۹ تکنیک حرفه‌ای داستان سرایی که باعث افزایش سطح فروش می‌شود!

صرف نظر از اینکه گروه هدف‌تان چه کسانی هستند و یا چه چیزی می‌فروشید، استفاده از هنر داستان سرایی در فروش، به شما امکان سرگرم کردن و حتی آموزش به مشتری را می‌دهد.

در این مقاله، ما به 9 تکنیک داستان سرایی می‌پردازیم، که می‌توانید از آنها برای جذب مشتری استفاده کنید. آیا شما شخصی را می‌شناسید که از شنیدن داستان لذت نبرد؟

اما ابتدا، اجازه دهید در مورد آنچه که داستان سرایی را به یک ابزار موثر فروش تبدیل می‌کند، صحبت کنیم.

چرا داستان سرایی ابزار فروش قدرتمندی است؟

با استفاده از داستان سرایی می‌توانید فرآیند فروش‌تان را با حکایات الهام بخش، متقاعدکننده و به یاد ماندنی تعریف کنید. بنابراین می‌توانید تأثیر بیشتری بر مشتریان بالقوه‌تان داشته باشید و آنها را به خرید ترغیب کنید.

امروزه علم نیز این مسئله را تأیید کرده است. یک داستان جذاب می‌تواند باعث ترشح اکسی‌توسین شود که به عنوان هورمون اعتماد نیز شناخته می‌شود. این واکنش اعتماد مشتری بالقوه را به شما، برندتان و محصول یا خدماتی که ارائه می‌کنید، افزایش می‌دهد.

مزایای داستان سرایی در فروش

مزایای اصلی استفاده از داستان سرایی در زمینه های فروش شامل موارد زیر است:

• جلب توجه مخاطب با روایتی جذاب.
• ایجاد علاقه بیشتر به محصول یا خدمات شما.
• با اتصال داده‌ها به نمونه‌های دنیای واقعی، داده‌ها را معنادارتر و به یاد ماندنی‌تر کنید.
• جلب اعتماد مشتری بالقوه: یک داستان عالی می‌تواند منجر به آزاد شدن هورمون اکسی‌توسین شود که پیوند عمیق‌تری بین فرد داستان سرا و مخاطب ایجاد می‌کند.

9 تکنیک داستان سرایی

حالا وقت آن رسیده که به سراغ تکنیک‌های داستان‌سرایی و کاربرد آنها در فروش برویم. در اینجا 9 تکنیک داستان سرایی وجود دارد که می‌توانید از آنها در زمینه فروش استفاده کنید.

برای فروش، به مشاوره نیاز دارید؟ کلیک کنید

1. مشتری را قهرمان کنید

یک قهرمان شایسته جزء ضروری هر داستان است؛ از جمله داستان‌های فروش شما!

متاسفانه، تعداد زیادی از کارشناسان فروش این اشتباه را مرتکب می‌شوند که محصول یا برندشان را به عنوان قهرمان معرفی می‌کنند. این مسئله باعث می‌شود که مشتری در حاشیه باشد که قاعدتا برای مشتری جذاب نخواهد بود! بنابراین هنگامی که از یک روایت برای افزایش میزان فروش‌تان استفاده می‌کنید، مشتری را به قهرمان داستان‌تان تبدیل کنید.

البته، محصول شما همچنان می‌تواند در کانون توجه قرار گیرد. نام تجاری یا محصول‌تان را در جایگاهی قرار دهید که مزایای آن را به مشتری نشان دهد. داستان را طوری تنظیم کنید که نشان دهد چگونه محصول شما برای موقعیت مشتری بالقوه قابل اجرا است و می‌تواند به حل مشکلات خاص آنها کمک کند.

2. سرگرم کننده باشید، اما از موضوع اصلی داستان غافل نشوید!

بیان یک داستان عالی فقط برای سرگرم نگه‌داشتن مشتری احتمالی شما نیست. شما باید به موضوع در داستان‌تان اهمیت دهید و اطمینان حاصل کنید که برای حمایت از فروش، مشتری را متقاعد خواهید کرد.

هرچه چالش‌های مشتری بالقوه را بهتر درک کنید، بهتر می‌توانید داستان‌تان را برای رسیدگی به مسائل مشتری تنظیم کنید. تحقیقات‌تان را در مورد شرکت مشتری و چالش‌هایی که با آن روبرو هستند، انجام دهید. سپس، مشخصات فنی و آماری را که می‌خواهید ذکر کنید، در نظر بگیرید و آن‌ها را در روایتی قرار دهید که ارتباط آنها را با مشتری احتمالی نشان دهد.

3. یک تصویر روشن از هدف داشته باشید

نکته داستان شما چیست؟ اگر پاسخی سریع، مختصر و آسان برای این سوال ندارید، بعید است که مشتری احتمالی شما بتواند هدف‌تان را درک کند. به عنوان مثال، هدف شما ممکن است این باشد که مشتریان را تشویق کنید تا بسته خاصی را انتخاب کنند که به بهترین وجه نیازهای آنها را برآورده می‌کند. هنگامی که هدف اصلی‌تان را مشخص کردید، باید داستان‌تان را بر اساس هدف‌تان و نیازهای مخاطب تنظیم کنید.

4. از شخصی‌سازی داستان غافل نشوید!

