زمان خواندن 5.5 دقیقه
تفاوت قیف فروش و بازاریابی از مرحله جذب سرنخ شروع میشود و تا تبدیل به مشتری بالفعل ادامه مییابد. بیایید ببینیم فرقشان چیست؟!
سودآوری هم برای تداوم کسبوکار و هم برای بقا شرکت یک ضرورت است. بنابراین، کسب و کارها باید در فعالیتهایی شرکت کنند که منجر به درآمدزایی میشود. فروش و بازاریابی دو بخشی از شرکت هستند که سودآوری آن را تضمین میکنند. اما انقدر عملکرد نزدیک به همی دارند که عملا جدا کردن آن برای خیلی از افراد دلهره آور است. احتمالا فکر کنید این جمله کمی اغراق آمیز باشد اما گاهی برخی تنها در مسئله قیف فروش و قیف بازاریابی تفاوتی قائل نمیشوند.
به عبارت دیگر این دو قیف فروش و بازاریابی را بکسان میدانند. به همین دلیل ما به این نتیجه رسیدیدم که در مقالهای مجزا تفاوتهای قیف فروش و قیف بازاریابی را بررسی کنیم. اما قبل از همه بیایید با تعریف این اصطلاحات، کار را شروع کنیم.
قیف فروش نمایشی بصری از سفر مشتری است که مشتری بالقوه را از مرحله جذب (بازاریابی) به سمت تبدیل هدایت میکند. اگرچه مدلهای کسبوکار شرکتهای مختلف با هم متفاوت است اما ابزارهای اتوماسیون فروش همگی مشتری را در فرآیند فروش هدایت میکنند تا به خریدار واقعی تبدیل شود. با این حال شما باید یک قیف فروش مناسب برای خودتان تعریف کنید که هر مرحله از فرآیند فروش را به هم وصل کند. در نتیجه مطمئن شوید که مشتری حتما به خریدار تبدیل میشود.
یک قیف فروش رابطه مشتری شما با تیم فروش را از زمانی که تیم فروش با آنها تماس میگیرند تا زمانی که به مشتری وفادار تبدیل میشوند، ردیابی میکند. قیفهای فروش یک راه عالی برای پیدا کردن نقاط قوت و ضعف در فرآیندهای فروش و رفع آنها هستند.
یک قیف بازاریابی به مشتریان بالقوه کمک میکند تا یک برند را بشناسند. همینطور به شرکتها کمک میکند سفر مشتری را مصور کنند و یک استراتژی بازاریابی منجر به فروش بنویسند.
بازاریابی یک عملکرد تجاری جدایی ناپذیری است که به برندها اجازه میدهد دید خود را توسعه دهند و نسبت به رقبای خود مزیت رقابتی کسب کنند. به این ترتیب، قیف بازاریابی سیستمی است که مشتریان بالقوه را در طول سفر راهنمایی میکند. از اولین باری که با یک برند تعامل میکنند تا جایی که تمایل به خرید یک محصول یا خدمات در آنها ایجاد میشود.
این بخش شامل فعالیتهایی است که در درجه اول برای معرفی یا افزایش آگاهی یک برند در نظر گرفته شده است. مواردی مانند نمایشگاههای تجاری، بازاریابی داخلی، بازاریابی محتوا، کمپینهای ویروسی، تبلیغات آنلاین، ایمیلهای مستقیم و غیره برای آگاهی برند مورد استفاده قرار میگیرند.
زمانی که مشتری بالقوه به برند علاقه مند شد، گام بعدی پرورش سرنخ است. اینجاست که یک کسبوکار تلاش میکند تا رابطهای عالی با مشتری ایجاد کند. مشتریان بالقوه به محصول یا خدمات با محتوای شخصیسازی شده معرفی میشوند تا به آنها در فکر خرید کمک کند.
خط باریکی بین قیف بازاریابی و قیف فروش وجود دارد. در واقع، این اصطلاحات به جای یکدیگر استفاده میشوند و جدا کردن آنها دشوار است. به نظر میرسد تنها تفاوت برجسته بین این اصطلاحات، زمینه استفاده است.
به طور معمول، فروش و بازاریابی دو عملکرد مجزا هستند. هر کدام نقشه سفر منحصر به فرد خود را دارند که پیشرفت یک مشتری بالقوه را توصیف میکند. بازاریابی باعث ایجاد علاقه میشود و پایین قیف آن بالای قیف فروش را نشان میدهد. بنابراین، قیف فروش توسط فعالیتهای بازاریابی که باعث ایجاد آگاهی برای ایجاد تقاضا برای محصولات میشود، تقویت میشود.
