پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
نمایش زنده محصول یا خدمات
کمپینهای ایمیل مارکتینگ
برگزاری وبینار
زمان خواندن 5.5 دقیقه
توسعه کسب و کار شامل طیف گستردهای از ایدهها و اقداماتی است که مدیریت کسبوکار با هدف بهبود بیزینس اجرا میکند. حالا این توسعه از کجا باید شروع بشود؟!
توسعه کسب و کار شامل طیف گسترده ای از ایدهها، فعالیتها و ابتکاراتی است که مدیر شرکت با هدف بهبود کسب و کارش اجرا میکند.
توسعهدهندگان کسب و کار باید از فرصتهای جدید بازار، فرصتهای توسعه، میزان پیشرفتهای رقبا و منابع فعلی درآمدزایی کسب و کار آگاه باشند. به عنوان مثال، یک شرکت ایرانی محصول یا خدماتی دارد که عرضه و فروش آنها در داخل کشور با موفقیت همراه است. بنابراین تیم توسعه کسب و کار، پتانسیل شرکت جهت گسترش بیشتر کسب و کار را ارزیابی میکند و پس از تحقیقات و مطالعات مورد نیاز متوجه میشود که میتوان محصول یا خدمات را به منطقه جدیدی مانند برزیل صادر کرد.
اما ببینیم توسعه کسبوکار چیست و چه مراحلی دارد.
توسعه کسب و کار (BD) فرآیندی است که برای شناسایی، پرورش سرنخ و به دست آوردن مشتریان جدید و فرصتهای تجاری جدید استفاده میشود. استراتژی توسعه کسب و کار سندی است که استراتژی شما را برای دستیابی به آن هدف توصیف میکند.
دامنه توسعه کسبوکار بسیار وسیع است و از سازمانی به سازمان دیگر بسیار متفاوت خواهد بود. مدلی را در نظر بگیرید که چگونه سازمانهای خدمات حرفهای کسبوکار جدیدی را به دست می آورند که در شکل زیر نشان داده شده است.
دو مرحله اول مدل، شامل جذب سرنخ و ایجاد تعامل عملکردهای بازاریابی سنتی هستند. مرحله آخر، تبدیل فرصتها به مشتری، یک عملکرد سنتی فروش است. در نقش سنتی، توسعه کسبوکار به دنبال کانالهای جدید توزیع یا شرکای بازاریابی است.
اما نقشها در حال تغییر هستند و قراردادهای نامگذاری تکامل مییابند. در دنیای امروز بسیاری از شرکتها از کل فرآیند بازاریابی و فروش به عنوان توسعه کسبوکار یاد میکنند. میدانم، ممکن است گیج کننده باشد. پس بیایید کمی آن را مرتب کنیم.
استراتژی توسعه کسبوکار میتواند کلید موفقیت یا شکست کسبوکارتان باشد. بیایید ارتباط بین توسعه کسبوکار و بخشهای مختلف شرکت را بررسی کنیم.
کارکنان فروش بر روی یک بازار خاص یا یک مجموعه مشتری خاص تمرکز میکنند که اغلب گزینه خوبی برای فروش است. یکبار دیگر به مثال ابتدای مقاله برگردیم. تیم توسعه کسب و کار بازارهای برزیل را ارزیابی میکند و به این نتیجه میرسد که فروش به ارزش 1.5 میلیارد دلار را میتوان در سه سال به دست آورد. با چنین هدفی، بخش فروش با استراتژیهای فروش خود پایگاه مشتریان را در بازار جدید هدف قرار میدهد.
برای ورود به یک بازار جدید ابتدا باید بررسی کنیم که آیا بهتر است به تنهایی و با درنظر گرفتن تمام امکانات و شرایط موجود به سمت هدف حرکت کنیم یا مشارکت با شرکتهای محلی که قبلا در این زمینه فعالیت کردهاند برایمان معقولتر است؟ تیم توسعه کسب و کار با کمک تیمهای حقوقی و مالی، تمام جوانب مثبت و منفی گزینههای موجود را میسنجد و گزینهای را انتخاب میکند که به بهترین وجه به کسب و کار خدمت کند.
