زمان خواندن 8 دقیقه
در این مقاله به مفهوم OKR پرداختهایم و مزایا و عناصر OKR را شرح داده و مثالهایی از پیادهسازی آن را درج کردهایم.
تا به حال فکر کردهاید که شرکتهای موفق چطور برای رسیدن به اهدافشان برنامهریزی میکنند؟ فرقی ندارد شرکتی بزرگ باشید و یا کسبوکاری کوچک و استارت آپی، ایجاد هماهنگی بین اعضای یک سازمان همواره چالشی پابرجاست. هرچه سازمان بزرگتر باشد، پیچیدگیها بیشتر شده و احتمال ایجاد ناهماهنگیهای داخلی افزایش مییابد. بهعلاوه اگر سیستم مناسبی برای مدیریت و هدفگذاری SMART نداشته باشید، در چرخهی سخت و طاقتفرسای رفع مداوم ناهماهنگیها به دام خواهید افتاد.
OKR مخفف Objectives and Key Results به معنای اهداف و نتایج کلیدی است. OKRیک چهارچوب محبوب مدیریت اهداف است که به شرکتها در پیادهسازی و اجرای استراتژیها کمک میکند.
چارچوب OKR شامل قوانینی است که به کارکنان کمک میکند اولویتبندی، همسویی و اندازهگیری پیامد تلاشهای خود را انجام دهند. OKR به شرکتها کمک میکند تا شکاف بین استراتژی و اجرا را از بین ببرند و از رویکرد مبتنی بر خروجی به رویکرد مبتنی بر اهداف حرکت کنند. از مزایای نرم افزار OKR میتوان به تمرکز بهتر بر نتایج مهم، افزایش شفافیت و همسویی بهتر (استراتژیک) نام برد. OKR با سازماندهی کارکنان و کار آنها در جهت رسیدن به اهداف مشترک به این مهم دست مییابد.
OKR از یک هدف و چندین نتیجهی کلیدی تشکیل شده است. هدف به شما میگوید به کدام سمت بروید و نتایج کلیدی، لازمهی دستیابی به هدف هستند. طرحهای ابتکاری هم، همهی پروژهها و وظایفی هستند که به شما در دستیابی به نتایج کلیدی کمک میکنند.
هدف (Objective) شرح چیزی است که میخواهید در آینده به آن برسید. یک هدف، مانند مقصدی بر روی نقشه، جهت را تعیین میکند. اهداف منتخب نباید تکنیکی و وابسته به معیارهای سنجشی باشد. تنها اینگونه است که همه میفهمند به کدام سو حرکت میکنید.
نتیجه کلیدی (Key Result)، یک نتیجه قابل اندازهگیری برای دستیابی به هدف مورد نیاز است. این نتیجه شامل یک معیار سنجش، مقدار اولیه و هدف است. نتایج کلیدی پیشرفت به سوی هدف را اندازهگیری میکنند؛ مانند یک نشانگر که نشان میدهد چقدر به هدف خود نزدیک هستید.
طرحهای ابتکاری (Initiative) همه پروژهها و وظایفی هستند که به شما در دستیابی به نتیجه کلیدی کمک میکنند. تصور کنید سازمان شما یک ماشین و هدف، مقصد شماست. نتایج کلیدی نشان میدهد که آیا در مسیر درستی حرکت میکنید یا نه. و طرحهای ابتکاری همان چیزی است که باعث حرکت خودرو میشود.
طرح ابتکاری همان عملی است که نتایج کلیدی را پیش میبرد. برخلاف نتایج کلیدی، که پیشرفت را بهطور واضح اندازهگیری میکند، طرحهای ابتکاری فقط فرضیههایی هستند که پیشبینی میکنند کدام کار میتواند بیشترین تأثیر را داشته باشد.
طرحهای ابتکاری، وظایف، پروژهها و یا فعالیتهای مشابه مرتبط با OKR هستند که تأثیری بر پیشرفت فرایند هدف ندارند. بررسی منظم نتایج کلیدی به شما کمک میکند تا میزان موفقیت طرحهای ابتکاری را مشخص کنید و در صورت نیاز برای تغییر طرحهای ابتکاری تصمیمگیری کنید.
