پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
مشکل را شرح دهید.
بگذارید بدانند چقدر درگیر هستید.
وقتی مشکل حل شد آن را پیگیری کنید.
زمان خواندن 20 دقیقه
طرز برخورد با مشتری و نحوهی صحبت با او و ارائهی خدمات مناسب به مشتری از اولویتهای هر کسب و کار است. در این مقاله به معرفی کامل ۴۹ روش صحبت با مشتری در سه بخش یعنی لحن صحبت با مشتری، مدیریت شرایط و مکالمات سخت و دشوار و انگیزه دادن به مشتریان میپردازیم.
اگر محتوی شنیدنی را ترجیح میدهید، فایل صوتی مقاله را گوش کنید:
برقراری ارتباط خوب یک هنر است و هدایت آن به سمت و سوی خاص و برای پیشبرد اهداف، یک علم محسوب میشود. نحوه صحبت کردن با مشتری اثر زیادی روی اعتبار و برند شما دارد و هیچ چیز به اندازه یک ارتباط مطلوب پیوسته، موجب رضایت مشتری نمیشود. تا کنون قطعا این سوال را از خودتان پرسیده اید که چگونه با مشتری ارتباط برقرار کنیم؟ زمانی که شما به یادگیری و شناخت فنون طرز برخورد با مشتری در تبادل اطلاعات و گرفتن بازخورد بپردازید قطعا نتایج بهتری کسب میکنید تا برای تغییر لوگو یا تخفیف بیست درصدی محصولاتتان اقدام کنید.
چگونه با مشتری صحبت کنیم؟ آیا «پرداختن» به ارتباط یعنی وقتی با یک مشتری صحبت میکنید؟ استراتژی یک مکالمهی موفق چیست؟ استاندارد جهانی امور مشتریان با این شروع میشود که با انسانها شبیه انسان رفتار کنیم. اگر توصیههایی که برای اصول صحبت با مشتری در این راهنما وجود دارد را بکار بگیرید، موفقیت شما را در مسیر مشتری مداری تضمین میکنیم. نکات این مقاله در سه بخش برای شما تنظیم شده است که عبارتند از: طرز صحبت با مشتری، مدیریت شرایط و مکالمات سخت و دشوار و انگیزه دادن به مشتریان.
در ۴۹ نکته علمی و روانشناسی در این مقاله توضیح داده می شود که چطور باید با مشتری صحبت کنید. اگر می خواهید کلامتان در فروش معجزه کند این مقاله را از دست ندهید.
درست مثل موسیقی اگر لحن درستی نداشته باشید کل کار خراب میشود. مثلا «چیز دیگهای هم هست؟» و «آیا بازم میتونم به شما کمک کنم؟»سوالات یکسانی هستند اما شکل و لحن کاملا متفاوتی دارند. زمانی که در حال تعیین چارچوب مکالمات تیم امور مشتریان هستید، استانداردهایی را برای مکالمات کاری اشخاص در نظر بگیرید. این کمک میکند تا تک تک پرسنل شیوه صحبت کردن خاص خود را حفظ کنند و تصور نشود ماشینوار مطالبی را از روی نوشته میخوانند.
با هم این سوال: چگونه با مشتری صحبت کنیم؟ مثال قبلی را در نحوه صحبت کردن با مشتری در نظر بگیرید «چیز دیگهای هم هست؟» و « آیا بازم میتونم به شما کمک کنم؟»
در جمله اول به وضوح به سمت کج خلقی میرویم درحالیکه دومی دوستانه و حرفهای است. برای داشتن مشتریان بیشتر باید این نحوه برخورد با مشتری را داشته باشید. مثلا در پاسخ به مشتری بنویسید:
سلام آقای رضایی،
من امشب سفارش شما رو جایگزین کردم. باید سر ساعت به دستتون برسه. ترتیبی دادم که برای دریافت این یکی تایید شما لازم باشه، پس باید برای دریافتش امضا بدید. راستی، تولدتون هم مبارک!
موفق باشید.
