زمان خواندن 8.5 دقیقه
حداقل محصول پذیرفتنی (MVP) یکی از مهمترین مفاهیم برای استارت آپها است. اگر میخواهید هزینههای توسعه خود را کم کنید باید از MVP داشته باشید.
راهاندازی کسبوکار به هیچ وجه کار آسانی نیست. موفقیت در دنیای رقابتی امروز مستلزم چیزی فراتر از سخت کوشی و تلاش زیاد است. قبل از اینکه کارتان را شروع کنید، لازم است حتما یک برنامه و استراتژی خوب برای خودتان بسازید. یکی از مهمترین کارهایی که کمک میکند محصول موفقی را تولید کنید، حداقل محصول پذیرفتنی (MVP) است.
ایدهی حداقل محصول پذیرفتنی از آنجایی مطرح شد که کسبوکارها نیاز دارند پیش از توسعه محصول نهایی، چرخه عمر محصول را بررسی کرده و بازخورد کاربران را در یافت کنند. این بازخورد به شما کمک میکند تا با شکست مواجه نشوید.
امروزه در صنعت فناوری، توسعهی حداقل محصول پذیرفتنی متداول بوده و به برنامهریزی پروژه یا استارتاپ کمک میکند. اگر قصد دارید شرکت خود را برای تولید یک محصول جدید راهاندازی کنید، این مقاله را با دقت مطالعه کنید.
منظور از MVP یا حداقل محصول پذیرفتنی همان نسخهی بنیادینی است که اجزا و ویژگیهای اصلی محصول را پوشش داده و نیازها و ملزومات اساسی کاربران نهایی را هدف قرار میدهد. MVP به کمک مهندسان نرم افزار میآید تا روند توسعه را تسهیل کنند و همین موضوع یکی از دلایل اهمیت MVP به شمار میرود. در مرحلهی بعد محصول در بازار تست میشود تا پتانسیل میزان موفقیتش برآورد شود.
برای انجام این تست اولیه، محصول تنها به اساسیترین بخش عملکرد نیاز دارد و هیچچیز دیگری جز بخش اساسی عملکرد لازم نخواهد بود. در واقع نسخهی MVP ابزاری است که به تشخیص پتانسیل محصول کمک میکند. از روش MVP میتوان برای توسعهی انواع محصول از جمله اپلیکیشنها و وبسایتهای موبایل استفاده کرد.
در اصل توسعهی MVP باید به این شکل باشد:
MVP در واقع نسخهای از یک محصول جدید است که به شما اجازه میدهد بیشترین اطلاعات ممکن درباره مشتریان را با کمترین زحمت به دست آورید.
اگر کسبوکاری تصمیم بگیرد یک MVP ارائه کند، احتمالا هدفش این است که تیم محصولش میخواهد:
معمولا زمانی که یک استارت آپ یا هر کسبوکار دیگری در ابتدای راه توسعه محصول جدید است با این سوال روبرو میشود که آیا ما یک MVP طراحی میکنیم یا دمو (Demo) یا نمونه اولیه (prototype).
این اصطلاحات به هیچ عنوان یکی نیستند. ساختن یکی در زمانی که به دیگری نیاز دارید می تواند مشکلات زیادی برای شما ایجاد کند. ببینیم هر کدام از این اصطلاحها به چه محصولی گفته میشوند؟!
دموها یا نمونه آزمایشی معمولا نمونهای از محصول پس از تکمیل فرایند تولید هستند که برای نمایش به مشتری بالقوه ارائه میشوند. در واقع از دمو برای بستن معامله استفاده میشود. در زمینه توسعه محصول اولیه، دموها معمولاً نیمه کاربردیاند.
نمونه اولیه معمولا برای پاسخ به این نوع سوالات ساخته میشوند: آیا میتوانیم این محصول را بسازیم؟ آیا باید محصول X را بسازیم یا Y را؟ نمونه اولیه شباهت زیادی به دمو دارد اما هدف نهایی این دو متفاوت است. یک نمونه اولیه برای اثبات قابل اجرا بودن یک محصول، ویژگی یا رویکرد استفاده میشود. آنها میتوانند کارکرد درستی هم نداشته باشند تا زمانی که هدف مورد نظر را عملی میکنند. از سوی دیگر، دموها معمولاً باید خوب به نظر برسند. آنها بخشی از فروش هستند. اما نمونه اولیه قبل از ارائه به مشتری اجرا میشود.