بازاریابی شامل ترویج و تبلیغات با هدف فروش موفق محصولات به مشتریان نهایی است. بازاریابی نقش مکملی در دستیابی به اهداف فروش دارد. بخش توسعه کسب و کار میتواند بودجه بازاریابی را به صورت تخمینی مشخص کند. بودجههای بالاتر امکان اجرای استراتژیهای بازاریابی تهاجمی مانند تماس تلفنی، بازدیدهای شخصی و ارائه نمونههای رایگان را فراهم میکند. بودجههای کمتر منجر به استراتژیهای بازاریابی غیرفعال مانند تبلیغات آنلاین، تبلیغات چاپی، تبلیغات رسانههای اجتماعی و بیلبوردها میشود.
آیا گسترش کسب و کار نیاز به تسهیلات جدیدی در بازار جدید دارد یا اینکه تمام محصولات در کشور پایه تولید و سپس به بازار هدف وارد میشوند؟ آیا گزینه دوم به تسهیلات اضافی در کشور پایه نیاز دارد؟ چنین تصمیماتی توسط تیم توسعه کسب و کار بر اساس ارزیابیهای مربوط به هزینه و زمان، نهایی میشود. سپس، تیم مدیریت و اجرایی پروژه برای رسیدن به هدف مورد نظر وارد عمل میشود.
استانداردهای نظارتی و الزامات بازار در کشورهای مختلف متفاوت است. یک دارو با ترکیب خاصی ممکن است در یک کشور مجاز و در کشور دیگری غیرمجاز باشد. آیا بازار جدید به نسخه سفارشی یا محصول جدیدی نیاز دارد؟
این الزامات بازار، بخشهای مدیریت و تولید محصول را هدایت میکند. در نظر گرفتن هزینه، تاییدیههای قانونی و پایبندی به مقررات، همه به عنوان بخشی از یک برنامه توسعه کسب و کار ارزیابی میشوند.
برخی از ابتکارات تجاری ممکن است به تخصص در مهارتهای نرم نیاز داشته باشد. به عنوان مثال، لابی گری در برخی جوامع قانونی است و ممکن است برای ورود به بازار ضروری باشد. مهارتهای نرم دیگری مانند شبکه سازی و مذاکره ممکن است با اشخاص ثالث مانند تامین کنندگان، آژانسها، مقامات دولتی و تنظیم کنندهها مورد نیاز باشد. همه این ابتکارات بخشی از توسعه کسب و کار است.
بیایید برخی از مهمترین استراتژیهای توسعه کسبوکار را با هم مرور کنیم.
شبکهسازی پرکاربردترین استراتژی توسعه کسبوکار است. مبنای این استراتژی این است که تصمیمات خرید خدمات، ریشه در روابط دارد و بهترین راه توسعه روابط جدید، از طریق شبکه سازی است.
حال اگر با گروه بزرگتری از افراد شبکهسازی کنید، در توسعه کسبوکار خود موفقتر خواهید بود. اما یک سری موانع هم وجود دارد. امروزه خریداران وقت زیادی ندارند و سرشان شلوغ است، در حالی که شبکهسازی یک فرآیند زمانبر است. بنابراین بهتر است از تکنیکهای جدیدتر شبکهسازی دیجیتالی بهره ببرید که نیاز به ملاقات رو در رو ندارند و در وقت و هزینه خود صرفهجویی میکنید.
بازاریابی ارجاعی یا ارجاعات به صورت مکانیسمی است که رضایت مشتری را به یک کسبوکار جدید تبدیل میکند. در اینجا شما یک رابطه برقرار میکنید و آن شخص، کسبوکار جدیدی را به شما معرفی میکند.
ارجاعات مزیتهای زیادی برای کسبوکارها دارند، فقط اینکه خیلی فعال نیستند. چون به مشتریان متکی هستند تا سرنخهای خوب پیدا کنند و به موقع به شما ارجاع دهند. اما مزیت بزرگ این استراتژی توسعه کسبوکار این است که هزینهای برای شما ندارد و مشتریان به افرادی مثل خودشان بهتر اعتماد میکنند تا تبلیغات.
میتوانید مستقیما با حمایت مالی از رویدادهای مختلف و تبلیغات، کسبوکار خود را توسعه دهید. اگر این استراتژی درست کار کند، نتایج خوبی به دست میدهد. اما متاسفانه تحقیقات نشان میدهد تبلیغات سنتی کمکی به رشد کسبوکارها نمیکند. تنها زمانی تبلیغات جواب میدهد که از روشهای خلاقانه استفاده کند و با تکنیکهای دیگر ترکیب شود؛ مثل سخنرانی در یک رویداد.
