زمان خواندن 10 دقیقه
برندینگ چیست؟ برایتان ۶ مرحله برای ساخت برند + یک درسنامه کامل برای آموزش تمام مفاهیم مرتبط با برندسازی آماده کردهایم.
اگر محتوی شنیدنی را ترجیح میدهید، فایل صوتی مقاله را گوش کنید:
اگر برای خرید بروید، هرچه دم دستتان باشد را میخرید؟ یا فقط محصولات یک شرکت خاص را انتخاب میکنید؟
دلیل پاسخی که به سوالهای بالا دادید، فقط یک چیز است: برند (BRAND) و قدرت برندسازی!
برندهای معروف از تجربه مشتری برای فروش استفاده میکنند. خیلی خوب میدانند مشتریها در زمان خرید دوست دارند چه چیزی را تجربه کنند؛ همان را در برندشان پیادهسازی میکنند. نتیجه چیست؟ مردم این برندها را میشناسند و محصولات همان برند را انتخاب میکنند. کدام تجارتی است که این را نخواهد؟
برای همین هم تصمیم گرفتیم یک درسنامه جامع در خصوص برندینگ و مفاهیم برندسازی ایجاد کنیم. پس با ما همراه باشید.
به مشخصه و یا مشخصاتی که یک شرکت را از دیگران متمایز میکند، نشان تجاری یا برند میگویند. نام شرکت، شعار تبلیغاتی یا تگ لاین، لوگو، سمبل و صدای برند همگی به عنوان زیر مجموعهی این اصطلاح در نظر گرفته میشوند. هر گونه تجربه و ارتباط مشتری با تجارت (مثلاً به عنوان خریدار، فالوور شبکههای اجتماعی و حتی رهگذر) هم به عنوان زیرمجموعهای از برند در نظر گرفته میشود.
به فرایند تحقیق، گسترش و ایجاد ویژگیهای خاص برای یک موسسه تجاری، با هدف ارتباط مشتری با محصولات و خدمات، برندینگ گفته میشود. برندینگ یا برندسازی، فرایندی مادامالعمر بوده و به ارتباط قلبی مشتری با کسبوکار وابسته است.
به گفته جف بزوس مدیر عامل شرکت آمازون:
داشتن یک برند برای شرکت، مانند اعتبار و شهرت یک شخص است. شما با تلاش برای نتیجه گرفتن از کارهای سخت، شهرت و اعتبار کسب می کنید.
در حالی که ترکیب برندینگ و مارکتینگ در یک حوزه، کار آسانی است، اما این دو مفهوم، تفاوتهایی با هم دارند. واقعیت این است که برندنیگ و مارکتینگ هر دو برای موفقیت کسبوکار، ضروری هستند و باید با هم هماهنگ باشند تا کسبوکار رشد کند.
به بیان سادهتر، برندینگ هویت شرکت است و مارکتینگ شامل تاکتیکها و استراتژیهایی میشود که آن بینش و دیدگاه را به نمایش میگذارند.
همانطور که کسبوکار رشد میکند، برندینگ و مارکتینگ هم پیچیدهتر میشوند. معمولا این رشد به معنای این است که هر دو حوزه کسبوکار، استراتژیها تاکتیکهایی را توسعه میدهند تا از اهداف مختلف پشتیبانی کنند.
در برندینگ، این اقدامات معمولا از داستان و هویت کسبوکار حمایت میکند. در بازاریابی، معمولا این اقدامات، محصول، مشتریان یا طرحهای دیگر را تقویت میکند تا فروش را افزایش دهند.
میخواهید بدانید چرا برندینگ مهم است؟ دلایل بسیاری دارد. برند شما یکی از مهمترین داراییهایتان است. برند به تجارتتان هویت میبخشد، کاری میکند در ذهن مردم بماند، بر رفتار خرید مصرفکنندهها تاثیر میگذارد و آنها را به خرید مجدد تشویق میکند، به کسبوکارتان هویت میدهد، بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی میکند و کاری میکند کارمندانتان حس غرور داشته باشند.
