پرسش
پاسخ
همدلی
تطبیق پذیری
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
هدفگذاری هوشمندانهتر
تصمیم گیری بهتر
زمان خواندن 3 دقیقه
کوچینگ مدیران، بین اهداف سازمانی و شخصی رهبران تعادل برقرار میکند که منجر به رشد و پیشرفت کسبوکار میشود. بیایید بیشتر این موضوع را بررسی کنیم…
انسان از زمان غارنشینی عادت داشت خودش را در قالب یک گروه قرار دهد و در کنار همتیمیهایش رشد کند. گروه حس امنیت خاطر به انسان میدهد. افراد گروه میتوانند نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهند و با هم به اهداف بزرگی برسند. اما یک گروه، بدون سرگروه به بیراهه میرود. وجود یک مدیر باهوش و کارآزموده، از هزاران سال پیش برای انسانها مهم بوده و تا هزاران سال بعد مهم خواهد بود.
تجربۀ تاریخی انسان نشان میدهد بدون یک مدیر کاردان و مجرب، آسیبهای جبرانناپذیری به گروه وارد میشود. درست است که معمولاً رهبران قابلیتها و تجربیات بیشتری نسبت به سایر اعضای تیم دارند، اما باز هم طی دورۀ حرفهای خود به راهنمایی و کوچینگ نیاز خواهند داشت. کوچینگ مدیران به آنها کمک میکند دائماً مهارت، دانش و شایستگی خود را افزایش دهند.
کوچینگ مدیران یک فرایند آموزشی است که در آن متخصصی که تجربه و مهارت بالاتری نسبت به مدیر دارد، به مشاوره و راهنمایی او میپردازد.
هدف از کوچینگ مدیران بهبود عملکرد این افراد در محل کار است. این نوع کوچینگ روی مهارتها، اهداف و همچنین ویژگیهای شخصی مدیر -مثل اعتمادبهنفس و تعاملات اجتماعی او- تمرکز دارد.
این فرایند میتواند در یک دورۀ زمانی محدود اجرا شود یا مبنایی برای یک سبک مدیریتی مداوم باشد. بنابراین کوچینگ مدیریت، هم اهداف فردی و هم اهداف سازمانی را در نظر گرفته و به مدیران این فرصت را میدهد که نقاط قوت خود را توسعه دهند.
کوچینگ از دیگر انواع آموزش، منتورینگ و مشاوره متمایز است؛ زیرا رویکردی بسیار متمرکزتر و شخصیتر دارد. اما در کنار این رویکرد متمرکز، مجموعهای کلیدی از اهداف و مقاصد را در بر میگیرد.
هدف از کوچینگ مدیران این است که به مجموعه مهارتهای ضروری در مدیریت مسلط شوند. کوچینگ مدیریت یک فرایند کاملاً شخصی است که جزئیات و شکل آن به ماهیت مدیر و همچنین مهارتها و تخصص او بستگی دارد.
کوچها از تکنیکها و ابزارهای مختلفی برای کمک به رشد و توسعه فرد استفاده میکنند. آنها با مدیران کار میکنند تا اعتمادبهنفسشان را برای اجرای تکنیکها و رویکردهای جدید تقویت کنند.
فرایند کوچینگ، پتانسیل رهبران را در موارد زیر بهبود میبخشد:
معمولاً مهارتهای ارتباطی در قلب این موارد قرار دارد. تا جایی که بعضی متخصصان معتقدند هدف اصلی از کوچینگ مدیریت تغییر شیوۀ برقراری ارتباط مدیران با اعضای تیمشان است.
آیا واقعاً میتوان به تغییرات سازمان با کوچینگ امیدوار بود؟ پاسخ این است که بله، کوچینگ مدیران هم از نظر حرفهای و هم از نظر شخصی میتواند قابل توجه باشد و تأثیرات بسیار مثبتی بر محل کار بگذارد. کوچینگ مدیر آغازگر تغییر در کسبوکار است. در ادامه به 5 مورد از مزیتهای کوچینگ مدیریت اشاره میکنیم.
برای اینکه بتوانید راهنمایی کنید، باید تحت راهنمایی قرار بگیرید. کوچینگ به افراد کمک میکند مدیران بهتری باشند، و مدیران بهتر، تیمهای بهتری میسازند.
