پرسش
پاسخ
سفارشی سازی
پیدا کردن بازار جدید
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
فرآیند
دارایی
پرسش
پاسخ
تعریف
طراحی
توسعه
زمان خواندن 10 دقیقه
توسعه محصول جدید چیست و چگونه باید برای آن برنامه ریزی کنیم؟ نکات توسعه محصول جدید را در این مقاله بخوانید.
فرایند توسعه محصول جدید چیست؟ چطور میتوانید یک محصول جدید برای شرکت خود توسعه دهید؟ توسعه محصول چه نقشی در پیشرفت سازمان دارد؟
استراتژی توسعه محصول به روشها و اقدامات مورد استفاده برای ارائه محصولات جدید به بازار یا اصلاح محصولات موجود برای ایجاد تجارت جدید اشاره دارد. توسعه یک محصول دارای چندین مرحله شامل تولید ایده توزیع محصولات به مشتریان است که در این مقاله به تفسیر جامع این موضوع میپردازیم.
توسعه محصول جدید (NPD) فرایندی برای طراحی، تولید و فروش یک محصول جدید است که اغلب مراحل زیر را شامل میشود.
برای اینکه یک محصول جدید را با موفقیت توسعه بدهید، لازم است که استراتژی توسعه محصول درستی بنویسید. خب لازم است بدانیم توسعه محصول موفق چه ویژگیهایی دارد که باعث موفقیت آن شده است.
فرایند توسعه محصول، مجموعه فعالیتهایی است که طی آن یک شرکت ابداع جدیدی انجام میدهد، مفاهیم و کانسپت آن موضوع را استخراج میکند، توسعه میدهد و درنهایت یک محصول جدید به بازار عرضه میکند. توسعه محصول جدید فقط مربوط به فرایندها نیست، بلکه نوآوری، استراتژی محصول، تیمهای چندتخصصه و تصمیمگیری را هم در برمیگیرد.
به وجود آمدن مفهوم خلاقانه محصول جدید یا ایدهی تولید آن ممکن است از بازار، مشتری یا در یک آزمایشگاه به وجود بیاید. درواقع، توسعه محصول جدید یک قابلیت است که به شرکت اجازه میدهد تا مفاهیم محصولات نوپا را درک کرده و این مفاهیم را بهگونهای به مشتریان ارائه دهند که قابلاعتماد و قابل پیشبینی باشد و درعینحال به نیازهای مشتری پاسخ بدهد.
NPD یا همان توسعه محصول جدید عناصری از قبیل استراتژی توسعه محصول و مدیریت پرتفوی محصول را هم شامل میشود. گاهی محصول جدید توسط تیمی متشکل از متخصصهای متفاوت ارائه میشود که بهمنظور توسعه محصول شکلگرفته است. این تیم پس از اتمام کار و به دلیل اهمیت اختصاص منابع به پروژههای جدیدتر، منحل میشود.
ضروریترین عامل برای یک فرآیند مؤثر توسعه محصول، داشتن حاکمیت مناسب برای انتخاب مفاهیم جدید محصول، بودجه کافی برای رشد این ایدهها و روشی برای بررسی و اولویتبندی آنها است.
درگذشته فرایند توسعه محصول جدید 6 یا 7 مرحله بود. هر مرحله به بررسیهای طولانی و طاقتفرسا نیاز داشت و در ابتدای هرکدام یک مانع بزرگ هم قرار گرفته بود. متخصصان توسعه محصول مجبور بودند تا همه این حلقهها را بررسی و از آنها عبور کنند. تنها در این صورت بود که میتوانستند موفقیت ایدههایشان را به مدیران فرآیند توسعه محصول جدید اثبات کنند. اولین قدم در توسعه محصول جدید، مهمترین قدم است (این مرحله معمولاً منجر به فعالیتهای برنامهریزی مدیریت پرتفوی محصولات میشود).
اگر محصول موردنظر جایگزین محصول دیگری میشود یا میتواند جایگاه محصولات را در بازار تحت تأثیر قرار دهد، باید تجزیهوتحلیل جامعی از چرخه عمر محصولات و آمیخته بازاریابی آنها انجام شود. این کار باهدف اطمینان از همجنس زدایی یا Cannibalization محصولات مشابه انجام میشود.
اما امروزه انقدر سرعت همهچیز بالاست که سازمانها نمیتوانند مدتزمان طولانی را به نقد و بررسیهای مکرر اختصاص دهند. بنابراین برای توسعه محصول جدید باید از فرایندهای حداقلی مناسب رشد و ترقی که بر نوآوری تأکید دارند، استفاده شود. اینگونه کسبوکارها خدمات بهتری را به مشتریان ارائه میدهند.