با این حال، بسیاری از شرکتها این عملکردها را با هم ادغام میکنند. در نتیجه جدا کردن یک استراتژی بازاریابی توانمند فروش از یک تکنیک بازاریابی به طور فزایندهای دشوار میشود. علاوه بر این، شرکتها برای سادهسازی عملیات خود، مراحل مناسبی را برای هر قیف طراحی میکنند. در نتیجه، مرز بین پوشش قیف فروش و قیف بازاریابی محو میشود. در ادامه به مهمترین تفاوتهای بین قیف فروش و قیف بازاریابی اشاره میکنیم:
ویژگیها | قیف فروش | قیف بازاریابی |
تعریف | به سیستمی اشاره دارد که مشتری بالقوه را از بازاریابی به سمت تبدیل هدایت میکند. | به فرآیند تبدیل یک سرنخ یا مشتری بالقوه به مشتری اشاره دارد. |
تمرکز | بر فروش بیشتر محصولات یا خدمات تمرکز دارد. | بر شناخت و تصویر برند متمرکز است. |
علاقه | علاقه مصرف کننده را حفظ میکند. | علاقه مصرف کننده را ایجاد میکند |
هدف نهایی از توسعه یک قیف فروش یا یک قیف بازاریابی، تبدیل مشتریان بالقوه به خریدار است. دستیابی به این هدف به دلیل پیچیدگی بازارهای رقابتی دشوار است. اما امروزه به لطف ابزارهای فناوری مناسب، میتوانیم یک قیف قابل اعتماد تعریف و تنظیم کنیم.
اگر در این زمینه تازه کار هستید، تعداد زیادی نرم افزار قیف فروش و بازاریابی وجود دارد. این نرم افزار راه حلهای جامعی را ارائه میدهد که به راحتی میتوان آنها را اتخاذ کرد و برای دستیابی به نتایج معنادار مورد استفاده قرار داد. با این حال، برای کسب و کارهای متوسط تا بزرگ، نرم افزار قیف فروش به تنهایی نمیتواند از استراتژیهای پیچیده پشتیبانی کند. آنها به پشتیبانی ابزارهای ارتباطی قوی نیاز دارند تا همه چیز را هماهنگ نگه دارند و محیطی مشترک برای حمایت از تلاشهای فروش و بازاریابی ایجاد کنند.
به عنوان مثال، یک سازمان برای بهبود تعامل با مشتری به یک مرکز تماس مجازی نیاز دارد. راه حل مرکز تماس مبتنی بر ابر به یک کسب و کار اجازه میدهد تا تعاملات مشتری را در تعدادی از کانالها مدیریت کند، در نتیجه فرآیند تولید سرنخ را ساده میکند. این راه حل کانالهای ایمیل، تلفن و چت وب را ادغام میکند و به مشتری بالقوه اجازه میدهد به طور یکپارچه با یک تجارت ارتباط برقرار کند.
سایر ابزارهای مورد استفاده برای بهینه سازی قیفهای فروش و بازاریابی عبارتند از:
امروزه مشتریان آگاهتر از همیشه هستند و مدام در معرض تبلیغات مختلف قرار دارند. به همین خاطر کمتر کسی را میبینید که از خرید پیچیده و دشوار استقبال کند.
وقتی قیف فروش و قیف بازاریابی شما در یک راستا کار کنند، میتوانید درک بهتری از سرنخها و مشتریان بالقوه در تمام مراحل قیف به دست آورید. همچنین میتوانید پیامی را آماده کنید که نشان دهد کسبوکار شما چگونه به نیازهایشان پاسخ خواهد داد.
به تیمهای بازاریابی و فروشتان فرصت بدهید تا به صورت جامع و هماهنگ کار کنند، چرا که این مساله فرصتهای یادگیری زیادی را هم برایشان رقم میزند. فروشندهای که با مشتری ارتباط مستقیم دارد، شاید متوجه نکتهای شود که نیاز یا مشکل مشتریان را به تیم بازاریابی بهتر نشان دهد. تیم بازاریابی هم می تواند اطلاعاتی به تیم فروش بدهد که چه نوع محتوایی جذابتر است و به آنها کمک میکند پیام شخصی را به مشتریان بدهند.
تفاوت قیف فروش و قیف بازاریابی موضوع پیچیدهای است که میتوان ساعتها درباره آن بحث کرد. با این حال، شایان ذکر است که فروش و بازاریابی از بسیاری جهات مشابه هستند. به عنوان مثال، هر دو فعالیتهایی هستند که با روانشناسی سروکار دارند، هزینه دارند و هدفشان کسب درآمد است.
قیف فروش به سیستمی اشاره دارد که مشتری بالقوه را از مرحله بازاریابی به سمت تبدیل هدایت میکند. در واقع قیف فروش بر دستیابی به فروش بیشتر محصولات یا خدمات تمرکز دارد. از سوی دیگر، قیف بازاریابی به فرآیند تبدیل یک سرنخ یا مشتری بالقوه به مشتری اشاره دارد و بیشتر بر شناخت و تصویر برند تمرکز دارد. علیرغم تفاوتها، این دو با هم برای جذب و حفظ مشتری کار میکنند.
قیف فروش چیست؟
قیف فروش عبارت از یک نمایش بصری از سفر مشتری است که از جذب مشتری تا بدیل شدن به خریدار بالفعل را دنبال میکند. هر مرحله از قیف، واجد شرایطترین افراد را به مرحلهی بعدی سوق میدهد و مواردی را که برای شما مناسب نیستند حذف میکند.
تفاوت قیف فروش و قیف بازاریابی چیست؟
قیف فروش و بازاریابی چند نمایش بصری از سفر مشتری را نشان میدهند با این تفاوت که قیف فروش مشتری را از مرحله بازاریابی تحویل میگیرد و به مشتری واقعی تبدیل میکند. همینطور قیف فروش و قیف بازاریابی در ایجاد و حفظ مصرف کننده با هم فرق دارند. که به طور مفصل در مقاله راجع به آنها صحبت کردیم.