زمان خواندن 5 دقیقه
ویژگی های کوچ موفق چیست؟ چطور میتوانیم فرآیند کوچینگ موفق داشته باشیم؟ اینها سوالاتی است که طی این درسنامه به پاسخ آنها میرسیم.
این باور از دوران باستان وجود داشته که آموزش افراد از ارزشمندترین و انسانیترین کارهای ممکن است. با انجام این کار میتوانید شاهد رشد و پیشرفت فرد یا کسبوکار باشید و به آنها کمک کنید پتانسیلی که درونشان دارند را شکوفا کنند. اگر به دنبال پاسخ این سؤال هستید که کوچینگ چیست، شاید بهترین پاسخ ممکن همین باشد: کوچینگ یعنی آزادسازی تواناییهای بالقوهی انسانها یا مجموعهها.
کوچینگ فرایندی است که هدف آن بهبود عملکرد افراد است. کوچینگ به جای گذشته یا آیندۀ دور بر «اینجا» و «اکنون» تمرکز دارد. اگرچه مدلهای مختلفی از کوچینگ وجود دارد، اما تقریباً در همۀ این مدلها «مربی» (Coach) به عنوان «متخصص» (Expert) در نظر گرفته نمیشود. بلکه کوچ نقش تسهیلکنندۀ فرایند یادگیری را دارد.
از اواسط دهه 1990، کوچینگ وارد مرحله جدیدی شد و اولین سازمان بین المللی آن شروع به کار کرد: فدراسیون بین المللی کوچینگ (ICF).
این سازمان منبعی برای تمام امور مربوط به کوچینگ است و علاوه بر اینکه کوچهای حرفهای را ترتیب کرده و آموزش میدهد، جنبههای مهم رشد صنعت را بررسی میکند. این سازمان کمک میکند دنیا را از طریق کوچینگ توانمند کرده و به جای بهتری تبدیل کنید.
اساساً کوچ یا مربی کسی است که به فرد کمک میکند تا خودش عملکرد خودش را بهبود بخشد. در واقع، کوچ چیزی به فرد یاد نمیدهد، بلکه به او کمک میکند پتانسیلش را شکوفا کرده وخودش مشکلش را حل کرده و موفق شود. .
بحث کوچینگ بدون اشاره به تیموتی گالوی و نظراتش درباره «بازی درونی»، کامل نمیشود. کتاب «بازی درونی تنیس» گالوی انقلابی در نگرشها نسبت به کوچینگ بود. وی معتقد است که بزرگترین مانع برای موفقیت و رسیدن به پتانسیل درونی، در درون افراد است، نه بیرون. دیدگاه او این بود که کوچها میتوانند با بیرون کشیدن گفتگوی درونی و به خصوص صدای انتقادی که میگوید «نه اینطوری نیست!» به افراد کمک کنند بهتر بازی کنند.
در اینجا چند نمونه سوال آوردهایم که با استفاده از کوچینگ میتوانید به آنها پاسخ دهید:
آموزش (Teaching)، راهنمایی (Mentoring)، مربیگری (Coaching)، مشاوره (Counselling) و درمان یا تراپی (Therapy) پنج مفهوم متفاوتی هستند که بعضاً به اشتباه به جای هم استفاده میشوند. در ادامه معنای دقیق هر یک از این کلمات را بررسی میکنیم و به مقایسه آنها میپردازیم.
تدریس متداولترین و شناختهشدهترین راه برای کمک به یادگیری دیگران است. یک معلم (Teacher) سعی دارد دانش را بدون واسطه به دانشآموزش منتقل کند. فراموش نکنیم معلمان باید مشوقهای ماهری باشند و برای متمایل کردن افراد به یادگیری، از تکنیکهای انگیزشی کوتاهمدت و بلندمدت استفاده کنند.
منتور یا راهنماجایی بین مربیان و معلمان قرار دارد. اگرچه اغلب در حوزۀ تخصصی خود استاد و متخصص هستند، اما مسئولیت آموزشی رسمی ندارند.