اینها مفاهیمی هستند که در این درسنامه به طور کامل برایتان شرح میدهیم:
چطور باید برند موفقی ایجاد و آن را به بازار عرضه کنید؟ در این درس از درسنامه برندینگ، فرایند تدوین استراتژی های برندینگ در 5 مرحله ساده را بررسی میکنیم. توصیه میکنیم این درس را بخوانید تا بهتر با استراتژیهای برندینگ آشنا شویم.
در درس شخصیت برند یاد میگیریم چطور شخصیت برند منحصربهفردی بسازیم؟ چند نمونه از شخصیت برندهای معروف را هم بررسی میکنیم.
هویت برند، همان ویژگیها و وعدههایی است که به مشتریهایتان میدهید. هویت برند همان چیزی است که میخواهید در ذهن مشتریان بماند. این مفهوم بیانگر ارزشهای شما، نحوهی ارائهی محصول و خدماتتان و احساسات مشتری پس از ارتباط با محصول میباشد. برندینگ قوی کمک میکند تا کسبوکارتان بیش از یک اسم باشد. در این درس درباره موضوع هویت برند، کامل توضیح میدهیم.
آگاهی از برند بیانگر میزان آشنایی مردم عادی و بازار هدف با برند شما میباشد. آگاهی از برند بالا، سبب میشود که برندتان با واژههای «پرطرفدار»، «در حال رشد» و «محبوب» شناخته شود. در درس آگاهی از برند از درسنامه برندینگ، متوجه میشوید اهمیت آگاهی از برند در چیست؟ اگر مشتریان شناخت و آگاهی کافی از برندتان نداشته باشند، از شما خرید نخواهند کرد. برندسازی قوی کمک میکند شناخته شوید.
ارائهی محصولی جدید در حیطهای متفاوت و یا بازار هدفی جدید (با هدف گسترش برند)، با اصطلاح تعمیم برند توضیح داده میشود. مثل وقتی که شرکت هوندا، به تولید دستگاه چمن زنی روی آورد (منبع). تعمیم برند به کمپانیها (و یا اشخاص) اجازه میدهد تا از اهرم آگاهی از برند، در جهت ایجاد جریانهای درآمدی جدید و یا خط تولید محصولات متنوع استفاده کنند. برندینگ قوی مساوی است با پول بیشتر. در درس تعمیم برند، به هر سوالی در این باره داشته باشید، پاسخ میدهیم.
به فرایند ایجاد و حفظ برند تجاری، مدیریت برند میگویند. مدیریت عناصر ملموس و مادی (مانند راهنمای سبک (style guide)، بستهبندی و رنگبندی محصول) و عناصر ناملموس (دیدگاه مخاطب هدف و یا پایگاه مشتری در خصوص محصول) زیرمجموعهی مدیریت برند میباشد که در درس مدیریت برند از درسنامه برندینگ، کامل و دقیق توضیح داده شده است. فراموش نکنید که برندتان زنده است و نفس میکشد، پس باید از آن به خوبی نگهداری کنید. برندینگ قوی به نگهداری و رسیدگی مداوم نیاز دارد.
در این درس از درسنامه برندینگ توضیح میدهیم شناخت برند به این معناست که مصرفکنندهها (و یا مخاطبین هدف) چقدر میتوانند بدون دیدن اسم برند، آن را شناسایی کنند (از طریق لوگو، شعار تبلیغاتی، بستهبندی، آگهی بازرگانی و سایر روشهای تبلیغاتی). برندینگ قوی سبب میشود همیشه در ذهن مخاطب بمانید.