با لحن مثبت صحبت کردن یکی از رمز و رازهای برخورد با مشتری است که باعث پیشبرد مکالمه میشود و از مشکلات ناشی از سوء تفاهم در ارتباط جلوگیری میکند. کلماتی مثل«نمیشود»، «نخواهد شد» و «نیست» و عباراتی مثل «ما مجبور نیستیم» یا «شما باید» اغلب بار معنایی منفی دارند. برای بهبود نحوه ارتباط با مشتری، روی چگونگی حل مشکل تمرکز کنید و از کلماتی که برانگیزانندگی منفی دارند اجتناب کنید. مثال:
لحن بد: «نه ما این رو نداریم».
لحن ملایمتر: «می دونم که چقدر میتونه کمک کنه، اما متاسفانه ما برنامهای برای اضافه کردن این عملکرد نداریم».
لحن خوب: «چون الان هیچ راهی برای انجام این کار نیست، از شما تشکر میکنیم که وقت گذاشتید و به ما اطلاع دادید که چه چیزی میخواید، بیشتر پیشرفتی که ما داشتیم از ایدهها و پیشنهادهای شماست، پس ممنونم که به ما کمک میکنید!»
فرض کنید که یکی از محصولاتتان تا یک ماه دیگر تامین نمیشود و باید این مطلب را فورا به مشتری منتقل کنید. پاسخ زیر را ملاحظه کنید:
من نمیتونم تا ماه بعدی این محصول رو به شما برسونم، تامینش عقب افتاده و الان موجود نیست. باید چند هفته صبر کنید، اما میتونم سفارش شما رو همین الان ثبت کنم.
ظاهرا محصول دوباره تامین میشه و ماه دیگه در دسترس خواهد بود. میتونم همین الان برای شما ثبت سفارش کنم و اطمینان بدم که ما به محض رسیدن محصول به انبار براتون ارسالش میکنیم.
تغییر مسیر یک مکالمه از منفی به مثبت، نیازمند تمرکز بر راه حلهای احتمالی است. وقتی به نتیجه رساندن مشتری هدف یک مکالمه باشد، احتمال ناراحتی مشتری کمتر میشود.
مشتریان به آنچه نمیتوانید انجام دهید توجه نمیکنند بلکه دوست دارند بشنوند چه کارهایی را انجام خواهید داد.
یکی از تکنیکهای برخورد با مشتری این است که در شرایط چالش برانگیزی که مشتری «باید» کاری را انجام دهد، میتوانید از زبان مثبت برای یادآوری این مطلب به مشتری و خودتان استفاده کنید که این یک کار گروهی است:
با ادبیات منفی
اول، باید چک بشه…
الان، باید هماهنگ کنید…
بعدش، شما باید…
با ادبیات مثبت
اول، اجازه بدید تایید بشه…
الان، میتونیم هماهنگ کنیم …
بعدش، بهترین راه حل اینه که اگه ما …
زبان مثبت راهها را برای روابط آینده بازمیگذارد و مشتری حس نمیکند وقتش را با این کار تلف کرده است.
توصیه حرفهای: یادتان باشد معمولا اولین تاثیری که مشتری از پشت تلفن میگیرد، تعیین میکند که آیا رابطهاش را با شما ادامه میدهد یا نه. به همین خاطر عایت آداب مکالمه در هنگام صحبت با مشتری پشت تلفن، کلید تاثیر گذاری مثبت روی مشتری است و شما را حرفهای نشان میدهد. خیلی مهم است که از عبارات مناسب و تن صدای آهسته استفاده کنید.
مهم نیست که پاسخ شما چقدر جالب است، بیشتر مشتریان به ایمیلهای 1000 کلمهای توجهی ندارند! بهتر است جملات و پاراگرافها کوتاه باشند. متنهای بلند خوانده نخواهند شد. از تصاویر، ویدئوها و لینکهای مقالات علمی استفاده کنید تا پاسخهای شما مورد توجه قرار بگیرند.
نکته: وقتی بخش علمی و خدمات شرکت شما در کنار هم باشند این فرایند ساده میشود چون میتوانید به مقالاتتان ارجاع دهید و همزمان پاسخگو هم باشید.
