زمان خواندن 3 دقیقه
آموزش و کوچینگ دو روش یادگیری هستند که وقتی به مرحله اجرا میرسند کاملا از هم متمایز میشوند. حالا تفاوت آموزش با کوچینگ چیست؟
هر مدیری دوست دارد که کارمندش کارش را خوب انجام دهد تا بازدهی بهتری بگیرد. مدیران برای اینکه بتوانند کارمندشان را به کارشناس تبدیل کنند دو راه اصلی پیش رویشان است که کوچینگ و آموزش نام دارند. خیلیها فکر میکنند که کوچینگ و آموزش یکی هستند؛ ولی اینطور نیست. درست است که این دو مفهوم شباهتهایی به هم دارند؛ ولی تفاوت کوچینگ و آموزش کم نیست که در ادامه بیشتر درباره آن بحث میکنیم.
به قول ریک چارلزورث، مربی سابق تیم ملی هاکی روی چمن زنان استرالیا «نکته جالب در مورد مربیگری این است که شما باید آرامش را به هم بزنید و دردسر درست کنید. بعد به دردسر جدید سر و سامان بدهید.» پس یک تفاوت اساسی همینجا مشخص شد. بریم سراغ بقیه…
در آموزش معمولا یک معلم به گروهی از افراد کمک میکند دانشی را کسب کنند. آموزش معمولا در مدارس، دانشگاهها و موسسات آموزشی انجام میشود. همچنین آموزش معمولا درباره یک موضوع خاص انجام میشود و دانشآموزان سعی میکنند آن موضوع را یاد بگیرند.
کوچینگ معمولا به صورت خصوصی انجام میشود و کوچ به مراجعش کمک میکند در یک مهارت خاص از حداکثر پتانسیلش استفاده کند. درواقع کوچ یک همراه فرد است که به او کمک میکند به هدفش برسد.
یکی از بزرگترین تفاوتهای کوچینگ و آموزش در هدف آنهاست. هدف از آموزش کسب دانش و مهارتهای جدید است و هدف از کوچینگ اصلاح و توسعه دانش و مهارتها. برای کوچینگ باید قبلاً آموزش دیده باشید، این روش فقط باعث میشود که یاد بگیرید از این آموزش و مهارتها به درستی استفاده کنید و آنها را افزایش دهید.
یکی دیگر از تفاوت آموزش و کوچینگ در مسئولیت پذیری آن است. مسئولیت آموزش با معلم یا فرد صاحب دانش است؛ ولی در کوچینگ این مسئولیت بر عهده دو طرف است. مربی به فرد نشان میدهد چگونه حداکثر نتیجه را از مهارتش بگیرد و فرد با توجه به استعداد و سطح مهارتش میتواند چیزهای جدیدی بیاموزد.
یکی از مهمترین تفاوت کوچینگ با آموزش این است که کوچینگ بیشتر در فضای واقعی و حین کار و مشکلات اتفاق میافتد؛ ولی آموزش بیشتر تئوری است و چیزهایی که ممکن است فرد با آن روبهرو شود را بیان میکند. کوچینگ به کارمند این فضا را میدهد که فرآیند حل مسئله را خودش طی کند.
آموزش در زمان معینی انجام میشود؛ ولی کوچینگ زمان معینی ندارد و وقتش نامحدود است. مثلاً شما فقط روز اول به کارمند جدیدتان آموزش میدهید که چه کاری انجام دهد؛ ولی کوچینگ چارچوب زمانی معینی ندارد.
به طور کلی، آموز، ارتباط یک طرفه است و معلم بعدا و بعد از آزمون، بازخورد میدهد. اما کوچ بازخورد لحظهای میدهد.
از آنجاییکه معلم معمولا به گروهی از افراد با هم آموزش میدهد، امکان سفارشی سازی درسها وجود ندارد. اما برعکس، معمولا کوچ بر عملکرد یک نفر نظارت دارد و آموزشها و راهنماییهایش را با شرایط و نیازهای آن فرد تطبیق میدهد.
در هر دو روش هدف، یادگیری مهارت توسط کارمند است؛ ولی تفاوتهایی بین آنها وجود دارد. سطح دانش کارمند یک عامل مهم در آموزش یا کوچینگ است. آموزش اولین مرحله از یادگیری دانش توسط کارمند است. قبل از آموزش تقریباً کارمند هیچ دانشی ندارد؛ ولی در کوچینگ باید کارمند کمی دانش داشته باشد تا مربی بتواند آن را گسترش دهد.