مثالی از دنیای واقعی: به این صفحه مراجعه و تست شناخت لوگو را ببینید. به نظرتان چند تا از برندهای موجود در این صفحه هستند که بتوانید برند را، بدون دیدن اسم و تنها از روی لوگو، بشناسید؟
اعتماد به برند به این معنی است که مشتریان و مصرفکنندهها چقدر به برند شما اعتماد دارند. آیا به وعدههای تبلیغاتیتان عمل میکنید؟ آیا فروشندگان و مسئول خدمات مشتریان شرکت شما هر کاری از دستشان بربیاید برای مشتری میکنند؟ چنین اعمالی سبب اعتمادسازی میشود. و یادتان نرود این موضوع در دنیایی که حدود 25% مردم فقط به تجارتهای بزرگ اعتماد دارند، خیلی مهم است. برندینگ قوی، اعتماد مشتری را جلب میکند. در این درس از درسنامه برندینگ بیشتر در این باره توضیح میدهیم.
وفاداری به برند یعنی مشتریها تحت هیچ شرایطی محصولات برند رقیب را نمیخرند. در این درس به طور مفصل در مورد اینکه چطور باید وفاداری به برند ایجاد کنید صحبت خواهیم کرد.
منظور از برند تاچ پوینت، نقاط تماسی است که مشتری با برند شما خواهد داشت. اگر میخواهید به پاسخ تمام سوالات خود درباره برند تاچپوینت برسید، توصیه میکنیم حتما این درس از درسنامه برندینگ را بخوانید.
حالا که با المانهای اصلی برندینگ آشنا شدیم، در این درس از درسنامه برندینگ همه چیز را کنار هم میچینیم تا یک برند درست و جذاب طراحی کنیم.
منظور میزان ارزشی است که مخاطبان برای برند شما قائل هستند. نحوه ارزشگذاری برند و مفاهیم مرتبط را در این درس از درسنامه برندینگ میخوانیم.
اگر بعد از همه تلاشهایتان به نتیجه دلخواه نرسیدید، یا اگر به یک تغییر اساسی نیاز داشتید، میتوانید از ریبرندینگ استفاده کنید. تمامی نکاتش را هم در درس ریبرندینگ از درسنامه برندینگ بررسی کردهایم.
برای یادگیری این مفاهیم کافی است روی لینک مقالهی مربوطه در درسنامه زیر کلیک کنید.
برندینگ چیست؟ 6 مرحله برای ساخت یک برند برند موفق
استراتژی برندینگ | 5 مرحله ساده برای ایحاد مهمترین داراییتان
شخصیت برند: راهنمای کامل ایجاد شخصیت برند (+ مثالهای ایرانی و خارجی)
هویت برند: چطور یک هویت بهیادماندنی بسازیم؟ (+مثال)
آگاهی از برند و روشهای افزایش آن (+مثال)
تعمیم برند چیست؟ تکنیکهای گسترش برندهای ایرانی
مدیریت برند در ایران | 10 تکنیک جادویی برای موفقیت (+ مثال های ایرانی)
شناخت برند چیست و چطور ایجاد میشود؟
اعتماد به برند و ایجاد آن با 17 روش ساده
وفاداری به برند و راههای ساده برای ایجاد آن
برند تاچپوینتها: 15 مورد از مهمترین نقاط تماس برند
طراحی برند چیست؟ اصول طراحی برندهای ایرانی
ارزش برند چیست و چطور باید ارزش برند خودمان را افزایش بدهیم؟
ریبرندینگ: راهنمای جامع + بررسی بازسازی برندهای معروف ایرانی و خارجی
حالا که تکلیف سایر مفاهیم مشخص شد، بیایید بیشتر درمورد برندینگ صحبت کنیم:
انواع مختلفی از برندسازی در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. باید بسته به نیاز و اهدافتان یک استراتژی برندینگ مناسب را انتخاب کنید.
8 نوع از معروفترین انواع برندینگ عبارتند از:
همانطور که از نام آن پیداست، این نوع برندینگ به طور خاص با یک شخص مرتبط است. به عنوان مثال، اگر شما یک نویسنده یا طراح هستید، میتوانید برندسازی شخصی را برای وب سایت و پورفولیو خودتان انتخاب کنید.
این نوع برندینگ کاملاً بر خدماتی که یک فرد یا یک شرکت ارائه میدهد متمرکز است. بنابراین اگر تصمیم دارید این برندسازی را دنبال کنید، به یاد داشته باشید، تنها چیزی که اهمیت دارد خدماتی است که به مشتریان خود ارائه می دهید و باید عالی باشد.