فرایند حداقلی مناسب رشد و ترقی برای یک فرایند توسعه محصول معمولی (با قابلیت پیشرفت ویژگیها)، دارای سه مرحله است. اما برای شرکتهایی که میخواهند بر محصولات جدید و جسورانه تکیه کنند، فرآیند توسعه محصول میتواند چهار مرحله اصلی داشته باشد، با یک مرحله اضافی قبل از بقیه مراحل: کشف.
اجرای استراتژی توسعه محصول مستلزم آن است که ابتدا درباره بازار و نیازهای مشتریان به خوبی تحقیق کنید. همانطور که در بخش ویژگیهای توسعه محصول جدید موفق گفتیم اولین کار برای ارائه یک محصول جدید شناخت نیاز مشتری است. این شناخت نیازمند انجام تحقیقات در بازار است.
فعالیتهایی که در مرحله کشف فرایند توسعه محصول جدید تعریف شده است، روی بررسی قابلیت پیادهسازی محصول و تحقیق و بررسیهای جامع تمرکز دارند. (این امر برای محصولات کاملاً جدید بیشتر صدق میکند)
اگرچه با اضافه شدن مرحله کشف، زمان ارائه محصول به بازار طولانی میشود، اما اگر این مرحله را درست پیش ببرید، پیشرفتهای بزرگی عایدتان میشود. به این مرحله front end فازی هم گفته میشود.
در مرحله تعریف بررسی میکنید که ایده محصول جدید ارائهشده در front end فازی بهطور کامل موردبررسی قرارگرفته باشد. در این مرحله:
در پایان این مرحله تیم باید یک رهبر مشخص با توانایی کارآفرینی انتخاب کند و به مدیران نشان دهد که پروژه موفقیتآمیز است و در بازهی زمانی مشخصی به درآمدزایی میرسد. بهعلاوه باید ثابت کند که سهم بازار بالقوه زیاد است و پتانسیل درآمد بهاندازهای هست که شرکت بتواند توسعه محصول جدید را توجیه کند. در این مرحله تیم باید ROI و هزینههای توسعه را برآورد کند.
مدل کسبوکار پیشنهادی باید نزدیک به مدل کلی شرکت باشد و سرمایهگذاریهای موردنیاز فرایند توسعه محصول جدید را مشخص کند. یعنی بهطورکلی مدل کسبوکار برای پروژه و استراتژی بازاریابی باید شبیه نحوه عملکرد شرکت باشد. تحقیقات بازار، تحلیل رقابتی و تحلیل بازار هدف هم باید انجام شود. در این مرحله، معیارها و KPI ها برای تأیید نمونه موردی تجاری و همینطور انتظارات از تیم محصول تعیین میشود.
در پایان این مرحله، تیم توسعه محصول یک جلسه با مدیریت میگذارد تا شرایط و محدودیتهای پروژه را با هم بررسی کرده و اطمینان حاصل کند که پروژه پیشنهادی با اولویتهای استراتژیک فعلی شرکت مطابقت دارد. شرکت هم تعهد میکند که سرمایه لازم را در اختیار تیم قرار بدهد تا وارد مراحل بعدی شوند.
وظایف مرحله طراحی در فرایند توسعه محصول عبارتاند از:
در پایان این مرحله در توسعه محصول جدید، تیم باید نمونه اولیه را شکل داده و مدلها را آزمایش کند. اینگونه میزان تناسب با بازار و استراتژی بازاریابی محصول جدید مشخص میشود. مشخص کردن کاربرد محصول و موقعیت دقیق تناسب با بازار، بازاریابی آزمایشی، حذف یا کاهش ریسکهای فنی و بازاری پروژه و قیمتگذاری محصول بهمنظور تأمین الزامات حاشیهای کسبوکار در این مرحله اتفاق میافتد.
برای رفتن به مرحلهی بعدی باید اعلام کنید که مرحله طراحی به اتمام رسیده، هزینههای بازاریابی و توسعه محصول تخمین زدهشده و سود احتمالی آن برآورد شده است. این گزارشها معمولاً در یک فایل اکسل که طبق استاندارد گروه مالی طراحیشده است، ارائه میشوند.
طی بررسیهای نهایی این مرحله، جزئیات محصول را تعریف کرده و امکانپذیری آن را از لحاظ فنی اثبات میکنید. تمام این مراحل نیازمند سرمایهگذاری مالی هستند و هیچ درآمدی ندارند.
