زمان خواندن 4 دقیقه
چارچوب اسکرام (Scrum) یک روش جدید برای مدیریت پروژه و موفقیت تیمی است. اگر میخواهید با وظایف تیم و نحوه عملکرد اسکرام آشنا شوید، این مطلب را بخوانید
اگر تازه کسبوکارتان را راه انداختهاید، به اسکرام (Scrum) به عنوان راهی برای انجام کار تیمی و تقسیم کار به بخشهای کوچکتر فکر کنید. البته اسکرام باید با آزمایش مستمر و بازخورد گرفتن در کنار یادگیری همراه باشد تا نتیجه مثبتی به همراه داشته و موجب بهبود عملکرد تیمیتان شود.
اسکرام به افراد و تیمها کمک میکند ارزشی را به صورت تدریجی و به طریق مشارکتی ارائه دهند. اسکرام به عنوان یک چهارچوب چابک، ساختار کافی برای افراد و تیمها فراهم میآورد تا آن را در کارشان ادغام کنند و شیوههای صحیح انجام کار را به آنها نشان میدهد تا نیازهای خاصشان را برآورده سازد.
در این مقاله میخواهیم به طور کامل و دقیق به تمام سوالات شما درباره اسکرام پاسخ دهیم. پس با ما همراه باشید.
اسکرام یک چارچوب مدیریتی است که تیمها از آن استفاده میکنند تا خودشان را سازماندهی کرده و برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش کنند. اسکرام یک سری جلسات، ابزارها و نقشها را تعریف میکند تا یک پروژه را با موفقیت تحویل دهد. درست مثل یک تیم ورزشی که خودش را برای یک مسابقه بزرگ آماده میکند، اسکرام هم به تیمها امکان مدیریت خودشان، درس گرفتن از تجربیاتشان و تطابق با تغییرات را میدهد. تیمهای نرم افزاری از اسکرام برای حل مسائل پیچیده به شیوهای موثر و پایدار استفاده میکنند.
اوایل این اصطلاح برای توسعه نرمافزار به کار برده میشد، ولی حالا استفاده از اسکرام در مدیریت پروژهها از جمله در بخش بازاریابی، توسعه محصول و خدمات مالی رایجتر شده است.
روش اسکرام مکمل چیزی است که از آن به عنوان «رویکرد چابک» برای مدیریت پروژه یاد میشود. این چارچوب ابزاری برای تجزیه پروژههای بزرگ به وظایف قابل مدیریتتر، که در تکرارهای کوتاه و در طول چرخۀ پروژه، تکمیل میشوند تا در نهایت پروژهی بزرگ به سرانجام برسد. بنابراین، چارچوب اسکرام بر همکاری مدام و پیوسته متکی است.
اسکرام، نقشها و قوانینی را توصیف میکند که به طور غیر تجویزی به افراد کمک میکند چهارچوبی برای فعالیتهای منظمشان ایجاد کنند. قوانین تجویزی در اسکرام واقعا کم است، اما هر کدام از آنها به نواقص عملکردی میپردازند که در توسعه محصول، مشاهده شده است.
از انجاییکه اسکرام، قوانین مشخص و اجباری را تجویز نمیکند، نمیتوان آن را یک متدولوژی نامید. از طرفی، مراحل مشخص و کارهای تکراری ندارد، پس نمی توان آن را فرآیند نامید. پس بهترین توصیف برای آن چهارچوب است. چهارچوبی که جا برای امتحان تاکتیکهای مختلف دارد و میتوان در هر زمانی و تحت هر شرایطی آنها را اتخاذ کرد.
تیمهای استکرام از یک سری ابزارها استفاده میکنند تا مشکلات را حل کرده و پروژهها را مدیریت کنند. اجزای اسکرام، برنامهریزی دقیق و اطلاعات کار را در اختیار تیم اسکرام قرار میدهند که عبارتند از:
بکلاگ محصول، فهرستی از ویژگیها، الزامات، پیشرفتها و تعمیراتی است که برای موفقیت پروژه باید تکمیل شوند. این جزء اسکرام اساسا to-do لیست تیم است و همواره بررسی میشود تا مطابق با تغییرات بازار باشد.
بکلاگ اسپرینت فهرستی از آیتمهایی است که باید توسط تیم توسعه در چرخه اسپرینت فعلی تکمیل شود. قبل از شروع هر اسپرینت، تیم انتخاب میکند که کدام آیتمهای بکلاگ محصول به دردش میخورد.