یک MVP کاملاً بر خلاف یک دمو یا نمونه اولیه است: یک MVP یک محصول کاملاً کاربردی است، البته از نوع “حداقل” آن. این یک محصول کامل است که یک مشتری واقعی با حداقل آموزش یا راهنمایی می تواند از آن استفاده کند.
یک محصول mvp معمولا ویژگیهای زیر را دارد:
پیش از آنکه محصول نهایی خود را ارائه کنید، باید بدانید که شش نوع حداقل محصول پذیرفتنی با بازدهی عالی وجود دارد که میتوانید برای گردآوری بازخورد کاربران از آن استفاده کنید.
انواع MVP را با هم مرور میکنیم؛ به این ترتیب شما متوجه خواهید شد که کدام یک برای ایده شما مناسب است.
راهی کمهزینه برای معرفی یک برنامه به کاربران استفاده از حداقل محصول پذیرفتنی قطعه قطعه است. وقتی یک نسخهی نمایشی از عملکرد محصول در کنار یک حداقل محصول پذیرفتنی قطعه قطعه از ابزارهای آمادهی کار و کمی نوآوری قرار میگیرند، عملکرد اصلی محصول را پیادهسازی خواهند کرد.
ایدهی شما ایجاد وبسایتی است که مشتریان در آن بتوانند به یک فروشگاه موادغذایی محلی متصل شوند. محصول نهایی قرار است کدهای کوپن و خریدوفروش را برای کاهش هزینههای خرید ارائه کند. کاربر با دریافت کوپن یک کد QR دریافت میکند که به او این امکان را میدهد که با خرید در فروشگاه موادغذایی تخفیف بگیرد.
اما پیش از توسعهی محصول نهایی، حداقل محصول پذیرفتنی قطعه قطعه را راهاندازی کنید:
این نوع حداقل محصول به شما کمک میکند تا ایدهی خود را با استفاده از خدمات نیروی انسانی به بوتهی آزمایش بگذارید و تست کنید. به عبارت دیگر نیروی انسانی جایگزین بخشهای خودکار و سیستم اتوماسیون میشود. هر مشتری راهکارهای مخصوص به خودش را دریافت میکند و بنابراین شما با کاربران ارتباط برقرار میکنید و با نحوهی بازخورد آنها نسبتبه ایدهتان آشنا میشوید.
شما میخواهید یک شرکت تحویل غذا راهاندازی کنید. پس از جمعآوری برنامههای غذایی مشتریان از طریق فرم آنلاین موادغذایی هفته را تحویل میدهید.
اما پیش از توسعهی محصول نهایی، حداقل محصول پذیرفتنی کارپرداز را راهاندازی کنید:
حداقل محصول پذیرفتنی جادوگر اُز، بر ایجاد این فکر تمرکز میکند که محصول مورد استفادهی کاربران همان محصول نهایی است؛ با این تفاوت که در واقعیت هنوز نیاز به توسعه دارد.
شما میخواهید یک فروشگاه آنلاین کفش راه بیندازید. قطعا ایدهی شما پست کردن عکسهای کفش با اعلام هزینه و توضیحات کوتاه خواهد بود.
اما پیش از توسعهی محصول نهایی، حداقل محصول پذیرفتنی جادوگر اُز را راهاندازی کنید:
یک راه دیگر برای حداقل محصول پذیرفتنی یک ویدیوی توضیحی یا یک انیمیشن چند دقیقهای است که مزایای محصول را توضیح میدهد. این کار معمولا برای جلبتوجه کاربران بالقوه کافی است. به علاوه یک ویدئو میتواند به سرعت همهگیر شود.
بهترین مثال از این نوع حداقل محصول پذیرفتنی یک فیلم چهار دقیقهای است که دراپباکس (DropBox) پیش از راهاندازی برنامهاش درست کرد. برنامه دراپباکس امروزه برای سهولت در اشتراکگذاری فایل بین دستگاهها مورد استفاده قرار میگیرد. در فیلم این فیلم حداقل محصول پذیرفتنی، درو هاستون نحوهی عملکرد برنامه را توضیح میدهد.