یک داستان شخصی تأثیر ماندگارتری در مخاطب دارد. بنابراین، صرف‌نظر از هدف اصلی‌تان، باید بتوانید تا حدودی داستان را برای مشتری شخصی‌سازی کنید. به یاد داشته باشید، مشتری شما باید بتواند خود را به عنوان قهرمان داستان‌تان تصور کند. شما می‌خواهید درک این موضوع را برای آنها آسان کنید که مزایای محصول‌تان چگونه می‌تواند نیازهای آنها را رفع کند.

چگونه می‌توانید به این هدف برسید؟ با گنجاندن جزئیات کافی در مورد شخصیت‌های داستان‌تان و نشان دادن تلاش آنها برای غلبه بر مشکلات.

5. روایت را با حقایق واقعی، متعادل کنید

مردم تمایل به تصمیم‌گیری احساسی دارند، اما در دنیای تجارت برای تصمیم‌گیری به داده‌های واقعی نیاز دارند. حتی اگر مشتری بالقوه تحت تأثیر داستان فروش‌تان قرار گیرد، اگر شما حقایق مربوطه را به آنها ارائه نکنید، نمی‌توانند تصمیم درستی بگیرند.

یکی از راه‌های برقراری ارتباط موثر با مشتری، گنجاندن آمارهای مهم و بیان چندین حکایت مختلف در طول داستان است. این مسئله سبب می‌شود مشتری نکات کلیدی را به خاطر بسپارد. تحلیل داستان‌های احساسی بر عهده لُب راست مغز است، در حالی که درک حقایق منطقی بر عهده لُب چپ مغز می‌باشد. بنابراین، ترکیب احساسات با حقایق، در گرفتن یک تصمیم درست به مشتری کمک شایانی می‌کند.

6. داستان باید شروع، میانه و پایان داشته باشد

داستان سرایی قوی شانس‌تان را برای ارتباط با مخاطبان افزایش داده و باعث آزاد شدن اکسی‌توسین می‌شود. اما اگر داستان‌تان فاقد یک ساختار اولیه با آغاز، میانه و پایان باشد، به احتمال زیاد موفق به گرفتن ارتباط موفق با مشتری نمی‌شوید.

چگونه می توانید یک داستان سرایی موفق داشته باشید؟ قبل از اینکه وارد مشکل یا چالش اصلی شوید، شخصیت های داستان را معرفی کنید. یک داستان فروش خوب، باید بتواند بین محصول‌تان و راه‌حل ارتباط برقرار کند. باید نشان دهید که چگونه محصول یا خدمات‌تان می‌تواند به مشتری بالقوه در حل مشکلی که در حال حاضر با آن مواجه است، کمک کند.

7. داستان را با خودتان تمرین کنید

هنگامی که ساختار داستان را مشخص کردید، کل داستان را تمرین کنید تا آمادگی لازم را کسب کنید. هر چه در حین ارائه‌تان راحت‌تر باشید، مشتری احتمالی نیز احساس راحتی بیشتری خواهد کرد. سعی کنید به طور طبیعی صحبت کنید، تماس چشمی برقرار کنید و اعتماد به نفس داشته باشید.
 

8. از استعاره ها در داستان‌تان استفاده کنید

استعاره‌ها و تشبیه‌ها، می‌توانند داستان‌تان را زنده کنند! این نوع زبان به مخاطبان‌تان کمک می‌کند تا داستان را در ذهن‌شان تجسم کنند و ارتباط قوی‌تری با آن برقرار کنند. استفاده از استعاره، می‌تواند مفاهیم پیچیده را ساده کند و در نتیجه درک بهتری را برای مشتری ایجاد کند.

زبان استعاری همچنین می‌تواند داستان‌تان را متقاعد‌ کننده‌تر کند؛ زیرا سطح تعامل مخاطبان را با داستان افزایش می‌دهد. هر چه مشتری بالقوه شما بیشتر در داستان فروش‌تان غرق شود، احتمال بیشتری دارد که از شما خرید کند!

9. ایجاد تعارض و تعلیق برای ایجاد یک پاسخ عاطفی

تعارض در داستان می‌تواند باعث ایجاد علاقه، هیجان و عاطفه در مشتری احتمالی‌تان شود. اگر مشکل خیلی راحت حل شود، مشتری بالقوه از داستان لذت نمی‌برد و آن را به سرعت فراموش خواهد کرد.

در عوض، مشکلات شخصیت اول داستان را برای مشتری بازگو کنید، مثلا اینکه به اهداف‌اش نرسیده و یا شکست بزرگی را که تجربه کرده است. سپس، هنگامی که تضاد ایجاد شد و داستان به حالت تعلیق کشیده شد، محصول یا خدمات‌تان را، به عنوان راه‌حل نهایی ارائه دهید.

فرآیند فروش شما چه نوع داستانی را بیان می‌کند؟

اگر در تلاش برای مدیریت کاریز فروش خود و پیگیری سرنخ‌ها هستید، قطعا صرف زمان برای پیدا کردن لحن برند برای فروش بیشتر سخت خواهد شد. آیا حاضرید زمان و انرژی کمتری را برای ردیابی داده صرف کنید؟ یکبار ببینید نرم‌افزار CRM چیست و چگونه می‌تواند فرآیند فروش شما را ساده کند، بنابراین می‌توانید بر روی کاری که بهترین نتیجه را در فروش می‌دهید تمرکز کنید.

×

یکشنبه نامه های رایگان دیدار!

با به‌روزترین و علمی ترین مقالات حوزه فروش و ارتباط با مشتری هر یکشنبه قبل از صرف صبحانه منتظر یک ایمیل خوشمزه از طرف ما باشید

• ایمیل