جزء افزایشی گامی در جهت رسیدن به یک هدف یا بینش است. این محصول نهایی قابل استفاده از اسپرینت است. تیمها میتوانند روشهای مختلف را با هم تطبیق دهند تا اهداف اسپرینت خود را مشخص کنند.
اسکرام در اوایل دهه 1990 توسط جف ساترلند و کن شوابر که به دنبال گسترش و بهکارگیری این مفهوم در توسعه نرمافزار بودند، رایج شد. آنها استدلال کردند که برای بهکارگیری موفق مدیریت پروژه اسکرام، افراد درگیر باید به پنج ارزش پایبند باشند؛
چون این ارزشها به تیم اسکرام با توجه به نحوه عملکردشان، جهت میدهد. همچنین روش استفاده از اسکرام باید به نحوی باشد که این ارزشها را تقویت کند.
در نهایت وقتی این ارزشها توسط تیم اجرا میشود، اعتماد شکل میگیرد. و وقتی اعتماد شکل بگیرد، درواقع ستون اسکرام شکل گرفته است.
چارچوب اسکرام بر شش اصل اساسی تکیه دارد. دستورالعملهایی که باید در هر پروژه دنبال شوند تا تمرکز تیم از دست نرود و پروژه به پیروزی برسد.
در اسکرام، فرآیند تجربی به جای تئوری مبتنی بر مشاهده شواهد سخت و آزمایش است. برای کنترل فرآیند تجربی سه ایده وجود دارد:
به این معنا که هر مرحله کاملاً واضح و روشن باشد، فعالیتهای مرتبط مورد بازرسی قرار گیرد تا امکان خطا را به حداقل برساند و با هدف کلی و نهایی منطبق باشد.
از آنجایی که فرآیند اسکرام به افراد زیادی متکی است، خودسازماندهی اصلی ضروری و مهم است. همۀ افراد درگیر در پروژه، این اختیار را دارند که به طور مستقل کار کنند. ولی اصل خودسازماندهی امکان تعهد و جلب مشارکت در بین اعضا را فراهم میکند.
اسکرام یک فرآیند مشارکتی است. بنابراین اصل همکاری در اسکرام بر سه بعد متمرکز است:
اعضا با آگاهی از عملکرد یکدیگر و همکاری در پیشبرد کار سریعتر به نتیجه میرسند.
این اصل شامل سازماندهی و اولویتبندی وظایف براساس ارزش آنها و چگونگی تکمیل آنها میشود.
در اسکرام، کارها به صورت اسپرینت (مدت زمانی که تیم پروژه برای انجام یک سری اقدامات بر روی محصول دارد تا وظایف خود را انجام دهد) انجام میشوند و مدت زمان مشخصی برای هر کدام تعیین میشود. سایر عناصر، از جمله برنامهریزی اسپرینت و جلسات روزانه نیز زمان شروع و توقف مشخصی دارند. این زمانبندی تضمین میکند که همۀ افراد درگیر میدانند با احتساب حذف زمان تلفشده و تأخیرات، دقیقاً چه مقدار زمان برای هر مرحله اختصاص داده شده است.
این اصل نهایی بیانگر این درک است که یک پروژه ممکن است در طول فرآیند توسعه نیاز به پالایش چندین بار داشته باشند. توسعه تکراری درواقع به تیم اجازه میدهد تا تنظیمات را انجام دهد و تغییرات را آسانتر مدیریت کند.
کار تیمی میتواند رسیدن به هدف و رؤیای تیم را به راحتی ممکن سازد. برای همین باید در مورد هر پروژه به کمکها و همکاریهای تیم با روش اسکرام تأکید کنید. هر عضو در هر بخشی از تیم که باشد همه باید در فرآیند اسکرام مشارکت داشته باشند. به عبارت دیگر، عملکرد اسکرام بر اساس سلسه مراتب ساخته نشده است. بلکه برای دستیابی به هدف، با هر عضو یکسان رفتار میشود.
مدل آبشاری همانطور که از اسمش پیداست، از چند مرحله تشکیل شده که خروجی هر مرحله برای گام بعدی، قطعی است و امکان بازگشت وجود ندارد. درست مثل آب آبشار که پایین میریزد و امکان بازگشت آن نیست. در پروژههایی که با مدل آبشاری پیش میروند، وقتی کار پیچیده میشود، درخواست برای تغییر زیاد است، اما امکانش نیست.
