پرسش
پاسخ
پیشرفت قابل اندازهگیری است
میتوانید اطلاعات مهم را جمع آوری کنید
پرسش
پاسخ
رقبا
مخاطب هدف
پیام رسانی
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
بودجه
جدول زمانی
مسئولیت ها
زمان خواندن 6 دقیقه
تفاوت برنامه بازاریابی با استراتژی بازاریابی آنجایی خودش را نشان میدهد که برنامه بازاریابی میگوید چه کار کنید، اما استراتژی بازاریابی میگوید اینکارها چه تاثیری بررسیدن به هدف دارند.
برنامه بازاریابی و استراتژی بازاریابی از اجزای مهم موفقیت یک کسب و کار هستند. تفاوت اصلی این دو اصطلاح در این است که استراتژی بازاریابی را میتوان به عنوان یک برنامه، جهت اقدام برای دستیابی به هدف بازاریابی توضیح داد در حالی که برنامه بازاریابی مجموعه اقداماتی است که برای دستیابی به استراتژی بازاریابی انجام میشود. رابطه نزدیکی بین این دو وجود دارد که ممکن است بعضی از تازه کارها را دچار خطا بکند.
پس بهتر است ابتدا به تعریف برنامه بازاریابی بپردازیم و مفهوم استراتژی بازاریابی را توضیح دهیم. سپس تفاوتهای بین استراتژی بازاریابی و برنامه بازاریابی را ببینیم و در نهایت مزایای هر دو مورد را با شما به اشتراک میگذاریم.
برنامه بازاریابی شامل مراحل دقیقی است که برای دستیابی به اهداف بازاریابی تعیین شده است. برنامههای بازاریابی بر روی تاکتیکهای فردی و وظایف مرتبط با اجرای استراتژی تمرکز دارد که به کسب و کار کمک میکند تا به اهداف خود دست یابد. اولین قدم برای داشتن یک برنامه بازاریابی، توسعه استراتژی بازاریابی است. در مرحله بعد، یک برنامه دقیق ایجاد میکنید که تعیین میکند چه چیزی، چه زمانی، چگونه و کجا آن را اجرا کنید. همینطور مشخص میکند که چگونه موفقیت برنامه بازاریابی خود را بعدا اندازه گیری خواهید کرد.
بخش بزرگی از هر طرح بازاریابی، اندازه گیری موفقیت آن طرح است. شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) شاخصهای موفقیتی هستند که شما ایجاد کردهاید و میزان احتمال دستیابی به هدف را اندازه گیری میکنند. برخی از نمونههای KPI شامل ترافیک ارگانیک به وبسایت، درآمد فروش، نرخ تبدیل در صفحه فرود و هزینه هر سرنخ یا هزینه به ازای هر کلیک است.
در ادامه به معرفی مهمترین مواردی میپردازیم که باید در برنامه بازاریابی خود لحاظ کنید:
نحوه برندسازی شرکت یا کمپین های خاص شما از جمله شعار برند، رنگ ها، فونت ها و موارد دیگر را مشخص کنید. اطمینان حاصل کنید که عناصر مربوط به نام تجاری در بروشورها، وب سایت، کانال های رسانه های اجتماعی، ایمیل ها، پست های وبلاگ، تابلوهای فروشگاه و در تمام تبلیغات چاپی شما ظاهر می شوند.
اگر در حال ایجاد یک برنامه بازاریابی برای یک کمپین خاص در کسب و کار خود هستید، مهم است که جزئیات مربوط به جدول زمانی و بودجه ی اختصاص داده شده به کمپین را در سیستم کاری خود درج کنید. این تضمین میکند که شما در طول کمپین میدانید که چقدر زمان دارید و تصمیم گرفتهاید چقدر از سرمایه مالی خود را صرف کمپینها کنید. خواه این کمپین با هدف افزایش آگاهی از برند باشد یا فروش واحدهای بیشتری از یک محصول خاص.
