدرت بیشتری برخوردار میشوند. همانطور که توماس مرتون میگوید:
غرور ما را مصنوعی و فروتنی ما را واقعی نشان میدهد.
میزان قدرت واقعی یک رهبر و مدیر موفق را باید از نحوه عملکرد او در شرایط دشوار و چالش برانگیز تشخیص داد، زیرا در شرایط خوب داشتن عملکرد مناسب و رضایت بخش کار آسانی است. مدیران موفق میتوانند در بحرانها و شرایط دشوار تیم خود را به درستی هدایت کنند. این ویژگی به آنها کمک میکند تا در هر شرایطی با آرامش واکنش نشان داده و بیشتر بر راه حلها متمرکز شوند تا بر مشکلات. این ویژگی با تمرین و استمرار قابل دستیابی است.
Jack Welch یکی از بزرگترین رهبران تجارت میگوید:
رهبران و مدیران موفق، ابتدا یک هدف ایجاد و آن را تعریف میکنند، سپس با شور و حرارت آن را به دست میآورند و بیوقفه در مسیر رشد و ارتقای آن تلاش میکنند.
رهبران موفق صراحتا یک جهت سازمانی را تعیین و با قاطعیت آن را اعمال میکنند. هدف گذاری کلید ایدههای جدید است، بنابراین آنها پیش از هر چیز باید نسبت به آگاهی تیمشان در مورد اهداف و نتایج آینده اطمینان حاصل کنند. رهبران واقعی و مدیران موفق وفاداری، اشتیاق و تعهد را به اعضای تیم خود القا کرده و آنها را به منظور رشد و پیشرفت هر چه تمامتر به چالش میکشند. مدیران موفق همیشه ویژگیهایی مانند؛ هدفمندی، مثبت اندیشی و آینده نگری را در میان اعضای خود گسترش دادهاند. به اشتراک گذاشتن اهداف تعیین شده توسط رهبران و ترغیب تیم خود به عمل در مسیر آن یکی دیگر از ویژگیهای مدیران موفق و موثر است.
در ادامه مواردی را عنوان میکنیم که رهبران میتوانند برای افزایش نفوذ خود انجام دهند:
حتی آرامترین محیطهای کاری نیز ممکن است گاهی اوقات استرس زا باشند. در این شرایط نحوه عملکرد رهبران و مدیران بسیار مهم است. آنها نباید استرس و نگرانی را در رفتار خود نشان دهند و یا تیمشان را سرزنش کنند. مثبت اندیشی یکی از خصوصیات مهم مدیریت است که باید به آن توجه ویژه داشت. این ویژگی در موقعیتهای استرس زا و پر تنش نشانه قدرت است و حتی اگر اوضاع طبق برنامه پیش نرود مدیران کنترل خود را حفظ کرده و با تسلط به هدایت تیمشان ادامه خواهند داد.
بسیاری از مدیران عادت دارند که خود را مرکز توجه قرار دهند. آنها تمامی مسئولیتها را به تنهایی عهده دار شده و سایرین را در حاشیه نگه میدارند. در حالی که رهبران موفق کمتر خود را درگیر کرده و با تعیین وظایف برای هر یک از اعضای تیم خود، آنها را پویا و فعال نگه میدارند. مدیران با این کار باعث توانمند سازی تیم خود میشوند زیرا به جای آنکه مسیر را به تنهایی هدایت کنند، هر آنچه را که برای رسیدن به موفقیت لازم است به آنها یاد میدهند. رهبران واقعی از موفقیت زیردستان خود نمیترسند و از این موضوع احساس خطر نمیکنند. یکی از مهمترین ویژگی مدیران موفق، واگذاری مسئولیت به تیم خود است.
برای اینکه یک رهبر موثر باشید، باید آستینها را بالا بزنید و مسئولیت تصمیمات خود را بر عهده بگیرید. برای این کار باید اعتماد به نفس کافی داشته باشید. شما باید با اطمینان بدانید که برنامهها و اهدافتان نه تنها برای تیم قابل اجراست بلکه بهترین تصمیم ممکن است. داشتن اعتماد به نفس در تمام شرایط، یکی از مهمترین ویژگی مدیران موفق است. فقدان این ویژگی در یک مدیر به راحتی برای تیمش قابل تشخیص است بنابراین برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق باید آن را در خود پرورش دهید.
مدیران موفق تحت هر شرایطی (حتی در صورت احساس ترس یا ناراحتی) اعتماد به نفس خود را حفظ میکنند. بنابراین هر چه بیشتر به خود ایمان داشته باشید، بیشتر قادر خواهید بود هر بحرانی را مدیریت کنید. علاوه بر آن، رهبران واقعی و مدیران موفق کسانی هستند که فقط در مورد مشکلات صحبت نمیکنند بلکه بدون ترس به راه حلها میپردازند.
بهترین تعریف از رهبری چیست؟
رهبری عملی است که اعضای یک تیم را به سمت هدفی مشترک میکشاند. افرادی که مهارتهای رهبری دارند به منظور جذب دیگران به سمت خود، مهارتهای ارتباطیشان را به نمایش میگذارند.
چرا رهبری مهارت مهمی است؟
رهبران به دیگران در دنبال کردن اهدافی خاص کمک میکنند. بدون آنها، مدیریت گروههای بزرگ، تعیین اهداف واحد و در نتیجه پیشرفت بسیار دشوار میشود.
یک مدیر موفق باید چه کاری انجام دهد؟
مدیران موظفند عملکرد صحیح را به تیم خود آموزش داده و باعث پیشرفت آنها شوند. همچنین آنها باید اهداف و جهات مشخصی را برای تیم خود تعیین کرده و مسیری پویا را برای آنها ترسیم کنند.
چه چیزی باعث میشود به یک مدیر موفق تبدیل شویم؟
یادگیری مهارتهای مدیریت شما را تبدیل به یک مدیر موفق میکند. به عنوان مثال مدیران موفق صداقت دارند و با تیم خود همدل هستند. مسئولیت اقدامات خود را بر عهده میگیرند و اعتماد به نفس بالایی دارند.
یک مدیر چه کارهایی را نباید انجام دهد؟
مدیران موفق عملکردی صحیح و منحصر به فرد دارند. بنابراین باید نسبت به خصوصیات منفی آگاه باشند و از آنها اجتناب کنند. برخی از این خصوصیات عبارتند از:
همانطور که گفتیم برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق کسب ویژگیهای ذکر شده ضروری است بنابراین اگر افراد امید و انگیزه کافی برای رسیدن به این هدف را داشته باشند میتوانند به یک مدیر موفق تبدیل شوند. امیدواریم از خواندن مقاله فوق لذت کافی را برده باشید.