ایدهی این ویدئوی توضیحی دراپباکس بررسی این بود که آیا این برنامه میتواند مشکلات مردم را حل کند یا نه. این ویدئو یک شبه همهگیر شد و تعداد کسانی که مایل بودند جزو کاربران دارپباکس شوند، افزایش پیدا کرد.
صفحهی فرود حداقل محصول پذیرفتنی برای ارائهی توصیف یک محصول یا خدمات مورد استفاده قرار میگیرد و شامل یک پیشنهاد ارزشیِ منحصربهفرد میشود. معمولا ارزش پیشنهادی منحصربهفرد لیستی از مزایای محصول است. صفحهی فرود حداقل محصول پذیرفتنی شما شامل نام محصول یا خدماتتان خواهد بود و توضیحاتی دربارهی ارزش آن و تفاوتش با دیگر محصولات مشابه موجود در بازار در آن ارائه میشود.
شما میخواهید برنامهای بسازید که چهرهی کاربر را با چهرهی یک آدم مشهور، یک سیاستمدار یا یک حیوان عوض کند. ممکن است این عکسهای خندهدار در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شوند.
اما پیش از توسعهی محصول نهایی، حداقل محصول پذیرفتنی صفحهی فرود را طراحی کنید:
با کلیک روی دکمه میتوانید بفهمید که آیا این برنامه همان چیزی است که میتواند توجه کاربران را به خود جلب کند یا نه.
جو گسکوین از همین روش برای آزمایش ایدهی خود برای بافر (Buffer) استفاده کرد. او از طریق تبلیغات گوگل به 120 ثبتنام رسید، بهطور مستقیم با بیشتر آن افراد صحبت کرد و از بخش موردعلاقهی آنها در مورد ارزش پیشنهادیاش مطلع شد. در حال حاضر درآمد بافر سالانه بیش از یک میلیون دلار است.
حداقل محصول پذیرفتنی ایمیل، شامل ایجاد یک ایمیل مجزا با یک پیشنهاد و ارسال آن به یک لیست کامل از مخاطبین میشود تا ببینید آیا پاسخ مطلوبی دریافت میکنید یا خیر.
تصور کنید شما میخواهید پلتفرمی ایجاد کنید که کاربران را تشویق کند تا اطلاعات مربوط به برندهای جدید غذا و نوشیدنی، کتاب، فیلم، برنامه و محصولات تکنولوژیکی مورد استفادهشان را در آن به اشتراک بگذارند.
اما پیش از توسعهی محصول نهایی، حداقل محصول پذیرفتنی ایمیل را راهاندازی کنید:
رایان هوور در مورد راه اندازی پروداکت هانت (Product Hunt) دچار تردید بود و بنابراین کار خود را با ایمیل فرستادن به لیستی از افراد آغاز کرد. پس از دریافت بازخوردهای مثبت روی ایده خودش کار کرد و امروز پروداکت هانت به پلتفرمی تبدیل شده است که به میلیونها نفر در پیدا کردن محصولات جدید کمک میکند.
حالا که انواع حداقل محصول پذیرفتی را با هم دیدیم و متوجه شدید که کدام نوع مناسب ایده شماست، باید مراحل ساخت MVP را بشناسیم.
قبل از معرفی محصول جدید، کار خود را با پیدا کردن یک چالش و تعیین مخاطبان هدف خود شروع کنید. از طریق نظرسنجی و مصاحبه، با مخاطبان هدف و مشکلات واقعی آنها آشنا شوید. از سوی دیگر بررسی بازار را انجام دهید. نزدیکترین رقبای شما چه کسانی هستند؟ چند کاربر فعال دارند؟ به چه صورت این مشکل را حل میکنند؟ در نهایت درک بهتری از مخاطبان هدف خود خواهید داشت. در واقع محصول نهایی شما باید نیازهای آنها را برطرف کند. اوبر هم اینگونه آغاز به کار کرد.
یک بررسی پس از مصاحبه با کاربران تیم اوبر سه چیز را مشخص کرد:
پس از شناسایی این مشکلات اوبر درک بهتری از نیازهای مشتریان خود پیدا کرد و این نیازها را برآورده ساخت. نتیجه را خودتان قطعا بهتر میدانید.