این استراتژی یکی از رایج ترین انواع برندسازی است که بر اساس محصول شما است. در استراتژی برندینگ محصول شما باید محصولتان را معرفی و برندینگ کنید و نشان دهید که مشکل مشتری خود را خلاقانه و منحصر به فرد حل میکنید.
برندسازی جغرافیایی یا فرهنگی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد. به این دلیل که هر دو نوع، قراردادهای جغرافیایی یا فرهنگی مخاطبان هدف خود را برای برند تجاری در نظر می گیرند. به دلیل ارتباط جغرافیایی یا فرهنگی توجه مردم را به خود جلب می کند. برندسازی فرهنگی بر جنبه های فرهنگی یک منطقه برای جذب گردشگران و افزایش درآمد ایجاد شده تمرکز دارد.
برندینگ خرده فروشی مربوط به فعالیت فروشگاهها و خرده فروشانی است که محصولات مختلف را تحت نام یک محصول معروف برندی خاص میفروشند. البته برخی از خرده فروشیها فقط محصول برند خودشان را میفروشند. مثال بارز این روش اپل است که در سراسر جهان شعبههای زیادی دارد و فقط محصولات خودش را میفروشد.
برندسازی آنلاین شامل انواع برندهای مرتبط با فضای آنلاین است. این استراتژی شامل تمام تبلیغات آنلاین، پست ها، طراحی وب سایت، خود وب سایت ها، صفحات فرود، حتی پاسخ های پیامی است که مشتریان دریافت می کنند. مثلا نحوه پاسخ به سوالات مشتریان در فضای آنلاین در زیرمجموعه برندینگ آنلاین قرار میگیرد.
برندینگ آنلاین و برندینگ آفلاین شباهتهایی به هم دارند، اما کاملا متفاوت اند. برندسازی آفلاین به صورت آفلاین اتفاق میافتد، که شامل همه کانال های آفلاین مانند چاپ بنر یا جلسات حضوری میشود. با این حال، مانند برندسازی آنلاین، برندسازی آفلاین میتواند انواع مختلف برندها را در بر بگیرد.
و در نهایت، آخرین نوع برندینگ یعنی برندسازی شرکتی که بر ظاهر و موفقیت یک تجارت تمرکز دارد. فرض کنید یک شرکت، خودش را به عنوان یک برند لوکس در ذهن مخاطبان خود تثبیت کرده است. در این صورت تمامی محصولاتی که به فروش میرساند گران و مجلل خواهند بود و نوع خاصی از مخاطبان را جذب خواهند کرد. از سوی دیگر، اگر برندی خود را به عنوان یک برند مقرون به صرفه نشان داده باشد، پایگاه مشتریان آن کاملاً متفاوت خواهد بود.
با استفاده از این روش میتوانید برند جدیدی ایجاد کنید و یا برندی که در حال حاضر دارید را مجدد برندسازی کنید. دفتری بردارید تا ایدههایی که در ادامهی این مقاله به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. یادتان باشد که برندینگ، فرایندی پویا است و شاید مجبور شوید در این پروسه، برخی از مراحل را تکرار و ایدههای جدیدی به آن اضافه کنید.
برندینگ با هدف آگاهی، شناخت، اعتماد و کسب درآمد انجام میشود. قبلاً هم در این مورد صحبت کردهایم. اما بیایید یک قدم عقب برویم و منشأ اینها را بررسی کنیم: مصرفکننده. و نه فقط هر مصرفکنندهای، منظورمان مشتریان هدف شما هستند. اگر برندتان به دل مخاطب ننشیند، به آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد نمیرسید.
