زمان خواندن 3.5 دقیقه
کوچ کیست؟ پشت هر مدیر موفقی یک کوچ حرفهای هست که راه رسیدن به موفقیت را نشان میدهد. حالا چطور کوچ حرفهای انتخاب کنیم؟
آیا میدانستید بیشتر سازمانهای بزرگ، برای اجرای برنامههایشان از شخصی استفاده میکنند که به کارمندان روحیه بدهد و بتواند به خوبی با آنها ارتباط برقرار کند؟ به این فرد کوچ (Coach) میگویند و کاری که میکند کوچینگ نامیده میشود. از آنجایی که خیلی از کارها دست مربی است، انتخاب کوچ حرفهای خیلی مهم است. در این مقاله میخواهیم ببینیم کوچ کیست و چطور میتوانیم یک کوچ خوب پیدا کنیم.
انتخاب کوچ شخصی، معمولا توسط تیم مدیریت انجام میشود و این فرایند چیزی مثل مصاحبه استخدامی با کارمندان تازه است. بیشتر وقتها مدیران با توجه به برداشتهای اولیه، سابقه کاری، پیشنهادات و توصیههای دیگران کوچ را انتخاب میکنند. از آنجایی که کوچ نقش مهمی در موفقیت شرکت و بازدهی کارمندان دارد، باید در انتخابش خیلی دقت کنید و در همان اولین مرحله از او بپرسید برای آینده چه برنامهای دارد و کارش را چطور انجام میدهد.
هیچوقت در انتخاب کوچ عجله نکنید، با عجله کردن فقط وقت و پولتان را هدر میدهید و احتمال اینکه یک کوچ حرفهای انتخاب کنید کم میشود. ممکن است یک کوچ در شرکت دیگری عالی باشد و مدیران آن شرکت کوچ را به شما معرفی کنند؛ ولی در شرکت شما بازدهی کافی نداشته باشد. مدیر شرکت و برند باید بتواند در اولین مصاحبه با کوچ، عملکرد و مهارتهای او را ارزیابی کند.
کوچ حرفهای باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
مدیران و کارمندان به دلیل دقیق بودن، قاطعیت و اعتماد به نفس داشتن حقوق میگیرند. مدیران چون در بالاترین جایگاه در شرکت هستند کمتر درخواست کمک میکنند؛ ولی برای اینکه رشد کنند باید یکی از آنها حمایت کند. کوچ باید بتواند مدیر را درک کرده، پشتیبان او باشد و قضاوتش نکند. جدا از اینها باید محیط امنی را برای مدیر فراهم کند و مشکلاتی را که پیش رویش است از بین ببرد یا کمک کند از بین بروند. مربی باید قابل اعتماد باشد و مدیر حس کند که از او حمایت میکند.
در حالی که کوچ حرفهای کار مدیر و کارمند را آسان میکند؛ ولی در کنار آن باید بتواند مدیر را به چالش بکشد تا اعتقادات و مهارتهایش را ارتقا دهد و باورهای نادرست خود را اصلاح کند. کوچ حرفهای فردی تشویق کننده است که به مدیر و کارمندان انگیزه میدهد استعدادهایشان را تقویت کنند.
کوچ یا مدیر اجرایی به دلیل جایگاهش در شرکت قدرت زیادی دارد. کمتر کسی پیدا میشود که از مدیرش انتقاد کند یا آن انتقاد را در حضورش بگوید، چون میترسند مدیر از این انتقاد ناراحت شود. برای همین است که کمتر کارمندی بازخورد درستی میدهد، بیشتر کارمندان سعی میکنند از مدیر تعریف کنند. البته نمیتوان گفت این بازخورد کارمندان است! این حرفها در ظاهر انتقاد هستند؛ ولی باطنشان چاپلوسی است.
وقتی میگویند بهترین کوچ کیست؟ در جواب به آنها بگویید بهترین کوچ حرفهای کسی است که بازخوردهای درست کارمندان را جمعآوری کند و به کسانی که بازخورد میدهند اطمینان دهد که ناشناس میمانند تا بدون هیچ ترسی نظرشان را بگویند. کوچ باید مزایای بازخورد را برای همه توضیح داده و برای ثبت بازخورد صحیح، به آنها انگیزه دهد. مثلاً بگوید: «بازخورد باعث میشود مدیران شرکت پیشرفت کنند و مشکلاتشان حل شود. وقتی پیشرفت کنیم شما هم حقوق بهتری میگیرید و با حل مشکلات، کارتان آسانتر میشود».