وظایفی که در گام توسعه محصول باید انجام شود عبارتاند از:
مرحله توسعه محصول زمانی انجام میشود که محصول بهطور کامل طراحی و موردسنجش قرارگرفته است و مشخص شده که میتواند نیازهای مشتریان را پاسخ دهد. این مرحله قلب فرایند توسعه محصول جدید است. در این مرحله پس از تکرار آزمایش و توسعه محصول، کار را به پایان میرسانید.
اگر محصول یک نرمافزار باشد، باید قبل از راهاندازی نسخه کامل، یک حداقل محصول قابلعرضه (MVP) را برای آزمایش محصول و دریافت بازخورد بازار و توزیعکنندهها یا حتی شرکا تولید کنید. با این کار میتوانید قبل از ارائه به بازار اصلی، تکرارپذیری محصول را بسنجید.
اگر محصولتان یک محصول فیزیکی است، در این مرحله باید قطعات آن را بسازید و نمونه اولیه محصول را آزمایش کنید. تأیید نهایی میزان تناسب با استراتژی بازاریابی هم باید انجام شود. این مرحله با عرضه محصول به بازار تمام میشود.
شرکتهایی که به ارائه پیشنهادهای جدید و نوآورانه میپردازند، علاوه بر داشتن یک فرآیند قابلاطمینان، در توسعه محصول سریع و چابک هستند. آنها قادرند بهسرعت به تغییرات بازار و فناوریها پاسخ دهند. ازآنجاکه نیمهعمر مجموعه مهارتها روز به روز کمتر میشود، توسعهدهندگان محصول جدید باید مدام در حال یادگیری باشند و مهارتهای جدیدی کسب کنند. بهعنوانمثال، یک متخصص طراحی محصول باید ایدههایش را با هر شرایطی وفق دهد، تکنولوژیهای قدیمی را بازطراحی کرده و به بازارهای جدید عرضه کند. محصولات را برای رقابت در بازارهای همسایه هم طراحی کند و مرتب به فکر ارائه ایدهها و پیشنهادهای جدید باشد.
یکی از ویژگیهای مؤثر شرکتها که در فرایند توسعه محصول جدید دستکم گرفته میشود، کارایی آنها در مدیریت و رهبری و مدیریت پروژه است. هیچچیزی نمیتواند خلأ تجربه و استعداد مدیران یا مالکان محصول را پر کند. داشتن افرادی که مهارت و نگاه محصول محور یا مشتری محور دارند برای تصمیمگیری در مورد پرتفوی محصول خوب یک ضرورت است.
سازمانهایی که در توسعه محصول جدید بهترین هستند، از یک نماینده بازار در فرایند توسعه محصول خود استفاده میکنند. آنها اطلاعاتی که از مشتریان به دست آوردهاند را از همان ابتدا در فرایند توسعه محصول خود وارد میکنند.
بهعلاوه شرکتهایی که در توسعه محصول یا NPD موفق میشوند، فرهنگی قوی برای حمایت مالی از پروژههای نوین دارند. این فرهنگ از سوی مدیران ارشد حمایت میشود. مدیران ارشد این شرکتها از محصولات اولیه مطلعاند و در تمام مراحل فرآیند توسعه محصول جدید فضایی حمایتی ایجاد میکنند. آنها از همان ابتدا بهترین ایدهها را حمایت کرده و منابع مالی موردنیازشان را تأمین میکنند.
شرکتهای بالغی که میخواهند ایده مفهومی محصولات جدیدی ارائه بدهند، از مدل سرمایهگذاری خطرپذیر به توسعه محصول نگاه میکنند. در این مدل، یک شرکت برای فرایند توسعه محصول جدید خود نیاز به ساختار حاکمیتی دارد. تیمهایی انتخاب میشوند که همیشه به دنبال ایدههای جدید هستند. فضایی حمایتی برای نوآوری در توسعه محصول هم در این شرکتها وجود دارد. در مرحله بعد، فرایندی برای بررسی ایدههای جدید لازم است تا پتانسیل این تیمها آشکار شود. درنهایت، فرایند تولید محصول جدید به بودجهبندی چابک نیاز دارد.
هیئترئیسه سرمایهگذاری، پرتفوی نوآوری را مدیریت خواهد کرد. این گروه برنامهها و بخشهای سرمایهگذاری و منابع و بودجه موردنیاز را بررسی میکند. هیئتمدیره سرمایهگذاری در برخی از شرکتها دو بار در سال بودجه را بررسی میکند. هیئتمدیره وظیفه دارد که هرگونه تغییر فرهنگی موردنیاز برای حمایت از مجموعه ایدههای نوآورانه را تقویت کند. این افراد صاحب پرتفوی هستند و وظیفهدارند که دیدگاه خود را حفظ کنند.