برای اینکه یک طرح بازاریابی مفید واقع شود، اغلب به کمک چند نفری نیاز است که مسئولیتهای کلیدی آن را بر عهده بگیرند. بنابراین، یک طرح بازاریابی باید مشخص کند که چه کسی مسئول اجرای کدام قسمت از کمپین یا طرح است. مسئولیت هر فرد را به طور دقیق مشخص کنید. مواردی مانند اینکه چه کسی نمودار ایجاد میکند، نویسنده محتوا کیست؟ کدام شخص محتوا را از طریق کانالهای مختلف توزیع میکند و KPI ها را اندازه میگیرد.
یک استراتژی محتوا میتواند شامل اطلاعاتی در مورد زمان و تعداد دفعات توزیع محتوا بین مخاطبان هدف، ابزارهایی که برای برقراری ارتباط با آنها استفاده میکنید و انگیزههایی که برای تعامل ایجاد میکنید، باشد.
کانالها، پلهای ارتباطی هستند که از آنها برای ارتباط با مخاطبان هدف خود استفاده میکنید. لازم است که بازاریابی خود را بر اساس کانالها برنامهریزی کنید، زیرا سبک ارتباطی هر فرد میتواند با دیگری متفاوت باشد و باید محتوای خود را بر اساس آن برنامه ریزی کنید. کانالهای رایج عبارتند از ایمیل، پادکست، پستهای وبلاگ و رسانههای اجتماعی.
استراتژی بازاریابی به استراتژی کسب و کار شما گره خورده است و پایه و اساس تمام مواردی است که کسبوکارتان برای ارتباط با مخاطبان هدف و دستیابی به اهداف خود به آن نیاز دارد. در ادامه به بیان مواردی میپردازیم که باید هنگام توسعه استراتژی بازاریابی خود رعایت کنید:
با وجود اینکه گاهی متخصصان بازاریابی از این دو اصطلاح به جای یکدیگر استفاده میکنند، اما برنامه های بازاریابی و استراتژی های بازاریابی با یکدیگر متفاوت هستند. برای موفقیت در تجارت، توجه به هر دو مورد و دانستن تفاوتهای آنها امری الزامی است. به طور خاص، استراتژی بازاریابی چیزی است که ابتدا شما آن را ایجاد میکنید. در مرحله بعد، برنامه بازاریابی چگونگی دستیابی به همه چیزهایی را که در استراتژی بازاریابی ایجاد کرده اید را مشخص میکند.
در اینجا چند تفاوت دیگر بین برنامه بازاریابی و استراتژی بازاریابی وجود دارد:
بیایید ببینیم پیادهسازی برنامههای بازاریابی و استراتژیهای آن چه مزیتهایی دارد؟
داشتن اهداف روشن، تعریف شده و قابل اندازهگیری به این معنی است که میتوانید فرصتهای جدید را ارزیابی کنید و بتوانید به سرعت تصمیم بگیرید که آیا آنها بهترین اقدام برای کسب و کارتان هستند یا خیر. قبل از اجرا، میتوانید تعیین کنید که آیا این فرصت نیازهای شما را برآورده میکند، با استراتژی بازاریابی و با برنامه بازاریابی مطابقت دارد یا خیر.
یک استراتژی و برنامه بازاریابی خوب طراحی شده به این معنی است که به راحتی میتوانید پیشرفت خود را به سمت اهداف کسب و کارتان از جمله اهداف خاص بازاریابی، اندازه گیری کنید. بجز این موانع دستیابی به اهدافتان را هم میشناسید، اهداف خود را مجدد ارزیابی کنید و راههای جدیدی برای دستیابی به اهداف خود ایجاد کنید.
تا زمانی که مدیران کمپین استراتژی و برنامه بازاریابی را به اشتراک بگذارند، همه کارکنان یک شرکت میتوانند درک خوبی از اینکه کمپین به کجا میرود و مسئولیت آنها چیست، داشته باشند. این سطح از انسجام منجر به ایجاد پایه قوی کار تیمی، افزایش خلاقیت و بهره وری و کارایی بیشتر در انجام وظایف فردی میشود. همچنین زمانی که همه برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش میکنند، باعث ایجاد انگیزه برای کارکنان میشود.