در آموزش مکالمهای یک طرفه و دستوری انجام میشود؛ ولی در کوچینگ مکالمه دو طرفه و غیردستوری است و در آن سعی دارد کارمند خودش به نتیجه برسد. بر اساس این حرفها آموزش و کوچینگ در مواردی متفاوت استفاده میشود و تقریباً هدف آنها یکی است. یک مدیر خوب باید بتواند تشخیص دهد کدام راه برای بالا بردن دانش کارمندش بازدهی بیشتری دارد.
تا اینجا متوجه تفاوت کوچینگ با آموزش شدید؛ اما همانطور که در بالا هم اشاره کردیم، این دو شباهتهایی هم دارند. یک شباهت کوچینگ و آموزش این است که هر دو قصد دارند به نحوی دانش و مهارتی را به دیگران ارائه دهند. گذشته از این، کوچینگ و آموزش هر دو به سطح مشخصی از دانش و مهارت درباره موضوع موردنظر نیاز دارند تا بتوانند آن را به فرد دیگر یاد بدهند. همچنین هر دوی اینها به دنبال این هستند که به مردم کمک کنند به طریقی خود و مهارتهایشان را ارتقا دهند.
نقش مدیر هدایت و تأثیرگذاری بر کارکنان با مؤثرترین راه ممکن است. این بدان معنی است که برخی از رویکردها و تکنیکها ممکن است برای دستیابی به نتایج مطلوب مورد استفاده قرار گیرد. با این حال مدیرها بیشتر از کوچینگ استفاده میکنند، کمتر شرکتی پیش میآید فردی که دانشی نداشته باشد را استخدام کند.
مدیران در این روش کارمندان را تشویق میکنند تا به چالشهای محل کار فکر کنند و بر آنها غلبه کنند. این کار به پیشرفت شخصی و حرفهایشان کمک زیادی میکند. مدیران میتوانند از کارمندان مشارکت بیشتری بخواهند و به آنها انرژی و انگیزه بدهند. این کار، عملکرد کارمندان را بهبود میبخشد.
کوچینگ ممکن است چیزهایی که مدیر توقع دارد را ارائه ندهد؛ ولی با ساختار مناسب و دادن انگیزه به کارمندان میتواند راهحلهای قوی، سریع و بهتری ارائه دهد.
در این مقاله درباره تفاوت کوچینگ و آموزش صحبت کردیم تا به مدیرها کمک کنیم بهترین راه را برای افزایش دانش کارمندانشان انتخاب کنند و در آخر بهترین راه برای افزایش دانش کارمندان را گفتیم تا مدیران بازدهی کارمندانشان را به حداکثر برسانند.
آموزش کوچینگ
(صفحه اصلی)
شباهتها و تفاوتهای آموزش با کوچینگ
شباهتها و تفاوتهای مشاوره با کوچینگ
شباهتها و تفاوتهای منتورینگ با کوچینگ
چگونه یک کوچ حرفه ای خوب انتخاب کنیم؟
کوچینگ برای توسعه فردی | چرا و چگونه؟
چه مهارتهای نیاز داریم تا یک بیزینس کوچ حرفهای شویم؟
لیست بهترین کتابهای کوچینگ و منتورینگ
کوچینگ مدیران چیست و چه تغییراتی در سازمان ایجاد می کند؟
چه کسانی به کوچ نیاز دارند؟ کوچینگ چه کمکی به شما می کند؟
تفاوت کوچینگ و آموزش چیست؟
کوچینگ و آموزش از برخی جهات شباهتهایی با هم دارند اما از برخی موارد هم متفاوتند. از لحاظ هدف، مسئولیت، زمان و نحوه یادگیری افراد تفاتهایی اساسی با هم دارند. که همه را کامل توضیح دادیم.
رویکرد ایده آل کوچینگ و آموزش چیست؟
مدیران برای اینکه بتوانند بیشتری بازدهی را از کارمندانشان بگیرند باید کوچینگ و آموزش را با هم داشته باشند. اما مدیران در کوچینگ کارمندان را تشویق میکنند تا به چالشهای محل کار فکر کنند و بر آنها غلبه کنند که این کار به پیشرفت شخصی و حرفهایشان کمک میکند.