هدف | نتیجه کلیدی | طرح ابتکاری |
«کجا میخواهم بروم؟» | «چگونه بدانم دارم به آنجا میرسم؟» | «برای رسیدن به آنجا چه کار کنم؟» |
هدف شرح میدهد کجا میخواهید بروید و جهت آن را مشخص میکند. هدف را بهعنوان نقطهای روی نقشه در نظر بگیرید، مقصدی مانند تهران. | نتیجه کلیدی به شما نشان میدهد که چگونه به سمت هدف خود پیش میروید. آن را بهعنوان یک تابلو راهنما با فاصله نما در نظر بگیرید. | طرح ابتکاری آنچه را که برای دستیابی به نتایج کلیدی خود انجام میدهید، توضیح میدهد. آن را بهعنوان آنچه برای رسیدن به مقصد انجام میدهید تصور کنید. |
میتوان گفت که OKR برای اولین بار در سال 1954، زمانی که پیتر دراکر ایدهی مدیریت به وسیله اهداف (MBO) را مطرح کرد، ابداع شد. اندرو گراو در سال 1968، شرکت اینتل را تاسیس کرد و MBO را به سمت چارچوب OKR امروزی پیش برد. در سال 1974، جان دوئر به اینتل پیوست و OKR را یاد گرفت. دوئر سپس به شرکت Kleiner Perkins Caufield & Byers – یکی از اولین سرمایهگذاران بزرگ گوگل – پیوست و از همان روزهای اولیه بهعنوان مشاور گوگل کار میکرد. دوئر ایدهی OKR را به بنیانگذاران گوگل، معرفی کرد. OKR امروزی همان نسخهای است که در Google پیادهسازی شد.
معمولا OKR با در نظر داشتن یک هدف و چند نتیجه کلیدی پشت آن نوشته میشود. نوشتن OKR میتواند به سادگی نوشتن یک عبارت باشد:
من (هدف) را با (نتایج کلیدی) اندازه میگیرم.
مثلا «من وبسایت را برای اکثر افرادی طراحی میکنم که 7 نفر از هر 10 نفر بتوانند از آن استفاده کنند و نرخ خطای آن 1% باشد.»
برای تعیین هدف، نتایج کلیدی و طرح ابتکاری، ویژگیهای زیر را در نظر داشته باشید:
هدف | نتیجه کلیدی | طرح ابتکاری | |
همسویی | ✔ | ||
جاهطلبانه | ✔ | ||
جهتدار | ✔ | ||
تأثیر بالا | ✔ | ✔ | |
الهامبخش | ✔ | ||
قابل اندازهگیری | ✔ | ✔ | |
دقیق | ✔ | ✔ | |
زمان محدود | ✔ | ✔ | ✔ |
قابلفهم | ✔ | ||
تأثیرپذیر | ✔ | ✔ | ✔ |
قابلکنترل | ✔ |
اهداف | نتایج کلیدی | طرح ابتکاری |
شکست رقبا از طریق خرید حق انحصار | 3 شرکت کوچک را خریداری کنیم | تأیید بودجه مطمئن از سهامداران |
تبدیل شدن به بهترین محل کار در کشور آمریکا | در لیست 100 شرکت برتر Fortune به موقعیتهای بالا برسیم | استخدام مدیر در حوزه مردم و فرهنگ |
بهینهسازی قیف فروش باهدف انجام معاملات بیشتری در مدتزمان کمتر | افزایش نرخ موفقیت فرصت از 12 به 20 درصد | راهاندازی یک مدل تخفیف جدید |
ایجاد فرهنگ هدف-محور | مشارکت 100درصدی کارکنان در OKR | آموزش جامع CRM به همهی کارکنان |
توانمندسازی تیم پشتیبانی باهدف خودکفایی | کاهش 15 درصدی انتقال مشکل مشتری به ردههای بالاتر در فرایند پشتیبانی | ایجاد سند پرسش و پاسخ برای 20 مشکل در حال افزایش |
حالا که با ORK و ویژگیهای مختلف آن آشنا شدید، بیایید ببینیم اصلا چطور میتوانید برنامه ریزی OKR را در شرکت خودتان انجام دهید.