قبل از آنکه چیزی روی کاغذ بنویسید (و یا از ابزارهای یادداشت برداری دیجیتال استفاده کنید)، باید بدانید برای چه کسی برندسازی میکنید. محصولتان به کار چه کسانی میآید؟ مشتریهای ایدهآل شما چه کسانی هستند؟ اصلاً چرا کسبوکارتان را ایجاد کردهاید؟ برای اینکه پاسخ درست و واضحی به این سوالات بدهید، میتوانید از نرم افزار CRM کمک بگیرید. این نرم افزار تمام اطلاعات مشتریان را در یک جا به صورت متمرکز ذخیره میکند و در دسترس تمام کارکنان قرار میدهد. به این ترتیب کاملا از علایق و سلیقه مشتریان مطلع میشوید. اگر دوست دارید بیشتر درباره این نرم افزار بدانید، پیشنهاد میکنیم مقاله «CRM چیست» را بخوانید.
هر چیزی که در مورد بازار هدف (target market) و پرسونای خریدار (buyer persona) یاد بگیرید، روی تصمیمات برندینگ تأثیرگذار است، پس این کار را اولین اولویت خود قرار دهید.
چرا این کسبوکار را ایجاد کردید؟ جواب این سؤال کمک میکند تا هدف، مأموریت و انگیزهی تجارتتان را مشخص کنید.
قبل از آنکه بتوانید برندی بسازید که مخاطبان بشناسند، بخواهند و به آن اعتماد کنند، باید لیست چیزهایی را که میتوانید در اختیار مشتری قرار دهید، به مخاطب منتقل کنید. هر بخشی از برند (لوگو، شعار، تصاویر، صدا و شخصیت) باید این هدف و بینش را منعکس کند. مأموریت و هدف برند، عنصر سازندهی مانیفست برند (brand manifesto) است و نشان میدهد چرا موسسه شما وجود دارد و چرا مردم باید به برندتان توجه کنند.
احتمالاً کسبوکارهای بسیاری مانند شما وجود دارند. تمرکز روی رقبا آسان است، اما حالا وقت آن نیست. اکنون زمانی است که باید روی خودتان متمرکز شوید.
شما چه دارید که دیگران ندارند و (از لحاظ قانونی) نمیتوانند از آن تقلید کنند؟ برندتان
به همین دلیل است که باید مطمئن شوید برندتان را از عناصری الهام گرفتهاید و الگوسازی کردهاید که تماما مال خودتان باشند: ارزشها، مزایا، ویژگیهایی که کسبوکارتان را خاص میکند. زمان بگذارید و لیستی از نکاتی که شما را از دیگران متمایز میکنند، بنویسید. در مورد ویژگیهای محصول (مثل ظاهر، اجزای تشکیلدهنده، تواناییها) صحبت نمیکنیم؛ بنویسید چطور محصول یا خدمات شما زندگی مردم را بهتر میکند و باعث موفقیتشان میشود.
تا اینجای کار باید مخاطب هدف، بیانیه اهداف و آرمانها و ویژگیهای خاص کسبوکارتان را پیدا کرده باشید. اگر مطمئن هستید که تا این مرحله جلو آمدهاید، وقت آن است که به بخشهای مهیجتر برندینگ بپردازیم: طراحی بصری.
منظورمان لوگوی، طیف رنگی، تایپوگرافی (فونتها)، آیکون گرافی و سایر اجزای تصویری است. برای ساخت این المانها، دستورالعمل خاصی ایجاد کنید.
حالا وقت آن است که روی بخش سمعی برندتان تمرکز کنید. اگر کسی با شما مکالمهای داشته باشد، و یا پیامی بفرستد، چگونه شنیده میشوید؟ نحوهی ارتباطتان با بازار هدف هم بخشی از برندسازی در نظر گرفته میشود. (اگر لازم است به بخش شماره 1 برگردید تا دوباره مخاطبانتان را بررسی کنید).
همهی محتواهایی که مینویسید باید لحنی یکسان داشته باشند، از کمپینهای تبلیغاتی و کپشن های فضای مجازی گرفته تا پستهای وبلاگی و داستان برند. اینگونه مخاطب فرصت پیدا میکند تا با برند آشنا شده و صدایتان را تشخیص دهد.