طبق آمار، رهبرانی که وارد فرایند کوچینگ مدیریت میشوند، سطوح بیشتری از خودآگاهی را تجربه میکنند. آنها خود و استعدادشان را بهتر درک میکنند. از این طریق میتوانند نگاه بهتری به نحوۀ تأثیرگذاری خود بر دیگران داشته باشند.
این موضوع باعث میشود در محل کارشان بیشتر موردتوجه قرار بگیرند.
کوچینگ مدیریت با کاهش باورهای محدودکننده، در کنار خودآگاهی، اعتمادبهنفس بیشتری برای مدیران به همراه خواهد داشت. رهبران یاد میگیرند به انتظارات و اهدافی که برای خود تعیین میکنند، وفادار بمانند و برای رسیدن به آنها گامهای عملی بردارند.
تجربه نشان داده مدیرانی که از یک کوچ راهنمایی میگیرند، انعطافپذیرتر میشوند. آنها مهارت مدیریت بحران را میآموزند و یاد میگیرند بر استرس خود غلبه کنند. در فرایند کوچینگ، مدیران ابزارهای موردنیاز برای به اشتراک گذاشتن این مهارتها با همکارانشان را نیز خواهند آموخت.
کوچینگ میتواند انتظارات غیرواقعی یا غیرمفیدی را که منجر به ناامیدی و اتلاف انرژی میشوند، شناسایی کرده و حذف کند. با درک و حذف این اهداف، رهبر گروه میتواند انرژی خود را برای تمرکز بر اهداف واقعبینانه و دستیافتنی صرف کند.
مدیران پس از ورود به فرایند کوچینگ، جنبههایی از روابط خود که از آن راضی نیستند را شناسایی کرده و آماده میشوند تغییرات مثبتی ایجاد کنند. کوچینگ به مدیران کمک میکند در مورد نحوه مدیریت تعارضات به درستی فکر کنند.
خیلی از مدیران اختلافات را بهگونهای مدیریت میکنند که مشکل تشدید میشود!
یک کوچ حرفهای استراتژیهایی برای مدیریت صحیح تعارضات به مدیر منتقل میکند. در ضمن، مدیران میآموزند همیشه راهحلهایی نوآورانه برای حلوفصل مشکلات وجود دارد. و اینکه گاهی اوقات اختلافات میتوانند فرصتی برای رشد و توسعه شرکت باشند!
مدیرانی که از یک کوچ حرفهای کمک میگیرند، قادر به برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی خود خواهند بود. کوچینگ در ابتدا یک مرز مشخص میان کار و زندگی شخصی افراد ایجاد میکند. سپس به آنها کمک میکند رویکردی جامع و یکپارچه برای کار و زندگی اتخاذ کنند. در واقع مدیران در دوره کوچینگ میآموزند چگونه جنبههای مختلف زندگی به هم متصل هستند و برای موفقیت، باید با همۀ آنها به درستی کنار آمد.
بله، در عصر حاضر کوچینگ یا مربیگری یکی از مهارتهای ضروری مدیران است. رهبران باید مهارتهایی که در طول کوچینگ میآموزند را به کارکنان خود منتقل کنند. در این صورت، فضایی عالی برای تعامل ایجاد خواهد شد و ریشه مشکلاتی که مانع پیشرفت بودند شناسایی میشود.
کوچینگ مدیران به دنبال توسعه خلاقیت رهبران است. رهبران نیز باید بعد از دوره کوچینگ، تیمشان را تشویق کنند رویکرد خلاقانهتری برای حل مسئله داشته باشد.
تفکر خلاق و تطبیقپذیر، زیربنای توسعه کسبوکار در دنیای مدرن است. مدیرانی که به کوچ تبدیل شده باشند، این ویژگی را در تیم خود محقق میکنند. چرا که برندهای خلاق و انعطافپذیر خیلی راحت و سریع با هر چالشی کنار میآیند و آن را برطرف میکنند.
در اینجا به چند مهارت ضروری کوچینگ مدیران اشاره میکنیم که شما میتوانید از آنها استفاده کنید تا به مدیران و اعضای تیم، انگیزه رشد و پیشرفت بدهید:
گوش دادن فعال، توانایی گوش دادن با توجه کامل به حرفهای طرف مقابل است. وقتی در حال کوچینگ هستید، میتوانید از این مهارت استفاده کنید تا رابطه خود با مدیر را بهبود بخشیده و گفتگوی پرباری داشته باشید.
