زمان خواندن 3.5 دقیقه
با ایجاد حس ضرورت و نیاز در مشتری، فروش خود را افزایش میدهید. اینها بهترین و سادهترین روشهای ایجاد نیاز در مشتری هستند.
اگر تعداد محصول محدود و در حال اتمام باشد چه میکنید؟ مسلما نگران از دست دادنش میشوید و برای خرید عجله میکنید. بازاریابان ماهر توانایی زیادی در ایجاد حس فوریت در خرید دارند. آنها معمولا این کار را با ترکیب تاکتیکهای مختلف فروش مانند کمیابی، ترس از دست دادن، جذابیتهای احساسی، مشوقها و مهلتها انجام میدهند. ایجاد نیاز در مشتری یک تکنیک فوق العاده قوی است که بسیاری از کسبوکارها برای افزایش فروش از آن استفاده میکنند. اما چطور این کار را انجام میدهند؟
نیاز مشتری، انگیزههای روانی و فیزیکی است که فرد را تحریک میکند محصول یا خدماتی را بخرد و یا به آن کسبوکار وفادار بماند. مثلا امروزه مشتریان به راههای سریع و راحت دریافت پشتیبانی آنلاین نیاز دارند. چنانچه کسبوکاری نتواند تجربه خوبی برای مشتری رقم بزند، احتمال زیادی دارد که مشتری آن کسبوکار را ترک کند. برای آشنایی بیشتر با انواع نیازهای افراد، مقاله هرم نیازهای مازلو را بخوانید تا دید کاملتری نسبت به این موضوع داشته باشید.
گاهی اوقات شما باید چیزی را بفروشید که اصلا آدم ها نمی دانند که به آن نیاز دارند. شاید هم الان به آن نیاز نداشته باشند و بعدا به آن نیاز پیدا کنند. در این حالت شما باید احساس نیاز را در آنها به وجود بیاورید. این کار با فهمیدن نیاز مشتریها تفاوت دارد و در واقع ساختن نیاز برای آنهاست.
در این شرایط باید کاری کنید که مشتری ها یک مقدار احساس اضطراب و نگرانی داشته باشند. معمولا افرادی که در بیمه کار می کنند این روش را به کار می گیرند. مثلا اینطوری که می پرسند: «شما بیمه عمر دارید؟»
شما میگویید: «نه!»
و آنها می پرسند: «خب اگه همین الان خدای نکرده بمیرید، چه اتفاقی می افته؟!»
جواب میدهید: «راستش نمیدونم! تا حالا بهش فکر نکردم. فکر کنم همسرم بتونه خانواده رو ساپورت کنه.»
سؤالی که بعدش می پرسند این است: «اون چجوری قراره این کار رو انجام بده؟»
شاید جواب تان این باشد که: «فکر کنم بتونه یه کار گیر بیاره!»
– «پس کی مواظب بچه ها باشه؟»
– «راستش نمی دونم!»
کاری که فروشنده های بیمه انجام میدهند در واقع این است که مجبورتان می کنند واقعا درباره درد فکر کنید! شاید خودتان هیچ وقت در مورد آن درد فکر نکنید و شاید هم اصلا آن اتفاق دردناک برایتان رخ ندهد! اما آن فروشنده ها مجبورتان می کنند که به جنبه های مختلفش فکر کنید!
بعد که شما درد را احساس کردید، میگویند: «شما واقعا دوست ندارید این اتفاق بیافته، درسته؟ فکر کنید فقط با 50 هزار تومان در ماه، می تونید مطمئن باشید که هیچ کدوم از این اتفاق ها نمی افته!»
بعضی ها به این کار میگویند تکنیک استرس زایی و خلاصی.
اول یک تصویر استرس زا در ذهن تان می سازند: «خدای من! زنم نمی تونه خانواده رو سیر کنه!»
اما بعد با گفتن جمله ی: «ولی نگران نباشید! این بیمه نامه مشکل شما رو حل میکنه!»، شما را از درد خلاص می کنند.
مثلا فرض کنید که میخواهید رئیس یک شرکت را ترغیب کنید که در دوره های مذاکره شما ثبت نام کند. می توانید از او در مورد میزان سود شرکت بپرسید و اگر از کم بودن سود شکایت کرد، به او بگویید: «خب به نظرتون چرا سود شرکت شما کمه؟!»
ممکن است بگوید: «راستش فکر میکنم ما خیلی خوب نمی تونیم از مشتری هامون پول بگیریم.»
اینجا باید به او بگویید: «دقیقا منظورتون چیه؟ یه مثال برام می زنید؟»
– «میدونی؛ اخیرا ما یه فروش داشتیم که طرف حسابی باهامون چونه زد و ازمون تخفیف گرفت. روی اون معامله تقریبا هیچ سودی نکردیم!»
حالا باید بپرسید: «اگه می تونستید قیمت محصول تون رو مثلا حدود 20 درصد بالا ببرید، به حاشیه سود مورد نظرتون می رسیدید؟»
و او جواب میدهد: «ما کلا سودمون در بهترین حالت 20 درصده. اگه 20 درصد دیگه اضافه بشه، خب معلومه که خیلی خوبه»
اینجا به او میگویید: «به نظر میاد این کار خیلی راحت تر از دو برابر کردن تعداد فروش هاتونه، درسته؟»
و او جواب میدهد: «البته!»