اگر محصولات مشابهی در بازار وجود دارد، این کار را انجام دهید. برای تحلیل رقبا از سرویسهایی مانند SimilarWeb استفاده کنید. یک افزونه در مرورگر خود تنظیم کنید تا از ترافیک ماهانه، رتبه، موقعیت کاربران و دیگر موارد یک وبسایت مطلع شوید. برای تکمیل نتایج ارائه شده توسط SimilarWeb، بازخورد موجود دربارهی محصولات موجود را تحلیل نمایید. حداقل محصول پذیرفتنی شما میتواند مشکلات راه حلهای موجود را برطرف کند. به علاوه باید بررسی کنید که رقبا چگونه مشکلی که توسط اپلیکیشنتان حل میشود، جواب میدهند. از نقاط قوت آنها و شکستهای خود درس بگیرید. مطمئن شوید که روش توسعهای که پیش گرفتهاید از آسیبهای پیش روی رقبا در امان خواهد بود.
مراحلی را که کاربر هنگام استفاده از محصول شما طی خواهد کرد مشخص کنید. لیستی از ویژگیهای هر مرحله درست کرده و سپس آنها را اولویتبندی کنید.
سپس برای هر مرحله یک ویژگی برتر انتخاب نمایید. میتوانیم آن را ویژگی اصلی بنامیم؛ ویژگیای که به کاربران اجازه میدهد که بخش اصلی اپلیکیشن شما را اجرا کنند.
به لیست ویژگیهای خود برگردید و آنها را به دو گروه دارای اولویت بیشتر و دارای اولویت کمتر تقسیم کنید.
اکنون به ویژگیهای دارای اولویت بیشتر بازگردید. هر ویژگی اصلی را با دو ویژگی دیگر که احتمالاً کاربر دوست دارد در اپلیکیشن ببیند، تکمیل کنید.
پس از تعیین دامنهی کارتان به توسعهی محصول بپردازید. وقتی در مراحل درازمدت توسعه هستید، باید بهطور مرتب محصول خود را تست کنید.
تست آلفا توسط کارکنان سازمانی که روی پروژه کار میکنند و تست بتا توسط کاربران واقعی از سوی شما انجام میشود؛ این بدان معنی است که باید قبل از شروع توسعهی اپلیکیشن، گروهی از کاربران را گردآوری کنید.
میتوانید برای داشتن تعداد بیشتری از کاربران بتا، از وبسایتهای آنلاین و رایگانBetaList ، ProductHunt ، Reddit و Quora استفاده نمایید. همچنین میتوانید در گروههای اینستاگرام تبلیغ کنید و در مورد محصول جدید خود وبلاگ بسازید. لیست ایمیل خود را جمع کنید تا مخاطبان خودتان را بشناسید و یکجا داشته باشید و از شرکتهای متخصص تست بتا کمک بگیرید.
کاربران بتا میتوانند بازخوردی بدهند که به شما در درک موارد زیر کمک میکند:
معمولاً اینطور گفته میشود که حداقل محصول پذیرفتنی باید فقط در روزهای اولیهی کسب و کار اجرا شود. اما این درست نیست. کاربرد MVP تنها به ابتدای راهاندازی استارت آپ تعلق ندارد. وقتی دارید ویژگیهای جدید ایجاد میکنید، همیشه باید با حداقل محصول پذیرفتنی شروع کنید. نسخهی اصلی ویژگی جدید را جهت آزمایش برای گروه منتخب کاربران ارسال نمایید. پس از دریافت بازخورد و قبل از انتشار نسخهی رسمی آن ویژگی را بهبود دهید.
حداقل محصول پذیرفتنی این شرکت شامل نامنویسی و اهدای جوایز در قالب نشان بود. پس از ارزیابی واکنشهای اولیه کاربران، توسعهدهندگان با افزودن بخش توصیهها و راهنماهای شهر اقدام به گسترش محصول کردند. امروزه فوراسکوئر 50 میلیون نفر کاربر دارد که بیش از 8 میلیارد بار به اپلکیشن مراجعه کردهاند.