استراتژی مطرح در اینجا به این صورت است که مهارت و قابلیتهای خود را به مشتریان بالقوه نشان دهید. این کار از طریق نوشتن مطالب مختلف، صحبت کردن یا انتشار محتوای مفید و مرتبط میسر میشود. محتوایی که به مشتری نشان دهد محصول یا خدمات شما، میتواند مشکلش را حل کند.
کتابها، مقالات و سخنرانیها از مدتها قبل به عنوان ابزاری برای این استراتژی توسعه کسبوکار استفاده میشده است. امروزه با گسترش اینترنت و فضای مجازی، شکل محتوا هم تا حدودی تغییر کرده. مطالبی که وبسایت شرکتتان میگذارید و روشهایی که برای بالا بردن رتبه سایتتان استفاده میکنید، آنقدر اهمیت دارد که امروزه کمتر کسبوکاری را میبینید که به این موضوع بی توجه باشد.
هر کدام از استراتژیهای توسعه کسبوکار که در بالا اشاره شد، مزیتها و محدودیتهایی دارند. استفاده از یک استراتژی ترکیبی که در زمانهای مختلف بسته به شرایط، از روشهای مناسب استفاده کند، مطمئنا بهترین نتیجه را در پی خواهد داشت.
برای توسعه کسب وکارتان باید بدانید در کجا از چه استراتژی استفاده کنید تا نقاط ضعف استراتژی دیگر را پوشش دهد و موتور توسعه کسبوکار شما را به حرکت درآورد.
اگر شما هم این سوال را دارید که چطور کسبوکار خود را توسعه دهیم؟ باید بگوییم مراحل مختلف توسعه کسبوکار به نوع شرکت، نیازها و قابلیتها، رهبری و سرمایه آن وابسته است. اما بیایید مراحل توسعه کسبوکار را با هم بررسی کنیم.
توسعه کسب وکارتان را با انجام تحقیق جامع و گسترده درباره بازار شروع کنید تا درک درستی از روندهای بازار، نیازهای مشتریان و شرایط رقابت داشته باشید. سپس دادههای به دست آمده را تجزیهوتحلیل کنید تا فرصتهای بالقوه رشد کسبوکارتان را شناسایی نمایید.
در مرحله بعد باید برای توسعه کسبوکار خود اهداف مشخص و قابل دستیابی تعیین کنید. این اهداف میتواند مربوط به درآمد، گسترش سهم بازار، جذب مشتری و توسعه محصول یا خدمات جدید باشد.
از منابع مختلف مثل دیتابیس صنعت، شبکهسازی، ارجاع یا پلتفرمهای آنلاین استفاده کنید تا سرنخهای بالقوه تولید کنید. سپس از بین آنها، افراد یا شرکتهایی را شناسایی کنید که معیارهای بازار هدف شما را دارند و میتوانند مشتری بالقوه شما شوند. براساس معیارهای از پیش تعیین شده، سرنخها را ارزیابی کنید تا سرنخهای باکیفیت را هدف قرار دهید.
با سرنخهای واجدشرایط ارتباط برقرار کنید. از رویدادهای شبکه سازی، کنفرانسهای صنعت و شبکههای اجتماعی استفاده کنید تا قابلیتهای خود را نشان داده و اعتماد مشتریان را جلب نمایید. وقتی توجه مخاطب را جلب کردید، راهحلهایی ارائه دهید که نیاز و مشکل مشتری را رفع میکنند.
طرحهای پیشنهادی را آماده کنید که حوزه کاری، قیمتها، محصول قابل ارائه و موعدهای زمانی را توضیح دهد.
اثربخشی تلاشهای توسعه کسبوکار را به طور پیوسته ارزیابی کنید. معیارهای عملکرد را تجزیهوتحلیل کنید و از مشتریان بازخورد بگیرید تا زمینههای پیشرفت و اصلاح را شناسایی نمایید.