اینجا دقیقا جایی است که باید ضعف آن شرکت در مذاکره را به رئیسش یادآوری کنید و در مورد فواید شرکت در دوره مذاکره به او بگویید. و باید تأکید کنید که آنها تا الان به دلیل اینکه مذاکره را بلد نبودهاند چقدر سود از دست دادهاند و با شرکت در این دوره مشکل شان به کلی حل میشود.
کاری که شما باید انجام بدهید سؤال پرسیدن است. و این که کاری کنید مشتری به این نتیجه برسد که: «ما باید حتما این کار را انجام بدهیم!»
از بعضی افراد باید بپرسید:
«اگر تصادف کنید هزینه تعمیر ماشین تون چقدر میشه؟»
«یا هزینه ی داشتن کارمندانی که آموزش ندیدند چقدره؟»
معمولا آنها به این سؤال ها فکر نکردند. می توانید ازشان راجع به بازدهی کارمندهایشان سؤال کنید. هر بار که بخواهید یک نیروی جدید استخدام کنید چقدر برایتان هزینه دارد؟ چقدر برایشان در سال هزینه می کنید؟!
و آنها با فکر کردن به جواب و یک حساب و کتاب ساده دچار ترس میشوند!
کار شما به عنوان یک متخصص فروش این است که از این روش در زمینه تخصصی تان استفاده کنید.
پس از خودتان بپرسید: چطوری میتوانم به مشتری هایم استرس بدهم؟ چطوری میتوانم در ذهن شان نیاز ایجاد کنم؟
اگر این کار را بکنید بعدا وقتی که دارید راه حل پیشنهادی تان را ارائه میدهید، آنها مجبور میشوند پیشنهادتان را قبول کنند.
فقط یادتان باشد که این کار به هیچ وجه دروغ و دغل بازی نیست. این نیازها واقعا وجود دارند و آدم ها حاضرند برای اینکه خیال شان از این دست مسائل راحت بشود، هزینه کنند.
شما فقط دارید تلاش می کنید که مشتری ها به نیازهایشان واقعا فکر کنند و آنها را ارزیابی کنند. و متوجه شوند که برای رفع نیازشان باید واقعا کاری بکنند.
پس حتما از این روش استفاده کنید.
آخرین چیزی که برای فهمیدن نیاز مشتری باید بدانید این است که:
چیزی که شما میگویید ممکن است درست نباشد، چون شما فروشنده اید. اما چیزی که مشتری ها میگویند کاملا درست است.
اگر شرایطی فراهم کنید که آنها خودشان بگویند: «من این را نیاز دارم»، آن وقت شما موفق شدید. اصلا نقطه طلایی سؤال پرسیدن همین است. باید مشتری را به آن نقطه برسانید که بگوید: «من واقعا باید این را عوض کنم!» یا «من جدی جدی با این قضیه مشکل دارم!»
اگر شما بگویید: «تو به این احتیاج داری»، آنها به فکر فرو میروند و میگویند: «اممم… راستش… نمی دونم. یعنی مطمئن نیستم.»
کاری که باید انجام بدهید این است که کاری کنید خودشان بگویند: «من این را لازم دارم.»
دقیقا به همین دلیل است که ساخت قیف پرسشنامه و ایجاد نیاز انقدر مهم است. شما باید تا جایی به این روش ها ادامه بدهید که آنها بگویند: «آره، واقعا فکر می کنم باید یه فکری درباره این بکنم.»
در ادامه 10 روش اثبات شده را آوردهایم که به شما در ایجاد حس فوریت خرید در مشتریان بالقوهتان کمک خواهد کرد.
اگر هیچ محدودیت زمانی برای خرید محصول یا خدمات شما وجود نداشته باشد، ممکن است مشتریان احتمالی به پیشنهادهای سایر رقبا نگاهی بیندازند و به سادگی از کنار پیشنهاد شما رد شوند.
با شرح مزایای محصول یا خدمات خود شروع کنید و امتیازات محصولتان را نسبت به رقبا برای مخاطبین توضیح دهید. همچنین میتوانید اثرات منفی و مضرات ناشی از عدم خرید محصول خود را برجسته کنید.
ترس از دست دادن (FOMO) یک تکنیک بسیار موثر برای ایجاد حس فوریت در مشتریان بالقوه است. با گفتن اینکه در حال حاضر چه تعداد محصول در انبار باقی مانده است، میتوانید از FOMO به نفع خود استفاده کنید.
یکی دیگر از بهترین روش های ایجاد نیاز در مشتری، استفاده از رنگهای گرم است. بازاریابان از رنگهای خاصی برای ایجاد حس فوریت استفاده میکنند.