برندتان فقط زمانی کار میکند که شما کار کنید. وقتی کار طراحی و ساخت برند تمام شد، آن را در تمام جنبههای کسبوکارتان وارد کنید. مطمئن شوید که مشتری هر جا را نگاه کند، آن را میبیند. این هم چند نکته مفید برای وارد کردن برند در تجارتتان:
لوگو، طیف رنگی و تایپوگرافی برند را در وب سایت اعمال کنید. فقط از چیزهایی استفاده کنید که در دستورالعمل برندینگتان بگنجند. وب سایت یکی از مهمترین بخشهای هویت برند است و اگر برند را منعکس نکنید، تجربهای ناخوشایند را برای مشتری ایجاد کردهاید. به لینکها، فراخوان عمل (call to action) و توضیح محصولات هم دقت کنید تا با صدای برند همخوانی داشته باشند.
عکس پروفایل، عکسهای پسزمینه و تصاویری که به اشتراک میگذارید هم باید برند را منعکس کنند. میتوانید لوگو و عکس پروفایلتان را هم روی عکسها بگذارید تا مشتریان راحتتر شما را تشخیص دهند. همانطور که در بخش وبسایت هم گفتیم، مطمئن شوید همهچیز با صدای برند همخوانی داشته باشد.
اگر محصولات فیزیکی عرضه میکنید، محصولاتتان ملموسترین عنصر ارتباط مشتری با برند هستند. به همین دلیل است که بستهبندی محصولات (طراحی، رنگ، سایز و حس) باید منعکسکنندهی برندینگ جدید باشد.
از آنجا که تبلیغات (چه چاپی و چه دیجیتال) به منظور گسترش شناخت و آگاهی مخاطبان از برند صورت میگیرد، مهمترین نکته این است که تبلیغات منعکسکنندهی برندینگ باشند. در حقیقت برندینگ باید به گونهای باشد که پروسهی ساخت و تولید تبلیغات را آسانتر کند. با داشتن دستورالعمل برندینگ میدانید تبلیغاتتان چطور باید باشند و چه چیزهایی را باید شامل شوند.
قدرت برند، همان انسان هایی هستند که در پشتصحنهی آن فعالیت میکنند. و اگر کارمندان شما موتور برندینگ را روشن نکنند، کاری از پیش نمیبرید. به علاوه برند چیزی فراتر از بازاریابی است. دستورالعمل برندینگ را در اختیار کارمندان بخش فروش و خدمات مشتریان بگذارید و نحوهی استفاده از آن را (مخصوصاً وقتی مستقیماً با مشتری در تماس هستند) آموزش دهید. کارمندانتان را تشویق کنید که در حین ارائه نمونهی محصول برندینگ شده و یا پاسخ به سؤالات خدمات مشتریان، از لوگو، شعار تبلیغاتی، تصویر و صدای برند استفاده کنند.
برندینگ برای کسبوکارهای کوچک هم اهمیت دارد. به این نکات مهم در رابطه با برندینگ کسبوکارهای کوچک توجه کنید.
بهترین راه برای اینکه فرایند برندینگ را درک کنید، این است که برندتان را مانند یک انسان ببینید. برند باید هویت، شخصیت و تجربه داشته باشد. این سؤالات را از خودتان بپرسید:
– برند شما چگونه خودش را معرفی میکند؟ اگر برند بخواهد ظاهرش را شرح دهد، چه میگوید؟
– برندتان در مورد محصول و خدمات چه میگوید؟ آیا محصولات مهم و حرفهای هستند؟
– مردم بعد از اولین دیدار با برند، در مورد آنچه میگویند؟ چند جملهای که دوست دارید از آنها استفاده کنند را بنویسید.
هدف از برندینگ، ارتباط با مشتری است. آسانترین راه برای این کار، این است که برندتان را مثل یک انسان ببینید و بخواهید که مشتریان هم همین دید را داشته باشند.
