زمان خواندن 5.5 دقیقه
آرکتایپ برند چهارچوبی بر مبنای روانشناسی انسانی است که به برندها کمک میکند ارتباط موثری با مشتریان و کارمندان خود داشته باشند.
برندها باید به شیوهای عمیق و معنادار با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند، تا بتوانند اصالت، وفاداری و اعتماد را ایجاد کنند. آرکتایپ برند، یک چارچوب مبتنی بر روانشناسی انسانی را فراهم میآورد تا به شرکتتان در ایجاد رابطهای باارزش و سودمند کمک کند.
به دلیل اهمیت این موضوع، در این مقاله قصد داریم شما با انواع آرکتایپ برندها و کاربردهایشان آشنا کنیم.
در دهه 1940، کارل یونگ، روانشناس سوئیسی، مجموعهای از آرکتایپهای شخصیتی را معرفی کرد. یونگ بر این باور بود که این آرکتایپها ذاتی بوده و نمایانگر تصویری از فرد هستند که فراتر از زبان، فرهنگ و زمان میرود. هر فردی به صورت ذاتی میتواند آرکتایپها را شناسایی کرده و با آنها ارتباط برقرار کند. آرکتایپها به صورت ناخودآگاه بر رفتار ما تاثیر گذاشته و منجر به الگوهای رفتاری، خواستهها، ارزشها و انگیزههای خاصی میشوند، که همه تحت تأثیر یک هدف واحد قرار دارند.
آرکتایپهای برند از مجموعه اصلی یونگ مشتق شده و شامل ۱۲ ویژگی هستند:
آرکتایپ خالق افراد نوآور و غیرمتعارف بوده و اغلب اولین کسانی هستند که یک مفهوم را درک میکنند. این افراد مرزهای خلاقیت و طراحی را جابهجا میکنند. آنها دیگران را تشویق نموده تا به طور خلاقانه فکر کنند و خود را از طریق محصولات و تجربیاتشان، ابراز کنند.
آرکتایپ پیر حکیم جویای دانش و حکمت است. آنها به دنبال تغییر جهان به تنهایی نیستند، بلکه ترجیح میدهند دیگران را توانمند کرده، تا خودشان این کار را انجام دهند. این افراد اغلب رهبران فکری بوده و مربیان خوبی میباشند.
مراقبان با همدلی و کمک به دیگران، انگیزه میگیرند. آنها میخواهند دیگران احساس امنیت نموده و از افراد ناتوان، دفاع میکنند. مراقبان اغلب به عنوان الگوهای مادری در بخشهای آموزش، خیریه و به ویژه پرستاری شناخته میشوند.
آرکتایپهای بیگناه مثبتاندیش و خوشبین هستند و از بدخواهی نسبت به دیگران اجتناب میکنند. آنها از گسترش شادی در هر جا که بتوانند، استفاده میکنند. همچنین بر درستکاری و خوبیهای اخلاقی و سادگی، به جای نوآوری تکیه دارند.
دلقک میخواهد مردم را بخنداند و با شادی همه کارهایش را انجام دهد. آرکتایپهای دلقک یک رویکرد بازیگوشانه دارند.
آرکتایپ جادوگر میخواهد مخاطبانش را با تجربیات جدید و هیجانانگیز شگفتزده نموده و رویاها را به واقعیت تبدیل کند. آنها دوست دارند پیروانشان را به یک سفر اسرارآمیز برده و لحظات خوبی برایشان رقم بزنند که در خاطرشان باقی بماند.
حاکم شخصیتی غالب است که خواستار قدرت و کنترل دیگران میباشد. آنها قوانین را دوست دارند، بهویژه زمانی که قادر به تعیین آنها هستند و انتظار دارند که دیگران نیز به آنها پایبند باشند. حاکمان معمولاً بسیار مطمئن، مغرور از تخصصشان و دارای مهارتهای رهبری قوی هستند.
آرکتایپ برند قهرمان میخواهد تغییر ایجاد کند و به دنبال غلبه بر بیعدالتیها و مشکلات است. آنها دیگران را به تلاش بیشتر تشویق میکنند. برندهای قهرمان موفقیت را از طریق کار سخت و تلاش به تصویر میکشند و با چالشها روبرو میشوند.
این آرکتایپها تلاش میکنند ارتباطات عمیقی با مردم برقرار کرده و آرزو دارند مورد پسند همه قرار گیرند. آنها هیچگونه افراطی در شخصیت یا عقیدهشان نشان نمیدهند. اگرچه معمولاً مورد پسند قرار میگیرند، اما میتوانند به راحتی هم، فراموش شوند.
شورشگر که به عنوان قانونشکن نیز شناخته میشود، به دنبال اختلال در صنعت خود و به چالش کشیدن وضعیت موجود است. آنها بهطور فعال تلاش میکنند قوانین را زیر پا بگذارند و الگوهای موجود را از هم بپاشند. شورشگر ریسک میکند تا چیزی منحصربهفرد ایجاد کند.
برندهایی که الگوی کاوشگر را دارند، تمایل به آزادی و استقلال دارند. کاوشگران از همسانی متنفرند و همیشه به دنبال چالشها و اهداف جدیدی هستند. از دیگر خصوصیاتشان ماجراجویی و شجاعت است.