همدلی عبارت است از توانایی درک احساسات طرف مقابل. این مهارت، بخش مهمی از برقراری رابطه موثر با مدیران و کارکنان است. به این ترتیب، مدیر به شما اعتماد کرده و به راهنماییهایتان گوش میدهد.
تطبیق پذیری توانایی پذیرش و مدیریت تغییر است. مدیران با استفاده از این مهارت میتوانند چالشهای جدید را قبول کرده و مشکلات را حل کنند.
ارتباط برقرار کردن، یکی از مهارتهای مهمی است که برای موفقیت کوچ و مدیر، هر دو لازم است. کوچ میتواند با برقراری ارتباط کلامی و غیرکلامی، خودش را به مدیر نزدیک کند و بهترین نتیجه را از فرآیند کوچینگ بگیرد.
باز خورد گرفتن موثر از مدیر، به کوچ کمک میکند به اهدافش برسد. گرفتن بازخوردهای سازنده و به کار بردن صحیح آنها، تاثیر مهمی در موفقیت مدیران دارد.
مثبت بودن و مثبت فکر کردن، توانایی تمرکز بر جنبههای مثبت یک موقعیت است. وقتی کوچ جنبههای مثبت را به مدیر نشان دهد، انگیزه او برای رسیدن به موفقیت را بیشتر کرده و چشمانداز امیدوارکنندهای را به او نشان میدهد.
تعیین اهداف موثر، به کوچ کمک میکند به راحتی به اهداف خاصش برسد. مدیران هم با تعیین اهداف واقعی و درست، بهتر میتوانند به اهداف کسبوکار خود برسند.
انگیزه دادن به مدیر کمک میکند بهتر تیم خود را به سمت اهدافش پیش ببرد. با کمک مهارتهای انگیزشی، میتوانید فرآیند کوچینگ مدیر را به موفقیت به سرمنزل برسانید.
مهارتهای حل مساله، کمک میکنند، برنامههای کوچینگ به طور موثر پیش بروند و استراتژیهای مناسبی برای تیم خود پیاده کنند. کوچ و مدیر هر دو با استفاده از مهارت حل مساله میتوانند به راهحلهای موثر و مفید دست پیدا کنند.
کوچینگ مدیران با هدایت رهبران کسبوکار به آنها کمک میکند تغییرات مثبتی در سازمان خود اعمال کنند. مدیرانی که مهارتهای کوچینگ را میآموزند، خودآگاهتر، مؤثرتر و استراتژیکتر میشوند. دوره کوچینگ مدیریت رهبران را قادر میسازد روابطی سازنده، سودمند و دوجانبه با کارکنان برقرار کنند. آنها میتوانند اهدافی واقعبینانه و قابل دستیابی تعیین کرده و با بهترین تصمیمات ممکن، به سمت آنها حرکت کنند.
آموزش کوچینگ
(صفحه اصلی)
شباهتها و تفاوتهای آموزش با کوچینگ
شباهتها و تفاوتهای مشاوره با کوچینگ
شباهتها و تفاوتهای منتورینگ با کوچینگ
چگونه یک کوچ حرفه ای خوب انتخاب کنیم؟
کوچینگ برای توسعه فردی | چرا و چگونه؟
چه مهارتهای نیاز داریم تا یک بیزینس کوچ حرفهای شویم؟
لیست بهترین کتابهای کوچینگ و منتورینگ
کوچینگ مدیران چیست و چه تغییراتی در سازمان ایجاد می کند؟
چه کسانی به کوچ نیاز دارند؟ کوچینگ چه کمکی به شما می کند؟
هدف از کوچینگ مدیران چیست؟
مدیران پس از دورۀ کوچینگ به خوبی میتوانند نقاط قوت و ضعف شرکت را شناسایی کرده و مقاصد درستی را هدف قرار دهند. رهبرانی که دورههای کوچینگ مدیران را پشت سر گذاشتهاند، نهتنها در محل کار خود بهتر عمل میکنند، بلکه به کارکنان نیز کمک میکنند در شغل و زندگی خود پیشرفت کنند.
کوچینگ مدیریت چه تأثیری بر مهارتهای ارتباطی مدیران دارد؟
ارتباط زیربنای مدیریت مؤثر است. کوچینگ مدیریت به رهبران کمک میکند علاوه بر تقویت مهارتهای ارتباطی خود، بتوانند اعضای تیم، تیپهای شخصیتی، فرهنگها، سنین و پیشینههای مختلف را بهتر درک کنند.