تئوری انتخاب و کتاب ویلیام گلاسر

زمان خواندن 12 دقیقه

تئوری انتخاب ویلیام گلاسر

به روز شده در ۲۳ دی ۱۴۰۲

توسط تیم تولید محتوای دیدار

زمان خواندن 12 دقیقه

تئوری انتخاب با تمرکز بر روانشناسی درونگرا استدلال می‌کند که رفتارهای ما ناشی از انتخاب خودمان است. انتخاب‌هایمان هم ناشی از نیازهای ما است. برای بهبود روابطمان باید این دو بخش را بشناسیم؛ نیازها و انتخاب‌ها.

کتاب کاربردی سوگیری شناختی
دانلود رایگان

فهرست مطالب

در زمانی که همه، همه چیز را گردن هم می‌انداختند، ویلیام گلاسر با بیان تئوری انتخاب خط بطلانی بر همه این نظریات کشید! او معتقد بود هم رفتارهای ما به خود ما و درونمان بستگی دارد و برای کنترل رفتارها و عادت‌هایمان فقط باید به خودمان تکیه کنیم. ویلیام تعداد زیادی مخالف سرسخت داشت که معتقد بودند، رفتارهای ما واکنشی به کنش دیگران است.

 

نگرش منتقدان آقای گلاسر از نوع روانشناسی برون‌نگر است. این افراد معتقد بودند، ریشه هر اتفاقی را باید در بیرون از خود جستجو کرد. ویلیام گلاستر از سال  1998 در قالب کتابی به نام تئوری انتخاب، نظریه خود در روانشناسی را منتشر کرد و این کتاب تا به امروز از پرفروش‌ترین کتاب‌های حوزه روانشناسی است. به ویژه اینکه در سوگیری شناختی کمک قابل توجهی به ما می‌کند. در ادامه این متن همراه ما باشید تا به قسمت‌های مهم و جالب این کتاب اشاره کنیم.

didar

 

رفتارهای انسان بر اساس انتخابش شکل می‌گیرد

گلاسر معتقد بود تمام رفتارهای ما، ناشی از انتخاب‌هایمان است. دیگران هیچ تاثیری روی رفتار ما ندارند و این ما هستیم که یک اقدام را انجام می‌دهیم. دکتر گلاسر جوری معتقد به زمان حالا و اعتقاد خودمان بود؛ که حتی باور داشت کودکی ما در رفتارهای امروز ما تاثیری ندارد. او معتقد بود که رفتارهای ما ناشی از انتخاب‌های ما هستند و انتخاب‌هایمان نیز برای ارضای یکی از پنج نیاز مهم ما است.
 

پنج نیاز اساسی انسان

ویلیام گلاسر معتقد بود که نیازهای مهم ما را می‌تواند به پنج دسته تقسیم کند و تمام نیازهای ما که با آن‌ها انتخاب می‌کنیم در یکی از دسته‌های زیر جای می‌‌گیرد:

  1. نیاز به زنده ماندن و بقا که جهانی است
  2. عشق و تعلق خاطر که درونی است
  3. قدرت که با نیازهای دیگر همپوشی دارد
  4. آزادی که هر لحظه تامین می‌شود
  5. تفریح که با نیازهای دیگر در تناقض است

 

مزیت تئوری انتخاب آن است که رفتارهای ما را به جای گره زدن به فاکتورهایی که روی آن‌ها کنترل چندانی نداریم، به خودمان که بیشترین کنترل را می‌توانیم داشته باشیم مرتبط کرده‌است. با این رویکرد دیگر افراد از یکدیگر توقع زیادی ندارند و تمام مشکلاتشان را در خود جستجو می‌کنند.
 

تئوری انتخاب در روابط ما
 

تئوری انتخاب در مورد روابط با دیگران چه می‌گوید؟

ویلیام پای خود را از رفتار فردی فراتر گذاشته و معتقد است که رابطه‌هایمان را نیز خودمان می‌سازیم! او معتقد است که روابط سالم را خودمان می‌سازیم و نباید منتظر این باشیم که طرف مقابل نوع رابطه را برای ما تعیین کند. ویلیام گلاستر معتقد بود، هفت عامل زیر می‌تواند یک رابطه سالم را بسازد:

  1. تشویق کردن
  2. حمایت کردن
  3. پذیرش
  4. احترام گذاشتن
  5. گوش دادن
  6. اعتماد کردن
  7. گفتگو برای حل اختلاف