اولین اشتباهی که شرکت ها در برندینگ مرتکب میشوند، ناهماهنگی است. ناهماهنگی به برندینگ آسیب زده و مشتری را گیج میکند. برندهای معروف و ارزشمند، هماهنگی را در رأس امور قرار میدهند و سودش را هم میبینند. وقتی برندتان حضوری هماهنگ در تمام رسانهها و پلتفرمها داشته باشد، مشتریان به راحتی آن را شناخته، ارتباط برقرار میکنند و با گذشت زمان برند شما را به سایر رقبا ترجیح میدهند. میتوانید از دستورالعمل برندسازی برای این کار استفاده کنید.
استراتژی برندینگ چیزی بیشتر از دستورالعمل برندینگ است. استراتژی برندینگ برنامهای واضح و بلندمدت از اهداف برند است که میخواهید به آنها برسید. این اهداف معمولاً حول خواستهها، انگیزهها، انعطافپذیری، رقابت، آگاهی و دخالت کارمندان تعریف میشوند. یادتان هست که گفتیم برندینگ فرایندی پویا و دائمی است؟ پشت این حرف، نکات بسیاری وجود دارد. استراتژی برندینگ سبب میشود که فرایند برندینگ به بهترین نحو انجام شده و برندتان به سمت موفقیت و محبوبیت حرکت کند.
آنالیز رقبا مهم است؛ با آنالیز رقیبهایتان میتوانید دلیل برتریشان را پیدا کنید و از نتایج بررسیها در جهت بهبود و تمایز برند خودتان استفاده کنید.اما حواستان باشد که در دام تقلید گرفتار نشوید. بررسیهای رقبا را محدود کنید. تمرکزتان باید بیشتر روی کسبوکار خودتان و مزایای آن باشد. اینکه یکی (یا دوتا) از رقبا از روش خاصی برای برندینگ استفاده کردهاند، به این معنی نیست که شما هم باید از همان روش استفاده کنید تا موفق شوید. برندهایی در خاطر مردم میمانند که جدید، خاص و متفاوت باشند.
برندینگ قوی باعث افتخار کارمندتان خواهد شد. از اهرم برندینگ برای جذب نیروهای بااستعداد و کوشا استفاده کنید. از تجارتی دارید که بر اساس نیروی کاری طراحی شده و استخدام نیروی کار یکی از عناصر اصلی موفقیت شما است، بخشی از بودجه و منابع را به برندینگ کارفرمایی اختصاص دهید. به نحوهی بازاریابی شرکت برای افراد جویای کار و کارمندان فعلیتان، برندینگ کارفرمایی میگویند. اگر نشان دهید که به موسسهتان افتخار میکنید، دیگران هم به آن افتخار خواهند کرد.
اگر از برندتان راضی نیستید، به جای اینکه فورا به ریبرندینگ فکر کنید، مخاطب و مشتریان وفادار خود را به یاد آورید. شاید با چند تا تغییر ساده و مدیریت برند، بتوانید کسبوکارتان را بهبود دهید بدون اینکه از صفر شروع کنید.
برای مدیریت برند میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
در نهایت اگر میخواهید اطلاعات جامعتری درباره برندینگ داشته باشید، ما چند کتاب معروف برندینگ را به شما معرفی میکنیم که بتوانید دید عمیقتری به موضوع داشته باشید.
برندینگ یعنی اسم، لوگو، طیف رنگی، صدای برند و جلوههای بصری. و حتی بیشتر از اینها! برندینگ همان حسی است که مشتریان در حین ارتباط با برندتان دارند؛ همان تجربهای که در موردش صحبت کردیم.
برندینگ چیزی است که تجارتهای قوی را از سایرین متمایز میکند. لوگوی زیبا، شعاری زیرکانه، مانیفستی خاص و صدای برند واضح و مشخص، همه عناصر ملموس برندینگ هستند. اما حقیقت این است که برندها وقتی پیشرفت میکنند که روی تصویر کلی متمرکز شوند. اگر به قلب و عقل مخاطب هدف و کسبوکار خودتان نفوذ کنید، موفقیت خودش با پای خودش به سراغتان میآید. بهترین راه برای درک عمیق نیازهای مشتریان هم استفاده از ابزار مناسبی مثل CRM است که کمک میکند چیزی را فراموش نکنید و تمام اطلاعات مشتریان را جلوی چشمتان داشته باشید. اگر قصد خرید CRM را دارید، توصیه ما این است که 15 روز رایگان از CRM دیدار استفاده کنید و اگر خوشتان آمد، بعد آن را خریداری ککنید.