اما در مدل اسکرام امکان تغییر و حتی مطابقت با تغییر وجود دارد به راحتی میتوان مسائل پیچیده را با مدل اسکرام حل کرد.
یک تیم اسکرام همیشه از سه عنصر اصلی تشکیل میشود؛ مالک محصول، اسکرام مستر و اعضای تیم توسعه. تیمهای اسکرام غالباً کوچک هستند. حدود ده عضو یا حتی کمتر برای اطمینان از بهینه بودن ارتباطات و بهرهوری و عملکرد بهتر همیشه توصیه میشود. بیایید با مسئولیت هر عنصر بیشتر آشنا شویم.
مالک محصول، کسی است که در مورد نحوه موفقیت در پروژه، حرف آخر را میزند؛ چون ذینفع اصلی است. درواقع مالک محصول، ایده یا هدفی را تصور کرده و تیم را موظف به اجرای آن میکند. مالک محصول درواقع مسئول این است که مطمئن شود تیم اسکرام با اهداف کل محصولی که تیم در آن مشارکت دارد، همسو هست یا نه. همچنین نیازهای تجاری محصول مثل انتظاراتی که مشتری دارد و روندهای بازار را کشف و درک میکنند. برای این منظور با مدیران محصول و سایر سهامداران خارج از تیم در تماس هستند. مسئولیتهای مالکان محصول شامل موارد زیر است؛
در حالی که مالک محصول اغلب مبدع پروژه است، اکثر اعضای تیم برای گرفتن مشاوره و راهنماییهای لازم از شخص اسکرام مستر کمک میگیرند. این وظیفه اسکرام مستر است که تیم را منظم و اکتیو نگه دارد، موانع پیشرفت کار را بردارد و ارتباط بین مالک محصول و سایر اعضای تیم را توسعه دهد و تسهیل کند.
پایبندی به اصول، فرآیندها و شیوههای چابک، هستۀ اصلی مأموریت اسکرام مستر است. اسکرام مستر همانطور که به تیم توسعه خدمت میکند، به سازمان و صاحب محصول نیز خدمات ارائه میدهد. از جمله وظایف اسکرام مستر:
وقتی زمان اجرای اسپرینت فرا میرسد، صاحب محصول و اسکرام مستر یا مدیر محصول به تیم توسعه مراجعه میکنند. تیمها مسئول اجرای طرحی هستند که توسط مالک محصول ارائه شده و تحت هدایت اسکرام مستر قرار دارد. تیم توسعه متشکل از افرادی است که هر یک مهارت خاص خود را دارد و به وظیفۀ تعیینشدهای مشغول میشود. به طور مثال تیم توسعه شامل؛ یک شخص کپیرایتر برای تولید محتوا، گرافیست برای خلق تصاویر و لوگوها و مدیر خلاق برای تصور و تأیید طرح کلی آگهی و همچنین مهندسان کامپیوتر و تحلیلگران است.
البته همه اعضای تیم توسعه همیشه مسئولیتهای یکسانی ندارند. ولی به طور کلی یک تیم توسعه وظایف زیر را به عهده دارد:
رویدادهای اسکرام مجموعهای از جلسات مستمر هستند که تیمها در فواصل زمانی مشخص برگزار میکنند. برخی از رویدادهای اسکرام عبارتند از:
در این رویداد، تیم کاری را که باید در اسپرینت بعدی تکمیل شود، تخمین میزند. اعضای تیم، اهداف اسپرینت را مشخص میکنند که اهداف خاص، قابل اندازهگیری و قابل حصول هستند.
اسپرینت مدت زمان واقعی است که تیم اسکرام با هم همکاری میکنند تا یک رویداد را به اتمام برسانند. معمولا مدت زمان دو هفته برای یک اسپرینت تعیین میشود که بسته به نیازهای پروژه و تیم، متغیر خواهد بود.
اسکرام روزانه یک جلسه کوتاه و مختصر است که در آن اعضای تیم برای آن روزشان برنامهریزی میکنند. در این جلسه درباره کار انجام شده خود گزارش میدهند و اگر مشکلی داشته باشند، مطرح میکنند.
در پایان اسپرینت، اعضای تیم دور هم جمع میشوند تا کار تکمیل شده را بررسی کنند و آن را به سهامداران نشان دهند.
اعضای تیم دور هم جمع میشوند تا درباره کاری که در طول اسپرینت انجام دادهاند، بحث کنند. در اینجا نظرات و ایدههایی مطرح میشود که برای بهبود اسپرینتهای بعدی استفاده میشود.