 

ما در روابط خود باید با استفاده از این هفت اصل موفق شویم و یک رابطه و زندگی سالم را تجربه کنیم. طبق تئوری انتخاب تشویق کردن یکی بهترین راه‌هایی که به طرف مقابلمان ثابت کنیم چقدر دوستش داریم و به او اعتماد به نفس بدهیم. حمایت کردن نیز در این که طرف مقابل ما احساس امنیت کند تاثیرگذار است. پذیرش حرف‌های طرف مقابل بسیار می‌تواند شما را پیش او عزیز کند و احترام گذاشتن و گوش دادن نیز در قوی کردن تعاملتان کارایی بالایی دارد.
 

اما همیشه منوال به این شکل نیست. بعضی اوقات روابط ناسالم و خراب می‌شوند و در نهایت سمت نابودی می‌روند. کتاب تئوری انتخاب، این اتفاق را نیز ناشی از رفتارها و انتخاب‌های خودمان می‌داند. ویلیام معتقد است که 7 عامل زیر می‌تواند یک رابطه را سمت تباهی و عدم سلامت ببرد:

  1. انتقاد کردن
  2. سرزنش کردن
  3. شکایت کردن
  4. غر زدن
  5. تهدید کردن
  6. تنبیه کردن
  7. باج دادن برای کنترل دیگران

 

بر اساس تئوری انتخاب انتقاد کردن باعث می‌شود طرف مقابل اعتماد به نفس خود را از دست بدهد و نسبت به فرد زده شود. سرزنش کردن هیچ فایده‌ای ندارد و فقط باعث کدورت بین دو نفر می‌شود. شکایت کردن زمانی معنی پیدا می‌کند که دو طرف دعوا با یکدیگر مشکل داشته باشند و قاضی بی‌طرفی باید رای صادر کند. به جای شکایت کردن در روابط، بهتر است دو طرف در محیطی کاملا دوستانه مشکلاتشان را حل کنند. غرغر کردن به جز فرسایش مغز دو طرف هیچ نتیجه مفیدی ندارد و تهدید کردن نیز باعث می‌شود که افراد احساس ناامنی بکنند. تنبیه کردن طرف مقابل شما را دل‌چرکین می‌کند و باج دادن برای کنترل دیگران، شما را نابود می‌کند.

 

ساختار رفتار ما به چه شکل است؟

تئوری انتخاب بر این اعتقاد استوار است که رفتارهای ما دارای ساختاری خاص هستند. این ساختار دارای چهار فاکتور زیر است:

  • عمل
  • فکر
  • احساس
  • فیزیولوژی

 

خلاصه کتاب تئوری انتخاب ویلیام گلاسر
 

ویلیام گلاسر معتقد بود که روی عمل و فکر به صورت کامل کنترل داریم. او می‌گفت ما بر اساس این دو فاکتور رفتارهایمان را بروز می‌دهیم و این دو عامل مانند دو چرخ جلوی اتوموبیل رفتار و جهت ما را نشان می‌دهند. گلاسر در تئوری انتخاب، احساس و فیزیولوژی را به دو چرخ عقب یک اتوموبیل تعبیر کرد که به دنبال جهت چرخ‌های جلو حرکت می‌کنند.
 

او بر این باور بود که عمل (خندیدن، راه رفتن و …) و فکر (تحلیل کردن، ارزیابی کردن و …) ما احساس و فیزیولوژی ما را تعیین می‌کند. در واقع این حالت بدن ما است که به احساسمان می‌گوید چه چیزی بروز بدهد و به بدنمان می‌گوید چه واکنش فیزیولوژی نشان دهد.

 

10 اصل تئوری انتخاب

آقای ویلیام گلاسر در فصل انتهایی کتاب خود، ده اصل بسیار مهم کتابش را بازگو کرد. این ده اصل به شرح زیر است:

 