در ابتدا حداقل محصول پذیرفتنی اینستاگرام فقط بر فیلتر عکس متمرکز بود. این شبکهاجتماعی نمونه MVP خود را اینطور عرضه کرد که کاربران میتوانستند عکس بگیرند، یکی از فیلترهای پیشنهادی را روی عکسشان اِعمال کرده و عکسهای خود را در یک آلبوم در موبایل خود ذخیره کنند. کاربران از این برنامه خوششان آمد. از آن زمان بهبعد اپلیکیشن با فیلم، موقعیت جغرافیایی، برچسب گذاری، هشتگ و ادغام با سایر شبکههای اجتماعی بهروز شده است.
جف بزوس در سال 1990 لیستی از محصولات قابل فروش بهصورت آنلاین در آن زمان را تهیه کرد. لیست اولیهی او شامل 20 دستهبندی بود. کمی بعد او فقط پنج مورد از آنها را انتخاب کرد: کتاب، سی دی، فیلم، سختافزار و نرمافزار کامپیوتر. او یک وبسایت ساده با فهرستی از کتابها راهاندازی کرد. وقتی یک مشتری کتاب سفارش داد، بزوس آن را از یک توزیع کنندهی کتاب خرید و آن را ارسال کرد. با گذشت سالها وبسایت رشد کرد و امروزه آمازون محصولات بسیار زیادی را ارائه میکند و یکی از بزرگترین خرده فروشان جهان است.
شبکههای محبوب اجتماعی با فیسبوک شروع شد. ایدهی حداقل محصول پذیرفتنی این بود که بین دانشآموزان یک کلاس یا دانشگاه ارتباط برقرار کند. فیسبوک به کاربران اجازه داد تا پیامهای خود را بهصورت عمومی به همدیگر ارسال کنند. بعد از موفقیتِ این حداقل محصول پذیرفتنی بود که دیگر ویژگیها به آن اضافه شدند.
جو گبیا و برایان چسکی در یک آپارتمان بزرگ زندگی میکردند و با پرداخت اجارهبها مشکل داشتند. آنها به این فکر افتادند که به کسانی که به سان فرانسیسکو میرفتند، جا اجاره دهند. آنها یک وبسایت ساده راهاندازی کردند، چند عکس از محل سکونت خود ارسال کردند و سه مهمان پذیرفتند. نمونه MVP این شرکت با یک وبسایت ساده و از خانه شخصی خودشان شروع شد. امروزه این استارتاپ 2.6 میلیارد دلار درآمد سالانه دارد.
پیشنهاد میکنیم برای صرفهجویی در وقت، پول و منابع خود از حداقل محصول پذیرفتنی در پروژههای خود استفاده کنید. حداقل محصول پذیرفتنی به شما کمک میکند تا بتوانید پیش از توسعهی محصول نهایی خود از نظرات، نیازها و علائق کاربران و مشتریان احتمالی آگاه شوید و تغییرات لازم را در پروژه اعمال نمایید. این مرحله گام مهمی برای رسیدن به موفقیت است و محصول شما را به سوددهی نزدیکتر خواهد کرد.
آیا تجربه ای از توسعه محصول جدید دارید؟ خوشحال میشویم نظراتتان را با ما و خوانندگان دیدار در میان بگذارید.
MVP برای یک کسب و کار به چه معناست؟
عبارت MVP مخفف «حداقل محصول پذیرفتنی» است و به مرحله اولیه ایجاد اولین نسخه قابل اجرا (و قابل فروش) مفهوم تجاری جدید شما اشاره دارد. این MVP میتواند در شروع کسبوکار عرضه بشود یا در میانه راه با طراحی محصول یا خدمتی جدید.
چرا باید هر کسبوکاری از MVP استفاده کند؟
مفهوم MVP به سازمانها اجازه میدهد تا تقاضای بازار را برای محصول خود آزمایش کنند و بفهمند که آیا کاربران بالقوه به محصول نیاز دارند یا خیر، بدون آنکه به سرمایهگذاری زیادی نیاز داشته باشند.
مقاله کامل و مفید بود. سپاسگزارم
سلام. سپاس از همراهی شما
با سلام. اینکه بگید توسعه یک mvp با ۶۰ میلیون انجام میشه منطقی نیست. هزینه ها متفاوتن.
با سلام. بله دقیقا همینطور هست که شما میفرمایید. برای همین هم گفتیم حداقل ۶۰ میلیون تومان که باتوجه به شرایط قطعا متفاوت خواهد بود.
یکشنبه نامههای دیدار