هدف بخش پشتیبانی در برقراری ارتباط با مشتری این است که به آنها پاسخ دهد و باعث شود احساس رضایت داشته باشند. میتوانید پاسخ خود را با لینکی از یک مقاله ارسال کنید ولی افزودن یکی دو جمله بسیار مودبانهتر است.
وقتی در مدت 30 ثانیه پاسخ از پیش نوشته شدهای را بارگذاری میکنید و فقط نام و درخواست او را در متن اضافه میکنید، ممکن است برخی افراد تصور کنند پیام آنها اصلا خوانده نمیشود. پس بهتر است ایمیلهایی که فوری نیستند را بگذارید تا مدتی منتظر باشند. البته مشتریانی که در وضعیت اورژانسی هستند انتظار دارند در اسرع وقت پاسخگو باشید و شما هم باید آنها را در اولویت بگذارید.
فولدری جداگانه در بخش اصلی پشتیبانی خود درست کنید که بتوانید پیامهای فوری را در آن بگذارید. به این ترتیب اعضای تیم به سرعت پیامهای مشتریانی که باید فورا پاسخ داده شوند را میبینند.
اگر در احوالپرسی از اسم مشتری استفاده نکنید، فرصت بهرمندی از تکنیکهای روانشناسی رفتاری مشتری به نفع خودتان را از دست میدهید. Dale Carnegie به خوانندگان توصیه میکند:
یادتان باشد اسم هر فردی برای او مهمترین و شیرینترین کلام به هر زبانی است.
باید به شما اجازه داده شود که اسم مشتریان به شکل اتوماتیک در پاسخها نوشته شود. مطمئن شوید که اسمی را درست متوجه شده اید. اگر اسم مشتری را نمیدانید با شیوه دوستانه معمولی شروع کنید.
با همان لحن مشتری صحبت کردن به آنها میفهماند که طرفدار آنها هستید. اگر یک مشتری رسمی است شما هم رسمی باشید. اگر معمولی است شما هم معمولی صحبت کنید. در ایمیلها لحن پیامتان را برای مشتری با او هماهنگ کنید. اگر کاملا مشخص است که عصبانی هستند آنها را آرام کنید و اگر هیجانزده شدهاند آنها را سرشوق بیاورید.
در بیشتر پیامها نکته اینجاست که تا حدی شبیه مشتری باشید نه اینکه کاملا با او یکی شوید. شبیه شدن ایجاد ارتباط میکند و مشتری به آرامش بیشتری میرسد، این باعث میشود تلاشی که برای برقراری ارتباط و تفهیم مسئله به مشتری دارید هم کاهش یابد.
در طرز صحبت با مشتری پیش از آنکه از شوخی یا اصطلاحی استفاده کنید، میزان اشتراک خود و مشتری را بسنجید، شاید به راحتی معنی مطلبی را که نوشتهاید درک نکنند و دچار سوء تفاهم شوند. GIF ها بسیار کمک میکنند ولی هنوز فونتی برای شوخی ابداع نشده، پس هر کلمه را با دقت و تفکر انتخاب کنید. اگر مشتری شما با جوک پیامش را شروع کرده باشد، با شوخی مشابه حتما روز خوبی برای او میسازید.
مجموعه قوانینی که سبک کار شما در طرز صحبت با مشتری را میسازد عنصر ویژهای در شهرت شما برای ایجاد اعتبار است و هر عضو تیم در ایجاد یکپارچگی این تجربه نقش دارد. این کار بایستی به شکلی انجام شود که مانع از خلاقیت نشود. بر کارهایی که باید در طرز برقراری ارتباط با مشتری انجام شود تمرکز کنید و نوع خاصی از دستورالعمل انجام این کار که میپسندید را مشخص کنید.
برای مثال بخش امور مشتریان یک شرکت همه آنچه باید مطرح شود را مشخص کرده که شامل همه موارد میشود. مثلا به ایمیلهای مشتریان باید چه گفت (مکالمات نه مراسلات) و کلماتی که نباید به کار برد (مزاحمت و متاسفانه) و حتی شکل مرتبکردن شماره تلفن مشتریان را مشخص کرده است. ایجاد یک زبان یا استفاده از عبارات کاربردی موجب ارزشمندتر شدن شرکت بین اعضای گروه میشود، به آنها یادآوری میکند که نماینده کجا هستند و استانداردهایی که باید رعایت کنند را مشخص میکند.