یادتان نرود از همه مهمتر این است که به آنها اطمینان دهید ناشناس میمانند. با گرفتن بازخورد از کارمندان مشکلاتتان را پیدا میکنید و متوجه نقاط ضعف خود میشوید و درک میکنید چطور پیش بروید تا موفق شوید. در کل بازخورد درست باعث میشود مدیران و کسبوکارها پیشرفت کنند.
از چالشبرانگیزترین کارهای کوچها تغییر رفتار بقیه است. کوچها باید جوری کارها را مدیریت کنند و شرایط و ساختاری بسازند که رفتار بقیه مثبتتر شود، یا بهتر است بگوییم رفتار بقیه باهدفهای شرکت هم سو شود.
در طول کوچینگ، کوچ به اطلاعات زیادی برخورد میکند که ممکن است بعضی از آنها حساس و محرمانه باشد. پس باید کوچها قابل اعتماد باشند تا این اطلاعات محرمانه به بیرون درز پیدا نکند. اگر کوچ میخواهد بعضی از اطلاعات حساس را به فردی بگوید اول باید اجازه بگیرد.
یک ویژگی مهم کوچ حرفهای، شجاعت است. او باید بتواند حقایق و بازخوردهای منفی و ناخوشایند را به مدیر شرکت بگوید، حتی اگر موجب ناراحتی مدیر شود.
وظیفه کوچ کمک به مدیر در موفق شدن شرکت است، پس باید فروتن و متواضع باشد.
حتی اگر کوچ خیلی خوب و حرفهای باشد؛ ولی نظم نداشته باشد به درد نمیخورد. کوچ باید وقت شناس و منظم باشد و بتواند کارها را در زمان مناسب انجام دهد. کوچ وظیفه دارد استعداد کارمندان و مدیران را تقویت کند و به آنها نظم دهد. وقتی خودش نظم نداشته باشد دیگران هم به حرفش گوش نمیدهند.
کوچهای حرفهای در زمینههای مختلف تخصص و مهارت دارند. به همین دلیل اینجا به معرفی انواع کوچ میپردازیم.
کوچی که میخواهد به مراجعش کمک کند هدف خودش را در زندگی پیدا کند و زندگی رویاییاش را داشته باشد، کوچینگ زندگی را انتخاب میکند. این کوچ در طول فرآیند کشف خود، مراجعش را راهنمایی کرده و کمک میکند زندگی بهتری داشته باشد و شاد باشد.
کوچمعنوی شباهت زیادی به کوچ زندگی دارد اما فرقش این است که کوچ معنوی و به یک قدرت برتر اعتقاد دارند و میخواهند رابطه شان با عالم بالا را بهبود ببخشند.
این نوع کوچ به مراجع خود کمک کنند در زندگیشان سالم و تندرست باشند. معمولا این کوچها در زمینه فیتنس، ورزش، تغذیه و مدیریت وزن تخصص دارند.
کوچ رابطه علاقه خاصی به ارتباطات بین فردی دارد. این کوچ میخواهد به افرادی کمک کند که در روابط خود درگیر چالش هستند. این نوع کوچها معمولا از مهارت خوبی در حل اختلاف برخوردارند.
کوچهایی در این زمینه فعالیت میکنند که علاقه خاصی به برنامهریزی برای کسبوکار، توسعه سازمانی، روابط بین فردی در سازمان و عملکرد دارند.
درست مثل ورزشکارها که به یک کوچ همیشگی نیاز دارند تا موفق شوند، مدیران کسبوکار هم برای رسیدن به موفقیت باید همواره یک کوچ اجرایی با تجربه کنارشان داشته باشند.
کوچ اجرایی به مدیران کمک میکند به خودآگاهی برسند، اهداف مشخصی داشته باشند و به آن اهداف برسند.
درست مثل کوچ اجرایی، کوچ رهبری هم به فرد کمک میکند زودتر به موفقیت برسد و شناخت بهتری نسبت به خودش کسب کند.
کوچ رهبری، گروهی از افراد یا تیمهای یک سازمان و یا یک فرد را هدایت میکند.
کوچ شغلی از افرادی پشتیبانی میکند که میخواهند مسیر شغلی خود را با موفقیت طی کنند و به اهدافشان برسند. این نوع کوچها معمولا در زمینه منابع انسانی تخصص خوبی دارند.
کوچ عملکرد اغلب همراه با انواع مختلف کوچینگ کسبوکار کار میکند. کوچ عملکرد تلاشش این است که توانایی مراجع برای انجام کاری را بهبود دهد.
