زمان خواندن 5.5 دقیقه
شاید تا به حال عبارت «بازاریابی مجدد» یا ریمارکتینگ (Remarketing) را شنیده باشید اما معنی دقیقش را ندانید. برای معرفی بیشتر این موضوع، سناریو زیر را در نظر بگیرید:
فرض کنید میخواهید یک ابزار خاص برای کارتان بخرید. سایتهای مختلف را میگردید تا با ویژگیهای محصولات و قیمتهای شرکتهای مختلف آشنا شوید. اما از آنجایی که موفق نمیشوید آن ابزار را با کیفیت موردنظرتان پیدا کنید، و از طرفی عجلهای هم ندارید، بیخیالش میشوید و سایتها را میبندید. پس از مدتی احساس میکنید که واقعاً به آن نیاز دارید و دوباره جستجو میکنید. خیلی تصادفی همان وبسایتی را میبینید که قبلاً هم جستجو کرده بودید. آنها میدانند که قبلاً سفارشتان را تکمیل نکرده و رها کرده بودید، حالا با تبلیغات مختلف، سعی میکنند توجه شما را جلب کنند. به این فرآیند بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ گفته میشود.
در این مقاله قصد داریم توضیحات کامل و جامعی درباره بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ (Remarketing) ارائه دهیم تا بهتر با آن آشنا شوید.
بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ، استراتژی است که بازاریاب به کمک آن با مخاطبی ارتباط برقرار میکند که قبلاً متوجه شده که از محصول یا برندش خوشش آمده، اما خریدی نداشته است. حالا بازاریاب سعی میکند آن مشتری را ترغیب کند محصول یا خدماتش را بخرد.
مثلاً شاید دیده باشید که مشتری وارد سایتتان میشود و محصولاتی را در سبد خریدش انتخاب میکند، اما خریدش را تکمیل نمیکند و از سایت خارج میشود. به کمک آدرس ایمیل مشتری، میتوانید برایش ایمیل بفرستید و آن محصولات را یادآوری کنید و ببینید که چطور میتوانید به او کمک کنید.
ریمارکتینگ بخش مهمی از بازاریابی دیجیتال است، چون معمولا سفر مشتری طول میکشد. اینطور نیست که مشتری برندی را پیدا کرده، بعضی از محصولاتش را انتخاب و در یک جلسه تمام خریدهایش را قطعی کند. اکثر مشتریها وقت میگذارند و برندها و محصولات مختلف را بررسی میکنند و بعد از جمعآوری اطلاعات درباره محصول مورد نظرشان، تصمیم به خرید میگیرند.
حالا در این فرآیند طولانی، شما میخواهید که مشتری، برندتان را فراموش نکند، تا هر وقت که تصمیم به خرید گرفت، محصول شما را انتخاب کند. اینجاست که اهمیت بازاریابی مجدد مشخص میشود. فروشندهها به کمک ریمارکتینگ یا بازاریابی مجدد، محصولشان را در سایتهای مختلف تبلیغ میکنند، یعنی همان جاهایی که مشتری وقتش را بیشتر در آنجا میگذراند. حتی ممکن است پیامی به مشتری بفرستند و درباره ویژگیهای منحصربهفرد محصولشان توضیح دهند، یا حتی درباره یک تخفیف ویژه اطلاع دهند.
اگر فروشنده این کارها را نکند و منتظر باشد که مشتری خودش به سراغش بیاید، شک نکنید بازنده خواهد بود. فروشندهای موفق است که فعال باشد و برای محصول یا برندش تبلیغات کند و مدام جلوی چشم مشتری باشد. اگر فروشنده غفلت کند، رقبا توجه مشتری را جلب کرده و محصول خودشان را به او میفروشند. پس میبینید که بازاریابی مجدد چقدر برای موفقیت کسبوکار، اهمیت دارد.
در حالی که عبارتهای ریمارکتینگ و ریتارگتینگ گاها به جای یکدیگر استفاده میشوند، اما یک سری تفاوتهای مهم با هم دارند.
مهمترین تفاوت ریمارکتینگ و ریتارگتینگ در استراتژی آنهاست. ریتارگتینگ بیشتر درباره تبلیغات برای مشتریان بالقوه است، در حالی که ریمارکتینگ با جمعآوری اطلاعات کاربران و ایجاد فهرستهایی برای فرستادن ایمیل در آینده کار میکند.
ریتارگتینگ و ریمارکتینگ هر دو به نوبه خود روشهای موثری هستند، در حالی که ترکیب این دو، میتواند بهترین استراتژی برای افزایش فعالیت بازاریابی دیجیتال و بهبود نتیجه نهایی کارتان باشد.