منابع:
برندینگ چیست؟
برندینگ یا همان برندسازی فرآیند معنا بخشیدن به سازمان، شرکت، محصولات یا خدمات خاص با ایجاد و شکل دادن به یک برند در ذهن مصرف کنندگان است.
چطور یک برند بسازیم؟
همانطور که طی مقاله هم توضیح دادیم، برندینگ 6 مرحله اصلی و اساسی دارد: مخاطب هدف را مشخص کنید. هدف خودتان را تعیین کنید. ارزشهایتان را تعیین کنید. داراییهای بصری بسازید، صدای برند را پیدا کنید و در نهایت موتور برندینگ را روشن کنید.
بنظر بنده بسیار خوب بود.
سلام
ممنون از شما
سلام. همه نکاتی که درباره برندینگ مهم هست رو گفته. کامل بود مقاله. سپاس
سلام. سپاس از همراهی شما.
به نظر من برندینگ و در واقع برند سازی چیزی نیست که بشه طی مراحل تقسیم بندیش کرد. بیشتر یک سایکل و چرخه س. اینکه بگیم چند مرحله و تمام درست نیست.
ممنون که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. همانطور که در مقاله هم توضیح دادیم که برندسازی بسیار پویا هست و مدام باید برگردید و مراحل که رفتید رو اصلاح کنید. در واقع در یک چرخه باید این کار انجام بشه.
به نظر شما آیا باید مراحل به ترتیب باشه؟ طراحی برندینگ از کجا باید شروع بشه؟
برندینگ رو باید با مشخص کردن مشتری هدف و هدف خودتون باید شروع کنید. مراحل رو پیش برید و گاهی لازم هست برگردید هر مرحله رو اصلاح کنید.
سلام. لطفا توضیح بدید برندینگ چطور به وفاداری مشتری کمک می کند؟ سپاسگزارم
سلام. برندسازی به شما این امکان رو میده که با مخاطبانتون ارتباط برقرار کنید. این ارتباط اگر موثر و مفید باشه به وفاداری مشتیر منجر میشه. مهمه که برند ایجاد کنید که به مردم واقعا اهمیت میده. در نتیجه مردم هم چنین احترامی رو براش قائل هستن. همین باعث برتری برندتون میشه
مقاله بسیار جالبی بود
سپاس از همراهی شما
مطلب بسیار جذابی بود. ممنونم ازتون. بسیار کاربردی و جالب بود?
سلام و سپاس از همراهی شما
تشکر از شما. استفاده کردیم.
به نظر شما، چه روشهایی میتواند به کسبوکارها کمک کند تا این ثبات را در تمامی کانالهای ارتباطی، از شبکههای اجتماعی گرفته تا خدمات حضوری، حفظ کنند و از دوگانگی در پیامرسانی جلوگیری کنند؟
با سلام و سپاس از همراهی شما.
پیشنهاد من این است که برای حفظ ثبات در تمامی کانالهای ارتباطی از یک دستورالعمل ساده استفاده کنید. یک دستورالعمل جامع برای حفظ یکپارچگی در پیامرسانی تهیه کنید. ر تمامی سطوح در خصوص اصول برند و نحوه ارتباط به کارمندها آموزش بدهید. نرمافزارهای CRM و ابزارهای تحلیلی برای هماهنگی و نظارت بر پیامها استفاده کنید و در نهایت حتما بازخورد مشتریها را برای بهبود عملکردتان جمع آوری و تحلیل کنید.
یکشنبه نامههای دیدار
۱۵ ویژگی افراد کاریزماتیک که شخصیت آنها را از دیگران متمایز میکند
هک رشد (Growth hacking) چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ (+مثال)
جملات انگیزشی برای جذب مشتری
۲۰ جمله که میتوانید در تبلیغات استفاده کنید