اما ایدۀ منتور از کجا آمده؟ در کتاب «ادیسه» اثر جاودانۀ «هومر»، «تلماخوس» معلم پسر ادیسه بود. برای اینکه تلماخوس بهترین آموزشهای ممکن را به پسر ادیسه بدهد، الهه «آتن» با لباسی مبدل به عنوان منتور در مقابل تلماخوس ظاهر میشد. اینجا بود که الهه آتن، آغازگر ایدۀ «راهنمای خردمند» شد.
اما معنای دقیق کوچینگ چیست؟ کوچینگ فرایند یادگیری ماهیگیری به جای دادن ماهی آماده است! یک کوچ یا مربی، یک مدل خاص از معلم است که فقط قرار است فرایند یادگیری را آسانتر کند؛ همین.
در پاسخ به این سؤال که هدف از کوچینگ چیست؟ میتوانیم بگوییم فرایند کوچینگ قرار است افراد را در پیدا کردن کلید موفقیتشان کمک کند.
Counselling یعنی مصلحتاندیشی یا همان مشاوره. در مقایسه با سه مفهوم بالا، مشاوره بیشتر جنبۀ درمانی یا Therapeutic دارد. بنابراین مشاوران به جای اینکه صرفاً راهنمایی کنند یا نصیحت بدهند، ممکن است مسئولیت و میزان مداخلۀ بیشتری در مشکل افراد داشته باشند. مشاور، مفهومی بین مربی و تراپیست است. مثلا تیم مشاوره فروش دیدار، با ارائه راهکارهای مناسب، به کسبوکارها کمک میکند فروششان را متحول کنند.
تراپیست یا درمانگر با فردی که به دنبال رهایی از علائم روانی یا فیزیکی است کار میکند تا مشکل آن شخص در نهایت بهبود یابد. در اغلب موارد، در فرایند تراپی مراجع یا مشتری، خواهان درمان عاطفی یا رهایی از دردهای روانی است.
پس در مقایسه با کوچینگ، تراپی با سلامت روان افراد سروکار دارد؛ اما هدف کوچینگ رشد ذهنی افراد است. انگیزه مراجع از ورود به فرایند تراپی یا مشاوره، معمولاً دور شدن از درد یا ناراحتی روحی است. اما شخصی که وارد فرایند کوچینگ میشود، مشکل روحی چندانی ندارد و قرار است به سمت اهداف موردنظرش حرکت کند.
از میان همه اینها، کوچینگ، مربیگری، مشاوره، منتورینگ و معلمی با هم اشتباه گرفته میشوند. به همین خاطر میخواهیم در درسهای ابتدایی این درسنامه به طور مفصل تفاوت کوچینگ با مربیگری، مشاوره، منتورینگ و آموزش را بررسی کنیم.
اما پیش از همه بیایید ببینیم انواع کوچینگ چیست؟ اصلا چند مدل کوچینگ داریم؟
درست است که اساس کوچینگ یکی است، اما کوچهای حرفهای در زمینههای مختلف تخصص و مهارت دارند. به همین دلیل در اینجا انواع کوچینگ را معرفی و بررسی میکنیم.
کوچی که میخواهد به مراجعش کمک کند هدف خودش را در زندگی پیدا کند و زندگی رویاییاش را داشته باشد، کوچینگ زندگی را انتخاب میکند.
کوچ معنوی به یک قدرت برتر اعتقاد دارد و میخواهد رابطهاش با عالم بالا را بهبود ببخشد.
این نوع کوچینگ مورد توجه کوچهایی است که دوست دارند به مراجع خود کمک کنند در زندگیشان سالم و تندرست باشند.
کوچ رابطه علاقه خاصی به ارتباطات بین فردی دارد. این کوچ میخواهد به افرادی کمک کند که در روابط خود درگیر چالش هستند. این نوع کوچها معمولا از مهارت خوبی در حل اختلاف برخوردارند.
کوچهایی در این زمینه فعالیت میکنند که علاقه خاصی به برنامهریزی برای کسبوکار، توسعه سازمانی، روابط بین فردی در سازمان و عملکرد دارند. در درس 6 این درسنامه توضیح کاملی درباره این نوع کوچینگ دادهایم.
کوچ اجرایی به مدیران کمک میکند به خودآگاهی برسند، اهداف مشخصی داشته باشند و به آن اهداف برسند.
کوچ رهبری، گروهی از افراد یا تیمهای یک سازمان و یا یک فرد را هدایت میکند.