بهترین راه برای سازماندهی توسعه محصول، داشتن تیمهای چندتخصصه است که توانمندیهای لازم و اختیار تصمیمگیری دارند. این یک رویکرد مدیریتی استثنائی است. وقتی پروژه از اهداف کمّی از پیش تعیینشده دور میشود، باید از این رویکردها برای اصلاح امور استفاده کنید.
در ابتدای یک پروژه توسعه محصول، تیم توسعه و مدیریت ارشد روی ابعاد کلیدی موفقیت محصول توافق میکنند. رهبر تیم توسعه معمولاً مدیر محصول یا مالک محصول است. اما مدیر ارشد شخصی است که یکی سمتهای مدیرعامل، CMO، CTO/CIO در یک شرکت استارتآپی یا مدیرکل را دارد. توافقی که صورت میگیرد، باید تمامی ابعاد پروژه توسعه محصول (مانند برخی ویژگیهای اصلی، هزینه برنامهنویسی، اندازهگیری کیفیت، سرعت مطلوب و بازه زمانی پروژه) را شامل شود. نمودار زیر این پنج بُعد پروژه را نشان میدهد. هر ضلع این شکل به یکی از ابعاد اختصاص دارد.
در مرحله بعدی، مدیریت و تیم توسعه محصول روی هدفهای واضح و کمّی هر بعد توافق میکنند تا توسعه محصول را هدایت کنند. اینها شرایط مرزی هستند؛ معیارهایی که بر اساس آنها تیم و مدیریت، موفقیت را اندازهگیری میکنند. برای مثال، در شکل بالا، تیم و مدیریت روی یک آستانه کیفیت توافق کردهاند: اگر نقص بهطور متوسط کمتر از 1% باشد، نقص حساب نمیشود و مشکلی وجود ندارد. این پارامتر شرط مرزی کیفیت را نشان میدهد. وقتی همه این شرایط را کنار هم بگذارید، قراردادی را تشکیل میدهید که انتظار مدیران و وظایف تیم را مشخص میکند.
پس از تعیین شرایط مرزی و آغاز پروژه توسعه محصول، مدیریت خودش را کنار میکشد؛ با این شرط که تیم همچنان به سمت هدف پروژه پیش برود. اگر یک یا چند ضلع این سیستم به شرایط مرزی برسد، پروژه به مرز شکست رسیده است. تیم باید:
اینگونه مدیریت میتواند راهحلهای مناسب را انتخاب کند. در این حالت احتمالاً هر بُعد یک اندازه کمی جدید برای شرایط مرزی در معرض خطر خواهد داشت و پروژه با مشخصات جدید خود پیش میرود. مهم است که این فرایند درون اسپرینت جایگزین شود و تاریخ گذشتهنگر برای آن اسپرینت تغییری نکند.
اگر مدیریت با هیچکدام از پیشنهادهای تیم توسعه محصول موافق نباشد، یک جلسه حضوری شکل میگیرد که در آن تیم و مدیریت در موردقرارداد جدید مذاکره و شرایط مرزی جدیدی را برای پروژه تعیین میکنند. سپس تیم بر اساس این توافق جدید به پروژه ادامه میدهد.
نکته مهم این است که مدیران ارشد باید به ارتباطات خارج از محدوده تیمها بهسرعت پاسخ دهند. این شیوه مدیریت سریع و چابک، تیمها را قادر میسازد تا بهترین کار خود را انجام دهند. مدیریت هم مطمئن میشود که تیمها کارشان را درست انجام میدهند و قابلاعتماد هستند.
توسعه محصول جدید نیازمند صبر و بردباری است. بعد از عبور از مرحله ابتدایی، معمولاً ذهنیت «ما برنده شدیم» ایجاد میشود. اما باید حواستان باشد که این به معنای اتمام کار نیست. اگر میخواهید در طولانیمدت استراتژیهای توسعه محصول جدید را داشته باشید و یک مزیت رقابتی برای خودتان ایجاد کنید، باید یک برنامه جامع داشته باشید و بودجه و ساختار سازمانی را بر این اساس تنظیم کنید.
در توسعه محصول جدید باید هر دو مجموعه مهارتهای فنی و مشتری (مدیریت محصول) را در نظر بگیرید. هنگام تصمیمگیری در مورد توسعه محصول، بهویژه در مورد انتخاب محصول، اطمینان حاصل کنید که دیدگاه مشتری هم وارد شده است.
توجه داشته باشید که تأمین بودجه ایدههای جدید، به استراتژی کلی شرکت و بودجه آن وابسته است. اما باید بودجه مناسبی را برای رشد مفاهیم (concepts) محصول در نظر بگیرید تا محصول جدید دقیقاً مطابق با نیازهای بازار طراحی شود.