از آنجایی که توسعه کسب و کار مستلزم تصمیمگیری در سطح بالا است، توسعه دهنده کسب و کار باید از موارد زیر مطلع باشد:
یک توسعهدهنده کسب و کار میتواند مالک کسبوکار یا کارمندی باشد که در زمینه توسعه کسبوکار مشغول به فعالیت است. هر کسی که بتواند یک تغییر استراتژیک در کسب و کار برای ارزش افزودهی شرکت ایجاد کند یا پیشنهاد دهد، میتواند به توسعه شرکت کمک کند. شرکتها اغلب کارکنان را تشویق میکنند تا به ایدههای نوآورانه فکر کنند که این امر میتواند به بهبود پتانسیل رشد شرکت کمک کند.
تیم توسعه کسبوکار به ابزارهای خوبی برای موفقیت در این کار نیاز دارد. یکی از مفیدترین ابزارها، نرم افزار CRM است. نرمافزار CRM برای توسعه کسبوکار، نقش مهمی دارد؛ چون به همه چیز نظم داده و همه امورات را سازماندهی میکند. یک نرم افزار CRM خوب به ردیابی قیف فروش کمک میکند. با اطلاعات دقیقی که به کمک CRM از مشتری و مراحل مختلف فروش به دست میآورید، میتوانید کسبوکارتان را با موفقیت توسعه دهید.
همچنین CRM کمک می کند ببینید مشتری در کدام مرحله است و چه کار باید بکنید تا به مرحله بعد برود. بعضی از برنامهها میتوانند با نظارت بر عملکرد مشتریان، به تیم توسعه کسب وکار اطلاع دهند چه موقع دوباره باید آن مشتری را پیگیری کنند.
هر شرکتی که داشته باشید، مسلما تعاملات زیادی با واسطههای مختلف، خریداران و فروشندهها دارید. یک نرمافزار CRM مناسب به کسبوکارها کمک میکند این تعاملات را به خوبی و با موفقیت پشت سر بگذارند؛ کمتر روی سرنخهای سرد تمرکز کرده و بیشترین ارزش و سود ممکن را از سرنخهای داغ (سرنخهای باکیفیت) ببرند و کاریز فروششان را با آنها پر کنند.
به علاوه، نرمافزار CRM باعث بهبود حفظ مشتری به میزان 27% می شود. میدانیم فروش به مشتریان فعلی راحت تر از فروش به مشتریان جدید است. Crm باعث خرید مجدد مشتریانتان می شود.
یک دلیل دیگر که استفاده از نرمافزار CRM موجب توسعه کسبوکارتان میشود، این است که تحقیقات نشان میدهد با استفاده از نرم افزار crm تعامل با مشتریان به میزان 74% بهبود مییابد. همچنین 75% از مدیران فروش بیان میکنند که استفاده از نرم افزار crm به افزایش فروش شرکتشان کمک بسیاری کرده است.
توسعه کسب و کار بخش مهمی از هر کسب و کار موفق است. به این ترتیب بهترین راهها را برای افزایش درآمد، شناسایی چشماندازهای ایدهآل، تولید سرنخهای بیشتر و بستن قراردادهای بیشتر تعیین میکنید.
ذهنیت باز، تمایل به خود ارزیابی صادقانه و واقع بینانه و توانایی پذیرش شکستها از جمله مهارتهای لازم برای توسعه موفقیت آمیز کسب و کار دارد. تمام کارکنان در بخش توسعه کسب و کار باید آماده سازگاری با تغییرات باشند تا به بهترین نتایج دست یابند. هر تایید یا عدم تایید یک تجربه یادگیری است، بهتر است که افراد حاضر در بخش توسعه شرکت خود را برای چالشهای مختلف آماده کنید.
نقش توسعه کسب و کار چیست؟
مدیر توسعه کسبوکار مسئول کمک به سازمانها برای به رسمیت شناختن برند و رشد مالی بهتر است. آنها با مدیران شرکت و متخصصان فروش و بازاریابی همکاری میکنند تا روندهای فعلی بازار را بررسی کنند تا ایدههای تجاری جدیدی را پیشنهاد کنند که میتواند حاشیه درآمد را بهبود بخشد.
چه مهارتهایی برای توسعه کسبوکار باید داشته باشیم؟
یک مدیر توسعه کسبوکار باید با مشتریهای بالقوه تماس بگیرد، روابط را به طور بلندمدت بسازد و اطلاعات ارزشمند را با سایر افراد درگیر در توسعه به اشتراک بگذارد.