اولین و مهمترین گام در برنامهریزی OKR، تعیین هدف و ماموریت شرکت است که بدانید با تلاشهای OKR میخواهید به کجا برسید. هر چقدر دقیقتر باشید، نتیجه بهتری میگیرید. برای این منظور باید اهداف سالانه شرکت را به طور واضح، مشخص کنید. پس از آن نوبت به تعیین نتایج کلیدی بخش میرسد. مدیر هر بخش باید با توجه به هدف سالانه و ماموریت شرکت، این سوال را از خودش بپرسد که «من چه کمکی میتوانم بکنم؟»
بعد از اینها نوبت مشخص کردن طول چرخه OKR است. یکی از چیزهایی که اغلب در رابطه با OKR بحث میشود، این است که چرخه OKR باید چقدر طولانی باشد؟ این سوال خوبی است که پاسخ به آن کمی دشوار است. طول چرخه OKR به سرعت پیشرفت کسب وکار و اهداف آن بستگی دارد. اگر یک شرکت استارتآپ هستید، به چرخه طولانی نیاز ندارید، اما اگر یک شرکت بزرگ هستید، چرخه طولانیتر میتواند نتایج بهتری برایتان به همراه داشته باشد.
آهنگ پیگیری، مرحله بعدی در برنامهریزی OKR است. یعنی اعضای تیم گزارش دهند که مثلا این هفته روی چه چیزی کار میکردهاند و چه وضعیتی دارند. و سپس به آخرین مرحله یعنی خنک کردن میرسیم. در این مرحله باید وقت بگذارید و فکر کنید که روی چه چیزی کار کرده و برایش هزینه کنید. معمولا در پایان هر چرخه، زمان مشخصی را به فکر کردن درباره دشواریها و پیچیدگیهای کار اختصاص میدهند.
OKR (مخفف Objectives and Key Results) یک چهارچوب محبوب مدیریت اهداف است که برای پیادهسازی و اجرای موفق استراتژیهای تجاری به کار میرود. سیستم OKR از سه بخش هدف، نتایج کلیدی و طرح ابتکاری تشکیل شده است که در این مقاله به طور مفصل شرح داده شدند.
بزرگترین و معروفترین شرکتهای دنیا از OKR برای مدیریت برنامهها و اهدافشان استفاده میکنند. با استفاده از OKR بر امور مهم تمرکز کرده و کارکنان را در راستای رسیدن به اهداف مشترک سازماندهی میکنید.
تفاوت بین اهداف OKR و هدفگذاری SMART چیست؟
OKR و SMART هر دو چارچوب تعیین هدف هستند که ریشه در MBO دارند. تفاوت این دو تعریف، در چگونگی ایجاد هدف نهفته است. با SMART همه اهداف باید خاص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و محدود به زمان باشند. تعیین میزان دستیافتی بودن هدف جز نقاط ضعف تکنیک SMART است که در OKR حذف شده است. بهعلاوه اینکه OKR صرفاً برای تجارتها طراحی شده و SMART یک سیستم کلی است که برای انواع هدفگذاریها مورداستفاده قرار میگیرد.
پیادهسازی OKR چقدر زمان میبرد؟
پیادهسازی و تنظیم OKR بهطور متوسط 15 الی 30 دقیقه طول خواهد کشید. اما مدتزمان لازم برای موفقیت OKR به عوامل متعددی بستگی دارد. بهعنوانمثال، میزان همخوانی استراتژیهای فعلی با OKR، میزان موفقیت شما در پیادهسازی فعالیتهای داده محور، داشتن استراتژیها و نرمافزارهای مناسب و غیره، همگی بر موفقیت پیادهسازی OKR تأثیرگذار هستند.