میدانستید احتمال اینکه مشتریان هدف، روی تبلیغات شما کلیک کنند، سه برابر بیشتر از مشتریانی است که هیچ تماسی با شرکت شما نداشتهاند؟ (منبع) پس خیلی مهم است که از چه نوع بازاریابی مجددی استفاده میکنید تا این مشتریان بالقوه را برگردانید. در اینجا به برخی از مهمترین انواع ریمارکتینگ اشاره میکنیم:
این نوع بازاریابی مجدد شامل نشان دادن تبلیغات به مشتریانی است که وارد سایت شما شدهاند اما بدون خرید، خارج شدهاند. همچنین ریمارکتینگ استاندارد، مشتریانی را هدف قرار میدهد که از موتورهای جستجو مثل گوگل استفاده میکنند که عبارتهای مرتبط با محصول یا خدمات شما را جستجو میکنند.
این نوع بازاریابی مجدد شامل پیامهای تبلیغاتی میشود که مخصوصاً برای بازدیدکنندگانی طراحی شدهاند که تبلیغات را دیدهاند و شانس برگشت آنها به وبسایت برای خرید را افزایش میدهد.
گوگل ادوردز برای تبلیغات جستجو روی گوگل، فهرستهای ریمارکتینگ ارائه میکند که بتوانید به کمک آن تبلیغات جستجوی خود را برای بازدیدکنندگانی که قبلاً از سایت شما بازدید کردهاند، سفارشی کنید. شبکه جستجو به شما این امکان را میدهد پیشنهادات و تبلیغات خود را برای بازدیدکنندگانی که در وبسایت شما بودهاند، هنگام جستجوی گوگل و سایر سایتهای جستجو، تنظیم کنید.
معمولاً این نوع بازاریابی مجدد برای مشتریانی استفاده میشود که از وبسایت شما بیرون رفتهاند و در گوگل جستجو کردهاند تا نتایج مشابهی پیدا کنند.
ویدئو ریمارکتینگ شامل نشان دادن تبلیغات به بازدیدکنندگانی میشود که به تازگی ویدئوهای شما را دیدهاند. میتوانید این تبلیغات بازاریابی مجدد را مثلا در یوتیوب در ابتدا یا وسط ویدئوها نشان دهید. همچنین میتوانید یک تبلیغ ریمارکتینگ را در حاشیه سمت راست صفحه سایت هم نشان دهید، یعنی جایی که ویدئوهای پیشنهادی را نمایش میدهند.
ایمیل ریمارکتینگ شامل دو تکنیک میشود:
نحوه بازاریابی مجدد شما برای یک سرنخ که به برندتان علاقه نشان داده، به این بستگی دارد که چطور شروع میکنند و بعد چه اقدامی انجام میدهند. بیایید چند تا از راههای استفاده از ریمارکتینگ برای برگرداندن مشتریهای بالقوه را ببینیم.
از آنجایی که بازاریابی مجدد کاربردهای مختلفی دارد، باید به کمک استراتژیهای این بازاریابی، به بهترین شکل ممکن، نرخ تبدیل را بالا ببرید.
از آنجایی که ممکن است قیف فروش برای مشتری طولانی شود، پس خیلی مهم است که از بازاریابی مجدد استفاده کنید تا برند خود را به مشتری یادآوری نمایید. ابتدا باید مشخص کنید که مشتری در کجای قیف قرار دارد، تا بتوانید تصمیم آگاهانهتری درباره نحوه ارتباط با او بگیرید. ریمارکتینگ به این نحو، کمک میکند سرنخهای جدید تولید کنید، مشتریهای بالقوه را پرورش دهید و مشتری را ترغیب کنید که خریدش را تکرار کند.
فهرست ریمارکتینگ، گروهی از بازدیدکنندگان از وبسایت است که اقدامی در سایتتان انجام دادهاند اما خریدشان را قطعی نکردهاند. وقتی فهرست بازاریابی مجدد را آماده میکنید، مهم است که کمپینهای بازاریابی خود را با مراحل قیف فروش هماهنگ کنید، تا مطمئن شوید که در هر مرحله، نیازهای مشتری را به خوبی تأمین میکنید.
بدون انتخاب درست محتوایی که قرار است به مشتری بگویید، هیچ استراتژی بازاریابی مجددی کامل نخواهد بود. میتوانید یک برگه اطلاعات، یک مطالعه موردی، یک ویدئو، یک پست وبلاگ، یا حتی یک ایمیل برای مشتری بفرستید. ارائه محتوای مناسب و مرتبط به مشتری بالقوه، موجب میشود رابطه بهتری با او برقرار کنید و با پی بردن به مشکلش، با او همدردی کرده و راه حل مناسب ارائه دهید.
در بازاریابی مجدد، نمیتوانید با همهی بازدیدکنندگان یک جور برخورد کنید. بلکه، باید صفحات فرود مجزایی را برای هر کمپین بسازید تا تجربه هر کاربر، منحصربهفرد و مخصوص خودش باشد. اگر مشتری بالقوه متوجه شود که پیام شما، با او مرتبط است، فرم را پر کرده و سرنخ شما میشود. و سپس میتوانید به مرحله بعدی ریمارکتینگ بروید.