توصیه حرفهای: دایره واژگان خود را بزرگتر کنید. یک واژهنامه پشتیبان درست کنید و عبارتهایی که اعضای گروه باید بکار ببرند را در آن بگذارید، عباراتی مثل:«باعث خوشحالی منه»،«بلافاصله». واژه نامه پشتیبان مثل این است که تیم شما لباس همشکل بپوشند و انگار میگوید که «ما این چنین هستیم و اینگونه رفتار میکنیم.» وقتی ابتدای کار این ارزشها و باورها مشخص شده باشند کارفرما این امکان را دارد که هویتی پیرامون این رفتار و باورها پدید بیاورد تا خدمات چشمگیری را ارائه کند.
با داشتن بخشی پویا شامل پاسخهای ذخیرهشده باعث میشوید تا تیم در پاسخگویی به سوالات مشابهی که قبلا پاسخ داده شدهاند در زمانشان صرفهجویی کنند. پاسخهای ذخیرهشده میتواند باعث کاهش مکالماتی شوند که فایدهای برای شرکت ندارند. مشتری جدیدی که نمیداند چطور باید گذر واژهاش را تغییر دهد همچنان به کمک نیاز دارد اما پاسخها را میتوان از قبل داشت. به این ترتیب زمان بیشتری برای مکالمات ارزشمندتر خواهید داشت که نتایج واقعی دارند.
ایجاد راهنمای مناسب به تیم کمک میکند تا از هوش خود استفاده کنند که چه وقت باید پاسخی را برای استفادههای بعدی ذخیره و اضافه کنند. اغلب برای به وجود آوردن این افزونه همین کافیست که:«فکر میکنم این سوال زیاد مطرح میشه.»
توصیه حرفهای: مانع از ذخیرهسازی پاسخهای جدید نشوید. با افزودن دائمی پاسخهای ذخیره شده همیشه بروز باشید. اینکه یک مجموعهی پر از پاسخ داشته باشید بهتر از این است که در پاسخگویی هیجان زده شوید و از کلماتی استفاده کنید که به ندرت بکار میبرید.
در ارتباط با مشتری اگر میتوانید کاری برای مشتری انجام دهید به هر شکلی که باشد، آن را انجام دهید. آنها هر چه کمتر تلاشکنند به خدمات شما نمره بهتری میدهند. وقتی لازم است که یک مشتری دستورالعملهای زیادی را خودش انجام دهد، از اعداد یا نقطه استفاده کنید. مثلا لازم دارید که مشتری مرور کاملی بکند تا ایراد بارگذاری کند یک صفحه را پیدا کند و راهحلهای دیگر به این اندازه کارایی ندارند، برای اینکار میتوانید به این شکل مشتری را راهنمایی کنید:
سلام {اسم مشتری}
ممنونم که همه این کارها را انجام دادی! آیا میتونی یه مروری بکنی تا ببینیم چه مشکلات دیگهای وجود داره؟ کارهایی که باید روی کامپیوترت انجام بدی رو برات گذاشتم.1. برو به استارت (دکمه پایین سمت راست دسکتاپ)
2. Run رو انتخاب کن.
3.تایپ کن cmd (فقط حروف رو تایپ کن نه علامتها رو)
4. این کار یک DOS prompt رو باز میکنه یه بار دیگه تایپ کن :”tracert [SUBDOMAIN].[site].com”شاید چند دقیقه وقت بگیره تا کارش رو انجام بده. نتیجه یه سری متنه که مشکلات کامپیوترت رو با سرور ما نشون میده. اونا رو کپی کن و از همین ایمیل یه reply برای من بزن. بخاطر کمکت خیلی ممنونم. قول میدم این مشکل زود حل میشه.