بخشی از توسعه یک استراتژی بازاریابی، انجام تحقیقات لازم در رابطه با اهداف کسب و کارتان است و در نهایت به شما کمک میکند تا اطلاعات مهمی را در اختیار داشته باشید. سپس میتوانید از این دانش هنگام توسعه کمپینها، نوشتن تبلیغات و ایجاد فرآیندهای فروش استفاده کنید. این اطلاعات به متخصصان فروش کمک میکند تا سهمیههای خود را برآورده کنند و روابط خود را با مشتریان افزایش دهند. تحقیقات بازار به طور خاص فرصتی برای شناخت بهتر مشتریان است که بر موفقیت کسب و کار تأثیر میگذارد.
حالا که با تفاوت استراتژی بازاریابی با برنامه بازاریابی آشنا شدید و هر کدام از آنها را جداگانه توضیح دادیم، فکر میکنید برای موفقیت در کسبوکارتان به کدام یک از آنها نیاز دارید؟
توسعه یک استراتژی بازاریابی قوی، به خصوص برای شرکتهای ضروری است که در مراحل اولیه رشد و یا یک تحول اساسی هستند. یک استراتژی بازاریابی مناسب با تعریف بازار هدف، ارزش پیشنهادی و مزیت رقابتی، میتواند مبنای محکمی را برای رشد پایدار ایجاد کند.
وقتی استراتژی بازاریابی را ایجاد کردید، تهیه یک برنامه بازاریابی مناسب، اهمیت پیدا میکند. برنامه بازاریابی برای عملی کردن اهداف استراتژیک و اطمینان از اجرای موفق فعالیتهای بازاریابی، ضروری است. مخصوصا شرکتهایی که به دنبال پیادهسازی کمپینهای خاصی هستند تا به نتایج کوتاه مدت برسند، به برنامه بازاریابی نیاز دارند.
برای رسیدن به اهدافتان، باید مطمئن شوید که تیم شما یک برنامه بازاریابی را اجرا میکند که استراتژی بازاریابی شما از آن پشتیبانی میکند.
بله درست است، برای رسیدن به موفقیت، به هر دوی اینها نیاز دارید. در واقع، کسبوکاری موفق است که برنامه بازاریابی آن همسو و هماهنگ با استراتژی بازاریابی آن باشد.
برنامه بازاریابی به عنوان نقشه راه عمل میکند و به وضوح مسیر اقدام برای تلاشهای بازاریابی شما را مشخص میکند. از سوی دیگر، استراتژی بازاریابی دلیل اصلی اینکه چرا تلاشهای بازاریابی در دستیابی به اهدافتان کمک میکند را توضیح میدهد. به یاد داشته باشید، برای موفقیت و رسیدن به نتایج، باید مطمئن شوید که تیمتان برنامهای را اجرا میکند که از استراتژیتان پشتیبانی میکند. استراتژیها و برنامههای بازاریابی نوآورانه میتوانند سود هنگفتی را برای کسبوکارها ایجاد کنند.
تفاوت استراتژی و برنامه بازاریابی چیست؟
استراتژی بازاریابی رویکرد شما برای دستیابی به مزیت رقابتی است، در حالی که برنامه بازاریابی شامل تمام فعالیتهایی میشود که به آن مزیت رقابتی برسید. استراتژی چرایی کاری است که انجام میدهید و برنامه بازاریابی چه زمانی و چه چیزی را توصیف میکند.
چرا باید برنامه و استراتژی بازاریابی داشته باشیم؟
داشتن برنامه و استراتژی مزایای زیادی دارد، همانطور که گفتیم به شما این امکان را میدهد که فرصتها را بررسی کنید. معیار پیشرفت داشته باشید و آن را ارزیابی کنید. به این ترتیب انسجام در کارتان داشته باشید.