اگر مشتری یک بار از شما خرید کند، به این معنی نیست که دیگر نباید بازاریابی مجدد انجام دهید. باید مشتری را متقاعد کنید که در آینده باز هم به کمک شما نیاز خواهد داشت و باید به او نشان دهید که هر وقت مشکلی داشت، میتواند روی کمک شما حساب کند. همیشه یادتان باشد، کسبوکاری موفقتر است که مشتریهای وفادار بیشتری دارد.
تا اینجا متوجه شدید که بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ، بخش مهمی از استراتژی تبلیغاتی شماست. حالا به چند تا از مزیتهای آن اشاره میکنیم:
بسته به هدف کمپین بازاریابی مجددتان، به طرق مختلف میتوانید موفقیت خود را بسنجید. برای اینکه بدانید بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ شما تا چه حد موفق بوده و یا به عبارتی برای اینکه بفهمید تا چه اندازه توانستهاید مشتریها را برگردانید تا از شما خرید کنند، باید یک سری شاخصها و معیارها را بسنجید.
تبدیل سرنخ، تعداد سرنخهایی است که مستقیماً با تبلیغات بازاریابی مجدد جذب شدهاند. نرخ تبدیل بالا، نشان میدهد که تبلیغات شما در جذب بازدیدکنندگان و تبدیل آنها به سرنخ، موفق عمل کرده است.
این شاخص به ارتباط مخاطبان فعلی شما با کمپینهای تبلیغاتی بازاریابی مجدد اشاره دارد. این معیار کمک میکند تشخیص دهید کدام سرنخ واقعاً آماده است که محصول شما را بخرد. با برقراری ارتباط بهتر با این بازدیدکنندگان، راحتتر متوجه میشوید که کدام سرنخها احتمال تبدیل شدنشان به مشتری، بیشتر است.
شاخص بازدید صفحه، تعداد بازدیدکنندگانی را نشان میدهد که به واسطه تبلیغات شما، وارد سایتتان میشوند. همچنین میتوانید بازدید از صفحه وبسایت خود را در ارتباط با کمپینهای بازاریابی مجدد هم اندازهگیری کنید، چون ممکن است بازدیدکنندگان به خاطر آگاهی از برند به وبسایتتان برگردند و نه لزوماً با کلیک کردن روی تبلیغ شما.
ارتباط با مشتری بالقوه از طریق ایمیل، شکل قدرتمندی از بازاریابی مجدد است. اندازهگیری نرخ ایمیلهای بازشده، این فرصت را به شما میدهد تا اطلاعاتی را جمع کنید که کمک میکنند در آینده ایمیلهای بهتری برای مخاطبان بنویسید.
ایمیلهای شخصی میتوانند تعامل کاربران را افزایش دهند. این معیار، فرصتی به شما میدهد که ببینید آیا ایمیلهای بازاریابی مجددی که ارسال میکنید، مخاطبان را تحت تأثیر قرار میدهند یا نه.
سرنخهای باکیفیت بازاریابی، سرنخهایی هستند که توسط تیم بازاریابی ارزیابی شدهاند و احتمالش زیاد است که به مشتری تبدیل شوند. مقدار این شاخص از امتیاز سرنخ، رفتار مخاطب، و فعالیتهای خاص مشتری بالقوه، به دست میآید.
ریمارکتینگ، بازدیدکنندگان از سایتتان را به خریدار، و خریداران را به مشتریان وفادار تبدیل میکند. مزایای بازاریابی مجدد واقعا بی پایان است. میتوانید در زمان مناسب برند خود را به افراد مناسب یادآوری کنید و احتمال تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان وفادار را افزایش دهید. تلاش مداوم بازاریابی مجدد برای یادآوری حضور و ارزش برند شما به بازدیدکنندگان، نه تنها کمک میکند تا نرخ تبدیل را افزایش دهید، بلکه درآمدهای مکرر در آینده را نیز بالا میبرد.
ریمارکتینگ چیست؟
بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ یک استراتژی بازاریابی در دیجیتال مارکتینگ است که بازاریاب به کمک آن با مخاطبی ارتباط برقرار میکند که قبلاً متوجه شده است که از محصول یا برندش خوشش آمده، اما خریدی نداشته است. مثلا مشتری قبلا از سایت شما بازدید کرده اما خریدش را کامل نکرده است. به کمک استراتژیهای ریمارکتینگ میتوانید مشتری را ترغیب به خرید کنید.
انواع روشهای بازاریابی مجدد کداماند؟
بازاریابی مجدد استاندارد، پویا، استفاده از فهرست ریمارکتینگ گوگل، بازاریابی مجدد ویدئویی و ایمیلی، انواع مختلف ریمارکتینگ است که در مورد آن طی مقاله توضیح دادیم.