  1. تنها کسی که ما می‌توانیم رفتارهایش را کنترل کنیم، خودمان هستیم.
  2. تنها چیزی که بین ما و دیگران رد و بدل می‌شود، اطلاعات است. این‌که با این اطلاعات چه کنیم، به انتخاب خودمان بستگی دارد.
  3. تمام مشکلات روانشناختی بلندمدت، از جنس «مشکلات در رابطه» هستند.
  4. مشکل رابطه‌ای، همواره بخشی از زندگی کنونی ما است. ما می‌توانیم از خیلی چیزها آزاد شویم. اما هرگز نمی‌توانیم بدون حداقل یک رابطه‌ی شخصی رضایت‌بخش، شادمانه زندگی کنیم.
  5. رویدادهای دردناک گذشته، در آن‌چه امروز هستیم نقش مهمی دارند؛ اما مرور دوباره‌ی آن‌ها، کمک چندانی به نیاز امروز ما (بهبودِ رابطه‌ی فعلی‌مان) نمی‌کند.
  6. ما پنج محرک اصلی ژنتیکی داریم: نیاز به زنده ماندن، نیاز به عشق و تعلق خاطر، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح
  7. ما برای تأمین این نیازها، باید یک یا چند تصویر را در دنیای کیفی خود بهبود دهیم. دکتر گلاسر دنیای کیفی را «آلبوم شخصی» تمام افراد، چیزها، ایده‌ها و ایده‌آل‌ها توصیف می‌کند که کیفیت زندگی ما را بهبود می‌دهند.
  8. ما از لحظه‌ی تولد تا مرگ، مشغول «رفتار کردن» هستیم. رفتار کلی (Total Behavior) از چهار بخش جدایی‌ناپذیر تشکیل شده است: عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی
  9. رفتارها همیشه باید در قالب فعل یا مصدر بیان شوند [و حتماً خودمان فاعل جمله‌ها باشیم]. به جای من افسرده شده‌ام یا دچار افسردگی هستم، بگوییم من انتخاب کرده‌ام افسرده باشم؛ من افسردگی می‌کنم؛ یا خودم را افسرده کرده‌ام.
  10. رفتار همیشه انتخابی است. البته ما روی دو بخش فکر و عمل قدرت انتخاب داریم و فیزیولوژی و احساس، به عنوان تابعی از این انتخاب ما، تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.

 

سوالات متداول

تمرکز تئوری انتخاب روی چیست؟

نظریه انتخاب بر کنترل فرد بر احساسات و اعمال خود تأکید دارد. نظریه ویلیام گلاسر این مفهوم را می آموزد که همه رفتارها انتخاب می شوند و تعارض به این دلیل به وجود می آید که ما فقط می‌توانیم رفتار خود را کنترل کنیم، نه رفتار طرف مقابل.

5 نیاز اساسی از نظر تئوری انتخاب چیست؟

نظریه انتخاب بیان می کند که انسان ها با تلاشی بی پایان برای ارضای 5 نیاز اساسی انگیزه می‌گیرند: عشق و تعلق داشتن، قدرتمند بودن، آزاد بودن، تفریح کردن و زنده ماندن.

پرسش

ویلیام گلاسر چه عواملی را عامل تباهی رابطه می‌داند؟
پاسخ را نشان بده

پاسخ

انتقاد کردن
سرزنش کردن
شکایت کردن
غر زدن
تهدید کردن
تنبیه کردن
باج دادن
سوال را نشان بده

پرسش

به گفته گلاسر، چه عواملی در ایجاد رابطه سالم نقش دارد؟
پاسخ را نشان بده

پاسخ

هفت عامل: تشویق، حمایت کردن، پذیرش، احترام گذاشتن، گوش دادن، اعتماد کردن و گفتگو برای حل اختلاف
سوال را نشان بده

پرسش

مزیت تئوری انتخاب چیست؟
پاسخ را نشان بده

پاسخ

اینکه فتارهای ما را به جای گره زدن به فاکتورهایی که روی آن‌ها کنترل چندانی نداریم، به خودمان مرتبط کرده است.
سوال را نشان بده

پرسش

پنج نیاز اساسی انسان از نظر گلاسر کدام است؟
پاسخ را نشان بده

پاسخ

بقا، عشق و تعلق خاطر، قدرت، آزادی و تفریح
سوال را نشان بده

پرسش

به نظر گلاسر رفتارهای انسان ناشی از چیست؟
پاسخ را نشان بده

پاسخ

ناشی از انتخاب‌هایش
سوال را نشان بده
نظرات

شما هم با نظرات و پرسش‌هایتان در ارتقا این مقاله مشارکت کنید

یکشنبه نامه‌های دیدار

بیش از ۱۰۰.۰۰۰ فروشنده حرفه‌ای هر هفته توصیه‌های عملی ما را در فروش از طریق ایمیل دریافت می‌کنند
go to top btn