بهترین راه آموزش از طریق مثال آوردن است، به همین خاطر است که میگویند مثالها واضحتر از کلمات صحبت میکنند. کوچ حرفهای کارهای زیر را بلد است:
تغییر رفتار افراد، کار خیلی سختی است، مخصوصا که آن فرد، یک مدیر موفق باشد. کوچ کیست؟ یک کوچ حرفهای کسی است که فرآیند ساختاریافته و امتحان شدهای را برای رشد رهبری ارائه دهد، به طوریکه مدیر به او اعتماد کند.
کوچ باید نقشه راه مشخصی برای کل فرآیند کوچینگ ارائه دهد.
بعضی از مراحل معمول فرآیند کوچینگ عبارتند از:
حتی بعد از توصیههای بقیه و بررسیهای زیاد ممکن است که آن کوچ به دردتان نخورد و مطابق انتظارتان ظاهر نشود. شاید کوچی که انتخاب کردید در کار قبلی خود عالی بوده؛ ولی در کار شما تخصص ندارد و نمیتواند بازدهی خوبی داشته باشد. همیشه این احتمال وجود دارد که کوچ مناسب نباشد. پس بهتر است قبل از بستن قرارداد، آن را با دقت بخوانید و شرایط فسخ را بپرسید. کوچ حرفهای از این سؤالات ناراحت نمیشود چون به خود و مهارتهایش اعتماد دارد و میداند که کار به آنجا نمیرسد. افراد حرفهای دنبال معامله برد- برد هستند، اگر بدانند که انتظارات را برآورده نمیکنند خودشان از کار کنارگیری میکنند.
یک کوچ موفق قبول دارد که به زمان و صبر و تلاش زیادی نیاز دارد. او به یک سری مهارتهای خاص نیاز دارد و میداند برای کسب آن مهارتها باید تلاش زیادی بکند.
از ویژگیهای یک کوچ موفق این است که میداند چه موقع وارد میدان شده و کی خارج شود. کوچ موفق به درستی تشخیص میدهد در هر موقعیت به چه نوع فرآیند کوچینگی نیاز است. گاهی دوش به دوش کارمندان کار میکند، گاهی هم فقط هر از گاهی آنها را چک میکند. یک کوچ باتجربه به این درک رسیده که مسئول عملکرد تیمش است.
کوچینگ هیچ درس تخصصی ندارد و کسانی که کوچ هستند میتوانند در هر زمینهای تحصیل کرده باشند. ولی بیشترشان در رشته تجارت، روانشناسی و مدیریت تحصیل کردهاند یا مربی ورزشی بودهاند. از نظر ما تحصیلات معیار تعیین کننده نیست، معیار اصلی برای شناسایی کوچ حرفهای، میزان اطلاعات و مهارتهای اوست و اینکه چقدر با حرفه و صنعت شما آشنایی دارد.
در این مقاله سعی کردیم بگوییم کوچ کیست و یک کوچ حرفهای چه ویژگیها و مشخصاتی باید داشته باشد. هدف ما این بود که بتوانید در کمترین زمان ممکن بهترین کوچ را انتخاب کنید و به بهترین شکل بازدهی شرکتتان را بالا ببرید.
آموزش کوچینگ
(صفحه اصلی)
شباهتها و تفاوتهای آموزش با کوچینگ
شباهتها و تفاوتهای مشاوره با کوچینگ
شباهتها و تفاوتهای منتورینگ با کوچینگ
چگونه یک کوچ حرفه ای انتخاب کنیم؟
کوچینگ برای توسعه فردی | چرا و چگونه؟
چه مهارتهای نیاز داریم تا یک بیزینس کوچ حرفهای شویم؟
لیست بهترین کتابهای کوچینگ و منتورینگ
کوچینگ مدیران چیست و چه تغییراتی در سازمان ایجاد می کند؟
چه کسانی به کوچ نیاز دارند؟ کوچینگ چه کمکی به شما می کند؟
کوچ کیست؟
بیشتر سازمانهای بزرگ، برای اجرای برنامههایشان از شخصی به نام کوچ (Coach) استفاده میکنند تا به کارمندان روحیه بدهد و بتواند به خوبی با آنها ارتباط برقرار کند.
کوچ حرفهای چه ویژگیهایی دارد؟
شجاعت- نظم- تواضع و فروتنی- حمایت کننده- قابل اعتماد- محرم اسرار- کسی که مدیر را به چالش میکشد و غیره.
کوچ چه وظایفی دارد؟
همانطور که در مقاله هم اشاره کردیم، وظایف دریافت بازخورد از کارکنان، بررسی آن بازخوردها، برنامهریزی جلسات منظم، ارزیابی نتایج کار و کمک به رهبر برای تغییر رفتار و اتخاذ عادتهای صحیح، به عهده کوچ است.