کوچ شغلی از افرادی پشتیبانی میکند که میخواهند مسیر شغلی خود را با موفقیت طی کنند و به اهدافشان برسند. این نوع کوچها معمولا در زمینه منابع انسانی تخصص خوبی دارند.
کوچینگ عملکرد اغلب همراه با انواع مختلف کوچینگ کسبوکار استفاده میشود. کوچ عملکرد تلاشش این است که توانایی مراجع برای انجام کاری را بهبود دهد.
کوچینگ از رویکردهای مختلفی استفاده میکند تا به هدفش برسد. برخی از مهمترین انواع مدلهای کوچینگ را در زیر آوردهایم.
مدل کوچینگ GROW، فرآیند سادهای است که برای تعیین و دستیابی به اهداف، کاملا مناسب است. این مدل برای شروع کار و اهداف کوتاه مدت، مناسب است. GROW مخفف عبارتهای هدف (Goal)، واقعیت (Reality)، گزینهها (Options) و اراده (Will) است.
مدل OSKAR یک روش کوچینگ راهکار محور است که هدفش حل مشکلات پیچیده و دستیابی به اهداف بلندمدت است. OSKAR مخفف عبارتهای نتیجه (Outcome)، مقیاس بندی (Scaling)، دانش و منابع (Know-how and resources)، تایید و اقدام (Affirm and action) و بازبینی (Review) است.
مدل CLEAR یک روش کوچینگ فرآیند محور است. این مدل بر پایه برقراری ارتباط و اعتمادسازی بین کوچ و مراجع عمل می کند. مدل CLEAR انتخاب خوبی برای کوچهایی است که با مراجعان تازه وارد کار میکنند یا آنهایی که به راحتی مشکلاتشان را بیان نمیکنند. عبارت CLEAR مخفف قرارداد (Contract)، گوش دادن (Listening)، کاوش (Exploring)، اقدام (Action) و بازبینی (Review) است.
هدف این مدل، تغییر رفتار و یا بهبود عملکرد است. مدل FUEL بر درک انگیزه، چالشها و فرصتهای فرد تاکید داشته و یک برنامه گام به گام ایجاد می کند تا به اهداف برسند. FUEL مخفف شروع گفتگو (Frame the conversation)، درک وضعیت فعلی (Understand the Current State)، جستجوی هدف موردنظر (Explore the Desired Goal) و برنامه ریختن (Lay out the plan) است.
کوچینگ همکار یک فرآیند همکاری است که در آن افراد با هم کار میکنند تا روشهای مورداستفادهشان را بررسی کرده، اهدافی را تعیین کنند و به یکدیگر بازخورد بدهند و پشتیبانی کنند. مدل کوچینگ همکار معمولا شامل همکارانی میشود که نقش کوچ و فرد مراجع را با هم ایفا میکنند و هدف آن ترویج رشد و توسعه حرفهای است.
وقتی ایده آموزش برای کوچ شدن مطرح میشود، اولین سوالی که پیش میآید این است که «چگونه؟» چطور باید درباره این موضوع مطالعه کنیم؟ چه چیزهایی باید یاد بگیریم؟ چه دورههایی را باید بگذرانیم؟
دورههای کوچینگ بسیار متنوع هستند که بسته به نوع کسبوکار و هدفی که دارید باید یکی را انتخاب کنید. از آنجاییکه دورههای کوچینگ مختلف، اهداف متفاوتی دارند، باید در تصمیم گیری دقت زیادی بکنید. بعضی از این دورهها برای پرورش مهارتها و ویژگیها طراحی شدهاند و برخی دیگر برای پشتیبانی از رشد کسبوکار.
به طور کلی افراد به دنبال دورهای هستند که بتواند آنها را به یکی از این سه مورد، یا هر سه برساند.
یک مدل مفید برای یادگیری، چرخه شایستگی است که از چهار مرحله تشکیل شده و به شناسایی شایستگیهایتان به شما کمک میکند:
یعنی نمیدانید که درباره موضوعی، اطلاعات ندارید. یک مثال خوب، کودکی است که هیچوقت دوچرخه ندیده یا هیچ ایدهای ندارد که به جز زبان خودش، زبانهای دیگری هم در دنیا هست.