متدولوژی اسکرام مبتنی بر مجموعهایاز اقدامات و نقشهای مشخص است که باید در طول فرآیند توسعه یک نرم افزار انجام شوند. در پروژه اسکرام به ازای اجرای اصول چابک که مورد توافق همه اعضای تیم محصول است، به همه اعضا پاداش داده میشود.
اجرا اسکرام به این ترتیب است که پروژه در بلوکهای موقت کوتاه مدت و دورهای به نام اسپرینت اجرا میشود که معمولاً بین 2 تا 4 هفته طول میکشد که کارها طی یک فرایند چرخشی بازخورد و بازتاب میگیرد. هر اسپرینت به خودی خود یک موجودیت است، یعنی یک نتیجه کامل از محصول نهایی را ارائه میکند که میتوان در صورت درخواست با کمترین تغییر ممکن به مشتری تحویل داد.
به عنوان یک نقطه شروع، در فرایند مدیریت پروژه اسکرام، فهرستی از اهداف یا الزامات تهیه میشود تا برنامه پروژه طبق آن تهیه گردد. البته مشتری پروژه این اهداف را با در نظر گرفتن تعادل ارزش و هزینه آن اولویت بندی میکند، به این ترتیب کارهایی که باید تکرار شود و بخشهایی که باید در نهایت تحویل مشتری بشود مشخص خواهد شد.
درست است که روش اسکرام عمدتاً برای توسعه نرمافزار استفاده میشود، اما سایر بخشها مانند تیمهای فروش، بازاریابی و منابع انسانی و غیره نیز با پیادهسازی این متدولوژی در مدلهای سازمانی خود میتوانند از مزایای آن استفاده کنند.
بحث در مورد اسکرام و اجایل شبیه بحثِ اول مرغ بوده یا تخم مرغ نیست! و اساساً قبل از اینکه این دو به وجود بیایند، روش سنتی و ساختاریافته برای مدیریت پروژهها وجود داشت. ولی هنوز خیلیها اسکرام و اجایل را یکسان میدانند درحالی که در عین تشابه، تفاوتهایی با هم دارند. به زبان ساده میتوان چنین گفت:
Agile یک نوع طرز فکر است. روش فکر کردن در مورد یک مشکل، یا یک دیدگاه خاص برای رسیدن به یک راه حل. از طرف دیگر، اسکرام یک روش برای پیادهسازی این طرز فکر است. یعنی اسکرام در هستۀ خود روشی است که سعی میکند به سؤالاتی که Agile مطرح میکند، پاسخ دهد.
تشابه این دو در اهدافی است که دنبال میکنند. ارائه یک محصول کارآمد به نحوی در نهایت به ثبت بازخوردهای مثبت از جانب مشتری برسد، هدفی است که هم اسکرام و هم Agile در نظر دارند.
متد اجایل این است که اغلب از شگرد زمان توسعه کوتاهتر برای پیشبرد پروژه و جلب رضایت مشتری استفاده میکند. درواقع این تکرارهای کوتاه و منظم اجازه میدهد تا ترتیب تغییر در چرخههای بعدی گنجانده شود و چیزی از قلم نیفتد. از دوبارهکاری پرهیز میکند و بدین ترتیب با نیازهای مشتری هماهنگتر شود.
اسکرام چیست؟
اسکرام یک چهارچوب همکاری تیمی است که معمولا در توسعه نرم افزار استفاده میشود. اسکرام شامل مجموعهای از جلسات، ابزارها و نقشها برای تحویل به موقع پروژه است.
اجزای اسکرام کدام است؟
در مقاله اشاره کردیم که تیمهای اسکرام از بخشهای مختلفی استفاده میکنند تا به هدفشان برسند، از جمله بکلاگ محصول، بکلاگ اسپرینت و جزء افزایشی.
مقاله خیلی خوبی بود. مخصوصا اعضای تیم اسکرام رو به خوبی توضیح دادید. سپاس
سلام. سپاس از همراهی شما
Scrum Master مالک محصول نیست!
سلام. جناب ممدی کجا این دو اصطلاح به یک معنی نوشته شدن؟ البته در بعضی موارد اسکرام مستر و مدیر محصول رو یکی میدونن؛ که در مورد شرکت های کوچک ممکنه مسئولیت این دو نقش رو یک نفر به عهده میگیره.
یکشنبه نامههای دیدار