عاشقان پرشور و صمیمی هستند و از خواستهها انگیزه میگیرند. آنها به دنبال این هستند که از نظر عاطفی برای مخاطبانشان جذابتر باشند. با این حال، میتوانند رفیقدوست و خانوادهمحور نیز باشند. شور و اشتیاق آنها گاهی میتواند تمرکزشان را تحتالشعاع قرار داده یا بیش از حد غالب شود.
اگرچه آرکتایپهای برند به تازگی به عنوان یک ابزار بازاریابی و موقعیتیابی برند پذیرفته شدهاند، اما این مفاهیم هزاران سال است که در هنر روایت وجود دارند و از فیلمها گرفته تا ادبیات و حتی شخصیتهای تاریخی یافت میشوند.
در داستانسرایی، آرکتایپها برای ایجاد حس آشنایی فوری بین مخاطب و شخصیت استفاده میشوند. این موضوع همچنین در داستان برندتان صدق میکند. به همین دلیل است که آرکتایپهای برند، ابزاری مهم در بازاریابی هستند.
این مکانیزم داستانگویی به طور طبیعی سبب جذب برخی برندها میشود. برندهایی که باعث میشوند احساس خوبی داشته باشید. این برندها شخصیتی ایجاد کردهاند که به شما در سطح آگاه و ناخودآگاه متصل میشوند. آنها از قدرت آرکتایپهایشان برای تمایز یافتن از رقبای خود استفاده میکنند و با به نمایش گذاشتن شخصیت منحصربه فردشان، رابطهای قویتر با مشتری برقرار مینمایند.
قبل از تعریف یک برند با استفاده از شخصیتها، ابتدا باید در نظر بگیرید، برندتان چیست و بازار هدف شما چه کسانی هستند؟ باید درک خوبی از اینکه مشتریان بالقوه چه تصوری از شرکتتان، محصولات و خدمات آن دارند، داشته باشید.
البته درک برند تنها تحت تأثیر یک واکنش منطقی و عقلانی نیست و در واقع، بیشتر ارتباط ما با یک برند تحت تأثیر احساساتمان قرار دارد.
ابتدا باید با پرسیدن سوالات، مشتریان و مخاطبانتان را بشناسید – مصاحبههای حضوری، نظرسنجیها، پرسشنامهها و کارگاهها همه برای جمعآوری اطلاعات استفاده میشوند. از طریق این اطلاعات میتوانید به عواملی که تصمیمات خرید مشتری را تحت تأثیر قرار میدهند، احساس آنها هنگام تعامل با برند، محصولات یا خدماتتان و نحوه درک فعلی مخاطب از شرکتتان پی ببرید. به یاد داشته باشید پاسخهای منفی به اندازه پاسخهای مثبت، بینشهای ارزشمندی را ارائه میدهند.
برخی از سوالاتی که میتوانید بپرسید عبارتند از:
فراموش نکنید با کارکنان و ذینفعان نیز باید به اندازه مشتریان صحبت کنید. این موضوع هرگونه اختلاف بین نحوه درک برندتان و احساسی که شما از موقعیت برندتان دارید را روشن میکند.
پس از شناسایی عوامل احساسی درونی و بیرونی و همچنین درک نحوه ارتباط برندتان با مخاطبان، میتوانید بفهمید کدام آرکتایپ بیشتر با برندتان همخوانی دارد.
آرکتایپ، اساسا یک شخصیت کلیشهای است که از قرنها تجربه انسان مشتق شده و از طریق صفات شخصیتی انسان، نمایانگر برندتان است. با این حال، برقراری ارتباط مستقیم با مخاطب، خیلی کلی و مبهم است. وقتی آرکتایپتان را تعیین کردید، سپس باید آن را به یک شخصیت برند تبدیل کرده و برای ایجاد ارتباط با مخاطبان هدف از آن استفاده کنید.
شخصیت برند، مجموعهای از ویژگیهای انسانی است که به برند یک شرکت مربوط میشوند. شخصیت برند به انسان سازی برند مربوط میشود و این شخصیت برند است که مخاطب با آن تعامل میکند. این دقیقا همان چیزی است که کسبوکار شما را متمایز میکند.
صفات شخصیتی مختلفی را میتوان به شخصیت برند نسبت داد و اینها را باید به صورت همان 12 آرکتایپ برند توصیف کرد. مثلا عاشق را به صوت مشتاق، متعهد، رمانتیک، شیدا و واله توصیف کرد.
آرکتایپ برند یک چارچوب مبتنی بر روانشناسی انسانی فراهم نموده، تا به شرکتتان در ایجاد رابطهای دارای ارزش و سودمند کمک کند.
در این مقاله با 12 نوع آرکتایپ برند، ویژگیهایشان و روش تعیین آرکتایپ برند آشنا شدید، تا بتوانید آرکتایپ برندتان را به درستی تشخیص دهید.
آرکتایپ برند چیست؟
آرکتایپهای برند یک چارچوب براساس روانشناسی انسانی فراهم میکنند، تا به شرکتتان در ایجاد رابطهای ارزشمند و سودمند کمک کنند.
انواع آرکتایپ برند چیست؟
از جمله انواع آرکتایپ برند میتوان به خالق، مراقب، بی گناه، دلقک، جادوگر، قهرمان و انسان معمولی اشاره کرد که در مقاله توضیحات کاملی دادیم.