با تشکر
{اسم شما} از امور مشتریان شرکت {اسم شرکت}
اجازه ندهید کسانی که آموزشهای ویژه ندیدهاند بدون تایید یک متخصص پاسخگویی را انجام دهند. یک نفر را در گروه داشته باشید که او را با یک پیام داخلی منشن کنید تا پیش نویس پاسخها را قبل از ارسال به سرعت بازخوانی کند. یادتان باشد امور مشتریان بخش چالش برانگیز و ویژهای است. هر کسی از عهده آن برنمیآید.
مکالمات را طوری تمام نکنید که مشتری احساس کند برای کار دیگری عجله دارید. در عوض آنها را به ادامه مکالمه دعوت کنید. «اگر مساله دیگری هست با من در میون بگذارید. خوشحال میشم کمکتون کنم.» اجازه دهید مشتری بداند که از کمک به او خوشحال میشوید و هر چند سوالش «مسخره» به نظر برسد باز هم پاسخگو هستید. هیچ سوالی در پشتیبانی مسخره نیست.
وقتی که امکانش هست بجای آنکه مراحل را تایپ کنید از صفحه عکس بگیرید و به مشتری نشان دهید چه کاری باید انجام دهد. این توصیه ای است که Denise Twum در issuu عنوان کرده:
به جای آنکه به مشتریان بگویید چه کاری کنند به آنها نشان دهید. من آنها را ضبط میکنم، این کار رایگان است و یک لینک به وجود میآورد که بجای فایلهای سنگینی که باید به پاسخها پیوست شوند میتوان از آنها استفاده کرد. وقتی کسی برای پیدا کردن بخش خاصی در حسابش کمک میخواهد، به حساب وصل میشوم و مراحل را ضبط میکنم بجای اینکه تایپ کنم 1. برو اینجا 2. اینجا رو کلیک کن 3. این دکمه سبز رو بزن. این کار سریع است و نیاز به ادبیات خاصی ندارد. اینکار بسیاری از مکالمات را حذف میکند و نتایج بسیار خوبی هم دارد.
از زبان ساده، صریح، روان و قابل فهم استفاده کنید. از جملات مجهول و کلمات خشک ( فیالواقع، باید و حتما)، اصطلاحات و عبارتهای فنی استفاده نکنید.
کدامیک از جملات زیر را بیشتر می پسندید؟
«شما را وصل میکنم. تماس شما برای ما بسیار ارزشمند است.»
«سلام خانم مرادی، میخوام شما رو به متخصص امور مشتریانمون به اسم آقای صالحی معرفی کنم. اون بهتر میتونه به سوال شما جواب بده.»
به سادگی اولین پاسخ چیزی است که افراد از شنیدنش خسته شده اند. دومی به مشتری توضیح میدهد که چرا این کار بهتر است. کلمات تغییرات بزرگی ایجاد میکنند. از جملات و عبارات مشتری پسند استفاده کنید.
با مشتریان خود معمولی صحبت کنید. چون آنها مردم معمولی هستند. به مثالهای ناامیدکنندهای که میآوریم دقت کنید:
سلام
ما اکنون درخواست شما را دریافت داشتهایم. در اسرع وقت برای سفارش به شما رجوع میکنیم. کد ثبت سفارش شما 1234567# است. در ارتباطات بعدی لطفا این کد را هم ضمیمیه بفرمایید.
تیم ثبت سفارش
انگار مشتری یک کد است! لحن رسمی متن مشتری را به خود جلب نمیکند. این یک «درخواست» است یا مکالمه با یک شخص حقیقی؟ دوستانه، مودب و معمولی باشید. ایمیل زیر تاثیر بهتری خواهد داشت:
دوست من سلام
از سفارش شما متشکریم! این یک ایمیل خودکار است که اعلام میکند ایمیل شما به دست من رسیده است. من بزودی پاسخگوی شما هستم.
متشکرم
صدف تیموری، امور مشتریان
مشتریان انتظار دارند با آنها محترمانه برخورد شود. زمانی که با آنها معمولی صحبت نکنید؛ ارتباط و صمیمیت آنها را از دست دادهاید. بعد از آن هم مشتریان بیشتری را از دست میدهید.