یعنی آگاهی دارید که یک مهارت خاص را ندارید. یک مثال آن میتواند کودکی باشد که دیده بقیه بچهها دوچرخهسواری میکنند، یا شنیده که بعضی از مردم به زبان دیگری صحبت میکنند. در نتیجه، مایل است که او هم یاد بگیرد.
زمانی است که یاد گرفتهاید چطور کاری را انجام دهید؛ اما هنوز هم باید دربارهاش فکر کنید تا بتوانید به خوبی آن را انجام دهید.
یک مثال آن کودکی است که میتواند سوار دوچرخه شود اما مهارت کافی ندارد و کمی بعد میافتد.
زمانی که آنقدر خوب یاد گرفتهاید کاری را انجام دهید که ملکه ذهنتان شده و نیازی به فکر کردن ندارید. یعنی دیگر لازم نیست فکر کنید چطور آن کار را انجام دهید، فقط انجامش میدهید. در حقیقت، اگر خوب به آن فکر کنید، حتی شاید نتوانید درست انجامش دهید.
کوچها باید مشخص کنند فرد در کدام مرحله قرار دارد و با روش صحیح به او کمک کنند به مرحله بعد برود.
کوچینگ برای همه افراد مناسب است. برای هر کسی که بخواهد رشد کند و به موفقیت پایدار برسد. کوچینگ یک فرآیند فردی است که میتواند موجب رشد سریع استعدادها شده و به تغییر پایدار کمک کند. کوچ به فرد کمک میکند نسبت به نقاط قوت و انگیزههایش خودآگاهی پیدا کند. در نهایت منجر به تغییر رفتار فرد شده و پتانسیلهای نهفته او را شکوفا میسازد.
همۀ افراد این پتانسیل را دارند که زندگیشان، روابط و کسبوکارشان را تغییر دهند. فرایند کوچینگ قصد دارد با آزاد کردن این پتانسیل، افراد را برای مواجهه با دشواریهای پیش رویشان یاری کند.
فراموش نکنید استفاده از ابزار مناسب در کنار یک کوچ حرفهای رمز موفقیت کسبوکارهاست. مثلا نرم افزار CRM دیدار کمک میکند رابطه خوبی با مشتریان خود برقرار کرده و چیزی را از قلم نیندازید. پیشنهاد میکنیم فرصت استفاده رایگان این نرم افزار به مدت 15 روز را از دست ندهید و اگر خوب بود، سپس اقدام به خرید CRM بکنید.
در این درسنامه سعی داریم، پس از معرفی کامل کوچینگ و انواع آن به سراغ تفاوتهای کوچینگ با سایر اصطلاحات مشابه برویم.
آموزش کوچینگ
(صفحه اصلی)
شباهتها و تفاوتهای آموزش با کوچینگ
شباهتها و تفاوتهای مشاوره با کوچینگ
شباهتها و تفاوتهای منتورینگ با کوچینگ
چگونه یک کوچ حرفه ای خوب انتخاب کنیم؟
کوچینگ برای توسعه فردی | چرا و چگونه؟
چه مهارتهای نیاز داریم تا یک بیزینس کوچ حرفهای شویم؟
لیست بهترین کتابهای کوچینگ و منتورینگ
کوچینگ مدیران چیست و چه تغییراتی در سازمان ایجاد می کند؟
چه کسانی به کوچ نیاز دارند؟ کوچینگ چه کمکی به شما می کند؟
کوچینگ چیست؟
فرایند کوچینگ به افراد و مجموعهها کمک میکند کلید موفقیتشان که درون خودشان نهفته را پیدا کنند. مثلاً در کوچینگ تجاری، مدیران و کارمندان میآموزند از تمام ظرفیتهای موجود در شرکت، برای رسیدن به اهداف شغلی استفاده کنند.
کوچینگ چه فرقی با مشاوره دارد؟
انگیزۀ افراد از ورود به فرایند مشاوره، این است که برای دور شدن از درد یا ناراحتی خود به دنبال راهکار یا نصیحت باشند. اما شخصی که وارد فرایند کوچینگ میشود، به دنبال شکوفا کردن تواناییاش برای رسیدن به اهداف است.