یکی دیگر از روشهای ایجاد نیاز در مشتری این است که با پیگیری مشتریان، فوریت را افزایش دهید. به عنوان مثال از طریق ارسال یک ایمیل به مشتریان احتمالی خود بگویید که تا پایان پیشنهاد منحصربهفردی که داخل وبسایت گذاشتهاید، چند ساعت بیشتر باقی نمانده.
مشتری برای اینکه ترغیب به خرید بشود باید مطمئن باشد که هنگام خرید با مشکل یا دردسر روبرو نمیشود. خرید محصولات خود را تا حد امکان سادهسازی کنید. هر مشکل احتمالی را که باعث تعویق خرید مشتریان میشود را برطرف کنید.
عنوان نقش مهمی در ایجاد حس فوریت دارد. به همین دلیل از عناوینی استفاده کنید که کمیابی یا انحصاری بودن پیشنهاد را نشان میدهند.
یکی دیگر از روشهای ایجاد نیاز در مشتری این است که مشتری متوجه شود محدودیتی وجود دارد. به مشتریانتان بگویید اگر تا 5 ساعت آینده خرید کنند، شامل طرح دریافت هدیه یا ارسال رایگان میشوند.
کلمات مرتبط با زمان، به دلیل انتقال حس کمیابی و ترس از دست دادن، تاثیر بیشتری را در مخاطبین ایجاد میکنند.
با ساده سازی فرآیند خرید میتوانید احساس نیاز در مشتری ایجاد کنید.
در درس های 10 و 11 به اندازه کافی درباره فهمیدن نیازهای مشتری و ایجاد نیاز در مشتری صحبت کردیم. در درس بعد درباره این صحبت می کنیم که چطور باید یک مرحله جلوتر برویم و راهکار خودمان را به مشتری ها پیشنهاد بدهیم…
آموزش فروش
(صفحه اصلی)
فروش چیست؟ | یک دیدگاه جدید به کار فروشندگی (درس 1 آموزش فروش)
فروش موفق در ۸ گام خیلی ساده (درس ۲ آموزش فروش)
متد فروش ارتباطی چیست؟ | ۴ مرحله اصلی در روش فروش مدرن (درس 3 آموزش فروش)
فروشنده ی محبوب قلب ها! | چرا ایجاد رابطه با مشتری انقدر مهم است؟ (درس 4 آموزش فروش)
زبان بدن در فروش | ۵ نکته کلیدی برای محبوب شدن نزد مشتری (درس 5 آموزش فروش)
ایجاد “احساس مهم بودن” در مشتری، در مذاکرات فروش (درس 6 آموزش فروش)
اثر “خوب گوش کردن” در افزایش فروش (درس 7 آموزش فروش)
“قیف سؤالات فروش” چیست و چگونه کار می کند؟ (درس 8 آموزش فروش)
روانشناسی مشتری | راز فروش به تیپ های شخصیتی مختلف (درس 9 آموزش فروش)
چگونه باید نیازهای مشتریان را شناسایی کرد؟ (درس 10 آموزش فروش)
تکنیک “ایجاد نیاز در مشتریان” برای فروش بیشتر (درس 11 آموزش فروش)
به جای فروش، برای مشتری نسخه تجویز کنید! (درس 12 آموزش فروش)
تکنیک “کندن پوست پیاز” در برخورد با مخالفت های مشتری (درس 13 آموزش فروش)
روش اصولی “همدلی کردن با مشتری” در مذاکرات فروش (درس 14 آموزش فروش)
شاه کلید فروش: برای همه شرایط احتمالی آماده باشید! (درس 15 آموزش فروش)
تخفیف دادن ممنوع! | ۵ ترفند برای مواجهه با مشتریانی که زیاد چانه میزنند (درس 16 آموزش فروش)
چند استراتژی فوقالعاده موثر برای نهایی کردن فروش (درس 17 آموزش فروش)
در نهایی کردن خرید از چه کلماتی باید استفاده کنید؟ (درس 18 آموزش فروش)
فوت کوزه گری فروشندگان حرفه ای: همیشه توپ را در زمین خود نگه دارید! (درس 19 آموزش فروش)
۷ اصل اساسی برای افزایش راندمان فروش (درس 20 آموزش فروش)
روش علمی فروش (درس 21 آموزش فروش)
چطور در مشتری، نیاز ایجاد کنیم؟
دقت کنید بازاریاب ها نیاز ایجاد نمی کنند، بلکه این نیاز از طریق تربیت اجتماعی مصرف کنندگان ایجاد شده است. در این حالت، خواسته ها زمانی به نیاز تبدیل می شوند که یک چیزی که تصور می شود نیازی را برآورده می کند ارزش گذاری شود. مشتری باید درک کند که آن چیز(محصول یا خدمت) ارزش خریدن دارد.
چطور مشتری را راضی کنیم که نیازش را بیان کند؟
این تکنیکها و مثالهایی که گفتیم را در ذهنتان نگه دارید. بایدمشتری را به تقطهای برسانید که بگوید من به این محصول یا خدمت نیاز دارم. هیچ وقت شما نباید به مشتری بگویید چه چیزی نیاز دارد. صبر کنید و مشتری را متقاعد کنید تا خودش اقرار کند.