وقتی یک مشتری به زبان دیگری با شما مکاتبه میکند از یک ابزار ترجمه (مثل گوگل ترنسلیت) استفاده کنید و متنی که برای ترجمه مینویسید افعال معلوم و کلمات ساده داشته باشد. اصطلاح بکار نبرید. بیشتر با تصویر کار کنید تا متن. اگر در تیم شما کسی هست که به آن زبان صحبت کند از او برای چک کردن پاسخ کمک بگیرید.
مطمئن شوید به مرحلهای در ارتباط خود با مشتری رسیدهاید که کاملا واضح و مشخص است که «خیلی خب کارمون تموم شد!» سعی کنید مکاتبه خود را با عباراتی مثل این ختم کنید:
«بسیار عالی! خوشحالم که ما تونستیم این مشکل رو حل کنیم. آیا میتونم برای کار دیگهای هم کمکتون کنم؟ خوشحالم که به شما کمک میکنم.»
باور داشته باشید یا نه، اگر از برخی مشتریان نپرسید مشکل دیگری دارند یا نه، مشکلشان را با شما درمیان نمیگذارند. افزودن «خوشحالم که به شما کمک میکنم» به مشتری میفهماند که اگر سوال بیشتری بپرسند ایرادی ندارد و در واقع شما هم باید از این کار خوشحال باشید.
درخواستهایی هم هستند که شما تامینکننده آنها نیستید، مثلا شامل اجناسی که در انبار دارید نمیشود یا با قوانین شما مغایرت دارند. در هر صورت همیشه نمیتوانید پاسخ مثبت بدهید اما این دلیل نمیشود که کوتاهی کنید و بیادب باشید.
نحوه ارتباط با مشتری باعث میشود به رضایت یا نارضایتی اون ختم شود؟
کنترل شرایط سختی که ممکن است در امور مشتریان روی دهد کار مشکلی است و ساده یا خنده دار نیست و به ندرت هر مشکلی یک راه حل درست و کامل خواهد داشت. اما با کمی آمادگی میتوانید با این مشکل با مهارت و زیبایی برخورد کنید به شکلی که استاندارهای بالا را حفظ کرده و تصمیمات بهتری با توجه به شرایط بگیرید.
این تکنیکها به تقویت روابط فردی شما با مشتریان و همچنین به اعتبار شرکتی که در آن کار میکنید میافزاید.
به عنوان نماینده شرکت، مسئولیت خود در نارضایتی مشتری را بپذیرید. این کار شما را به مشکل نمیاندازد و همچنین به مشتری هم این اجازه را نمیدهد که هر درخواستی داشته باشد. اما این فرصت را میدهد که به جای عصبانیت از یک شرکت با یکی از مسئولان آن صحبت کند.
«متاسفم» عبارتی است که حتی وقتی شما ایرادی نداشته باشید هم کاربرد دارد. «واقعا بخاطرش متاسفم» هم برای عذرخواهی از یک مشتری ناراضی است که انتظاراتش برآورده نشده است، نه برای اینکه شما مورد سرزنش قرار بگیرید.
بر روی پاسخی که باید بدهید تمرکز کنید. از مشکلی که مشتری با آن مواجه شده عذرخواهی کنید اما بیشتر وقت خود را صرف حل آن کنید. وقتی که مشکل اساسی است تاسف و همدردی خود را ابراز کنید و بعد به سوی حل مشکل یا دادن اطلاعات بیشتر به مشتری حرکت کنید.
وقتی مشتری یک باگ را گزارش میدهد احتمالا ناراحت شده است. بدون اتلاف وقت و مستقیم به مشکل مشتریان بپردازید هم در زمان گزارش اولیه و هم برای پیگیریهای بعدی.
اول بدون آنکه به حاشیه و برقراری ارتباط دوستانه برای آینده بپردازید مشکل را حل کنید.