شرکتهایی که جریان جدیدی از محصولات ایجاد میکنند، سرمایهگذاری خود را بهصورت استراتژیک به مجموعهای از پرتفویها اختصاص میدهد. یعنی یک سبد از محصولات ایجاد میکنند که بین کسبوکار اصلی آنها، محصولات در بازارهای مجاور و محصولات جدید کاملاً نوآورانه تقسیم شده است. میزان سرمایهگذاری در این دستههای متنوع بهصورت استراتژیک و اغلب بر اساس میزان ریسک شرکت تعیین میشود.
توسعه محصول جدید و مؤثر به منابع زیادی نیاز دارد. در شرکتهای بزرگتر اکثر منابع صرف حفظ محصولات موجود میشوند و منابع کمی به توسعه محصولات جدید تعلق میگیرد. اگر شرکت کوچکی دارید و میخواهید روی توسعه محصول سرمایهگذاری کنید؛ قطعاً حجم عظیمی از کار را به دو الی پنج نفر محول کردهاید. این کار بازدهی آنها را هم کاهش میدهد. توصیه میکنیم که بیش از دو پروژه را بهصورت همزمان پیش نبرید.
باید تجهیزات مناسبی را برای دریافت نظرات و صدای مشتری داشته باشید. اینگونه محصول جدید با ویژگیهای منحصربهفرد و قابلیت فروش بالا خواهد بود.
بسیاری از شرکتها تعهدهای فوقالعاده بزرگی در مورد ویژگیهای محصول میدهند و درنهایت نمیتوانند این ویژگیها را به مصرفکننده ارائه کنند. با یک MVP شروع کنید و سپس، بهعنوان بخشی از فرایند توسعه محصول، آن را در اولین فرصت در اختیار مشتریان قرار دهید. مشتریان به شما کمک میکنند بفهمید که کدام ویژگیها مهمتر هستند. اگر نتوانید روی حرفتان بمانید، برند شما تضعیف میشود. عمل به وعدههای اولیه و سپس بهبود تدریجی محصول در طول زمان راهکار بهتری است.
شرکتهای مختلف از انواع متفاوت استراتژی توسعه محصول استفاده میکنند؛ مثلا بعضیها محصولاتی که دارند ارتقا میدهند و برخی دیگر، محصول جدیدی را توسعه میدهند. سایت Indeed استراتژهای زیر را برای توسعه محصول معرفی میکند:
توسعه محصول جدید کار وقتگیری است؛ مخصوصا اگر بخواهید محصول باکیفیتی به بازار ارائه کنید. اینکه چقدر وقت نیاز دارید، به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ از جمله پیچیدگی محصول، صنعت مورد نظر، جایگاه شرکت و منابع موجود.
برای توسعه محصول، داشتنِ یک فرآیند مشخص، به شما این امکان را میدهد که با سرعت بیشتر و کارایی بالاتری پیش بروید و احتمال موفقیتتان بیشتر شود. حالا میتوانید از بین طیف وسیع ابزارهای مدیریت محصول، یک مورد مناسب را انتخاب کنید تا فرآیند توسعه محصول را به جریان انداخته و به همکاری بهتر تیم برسید.
توسعه محصول جدید فرایندی سخت و طولانی است. بهعلاوه این فرایند ریسکهای نسبتاً زیادی هم دارد. اگر از 4 مرحلهی توسعه محصول که در این مقاله ارائه شد استفاده کنید، همهچیز با موفقیت پیش میرود. فقط یادتان باشد که در این فرایند از بازخوردهای مشتریان غافل نشوید و تصمیمگیریهایتان را بر اساس منابع شرکت انجام دهید.
NPD چیست؟
توسعه محصول جدید یه به اختصار NPD عبارت است از ارائه یک محصول جدید به بازار. این فرایند ممکن است به دلیل تغییر ذائقه مشتریان، به وجود آمدن رقابت با تغییر در فناوریها اتفاق بیافتد.
4 مرحله اصلی توسعه محصول کداماند؟
به طور خلاصه 4 مرحله توسعه محصول عبارتند از: کشف، تعریف، طراحی و توسعه. که هر کدام از آنها را طی مقاله به صورت کامل توضیح دادیم.
4 نوع اصلی استراتژی توسعه محصول کدام است؟
استراتژیهای توسعه محصول جدید را میتوان به چهار دسته اصلی تقسیم کرد: محصول جدید برای شرکت، بهبود محصول فعلی، گسترش خط تولید و توسعه بازار جدید.