فرض کنید یک باگ تنظیمات یک مشتری را بهم زده یا سایت شما دچار ایراد شده باشد. مشتریان نمیتوانند وارد سایت شوند یا از محصولات شما استفاده کنند یا به سایت شما دسترسی بهتری داشته باشند. این راهنما را دنبال کنید:
اشتباهاتتان را بر عهده بگیرید، به دنبال بهبود باشید و مراحل را دنبال کنید تا مطمئن شوید این اتفاق تکرار نمیشود. متوجه خواهید شد که مشتریانتان بسیار بخشنده هستند.
پشتیبانی عالی به همراهی زیاد با مشتری نیازمند است. برای صحبت کردن از ضمیر اول شخص استفاده کنید: «کاملا متوجهم چرا اونو میخواید» یا « می دونم (….) چطوری میشه.»
چیزی که در (…) بکار میبرید تاثیر زیادی بر لحن پیام شما خواهد داشت. مورد اول مشخصا برای یک مشتری ناراحت بکار میرود. حالت مشتری را از نوشتهاش دریابید و با احساس اون همدردی کنید.
خود را به خاطر ندانستن پاسخ سرزنش نکنید. مسئولیت نماینده بخش امور مشتریان اصرار به اصلاح امور است، نه کامل بودن (مخصوصا وقتی تازهکار هستید). اهمیت سریع بودن هرگز به اندازه ارتباط موثر نیست. اگر برای موشکافی مشکل به زمان نیاز دارید، به سادگی عنوان کنید که برای پاسخ دقیق نیازمند زمان هستید و این کار را بکنید.
نکته اینجاست که با مشتری ارتباط برقرار میکنید. اگر میانگین زمان پاسخگویی شما 30 دقیقه است. چون نمیدانید چه پاسخی باید بدهید ساعتها مشتری را منتظر نگذارید. به آنها پاسخی بدهید تا بدانند که به دنبال حل مشکل هستید و بمحض اینکه پاسخ را بیابید با آنها درمیان میگذارید.
باید در برخی موارد مکالمه را برای تیم دیگری ارسال کنید تا مشکل را حلاجی کنند. برای چنین شرایطی فرایندهای لازم را انجام دهید. به تیمهای دیگر اجازه دهید تا مستقیما به مشتری پاسخ دهند و بگویند که بر روی مشکل کار میکنند یا مکالمات داخلیتان را به مشتری نشان دهید تا متوجه باشند که بیهوده در انتظار نیستند.
وقتی مشتریان نمیدانند که چرا ناراضی هستند به شما این فرصت را دادهاند که از آنها جزییات بیشتری بخواهید.
مشتری: آپدیت شما وحشتناکه. کاری کنید که بیشتر شبیه قبلی باشه!
امور مشتریان: متاسفم که اینو میشنوم. میشه لطفا بگید ورژن قبلی چه چیزایی داشت که بیشتر دوستش داشتید؟
ممکن است کاری در این باره انجام دهید یا خیر، اما در هر صورت نحوه برخورد شما با مشتری خوب بوده است چون: آنها خوشحال میشوند که یک نفر به آنها گوش داده و نظر آنها را جویا شده است. هر قدر هم محصولات خوبی داشته باشید مردم به آنها ایراد میگیرند، پس فقط دقت کنید که کلامتان مودبانه و حرفهای باشد.
افرادی که جزئیات باگی را که با آن مواجه شدهاند به شما میگویند قهرمانان گمنام کنترل کیفیت شما هستند. بیشتر مشتریان با شما صحبت نمیکنند، پس باید آنهایی که صحبت میکنند را تشویق کنید. قدردانی خود را با نوشتن «از دقت نظر شما متشکریم!» یا «من واقعا متشکرم که زمان گذاشتید و اینو به ما گفتید» نشان دهید.
اگر فراتر رفتند و به شما کمک کردند چیزی را اصلاح کنید، یک دستنوشته برای تشکر یا شاید هدیه برای آنها بفرستید.
این توصیه مت هانتر، پشتیبان فنی است:
وقتی لازم است مکالمه را به دپارتمان دیگری فوروارد کنید، عبارت «اگر مراجعه دیگری به شما نداشتند به من اطلاع دهید» را در پاسخ خود به مشتری اضافه کنید. این به آنها نشان میدهد که اگر دیگران اهمال کردند شما همچنان مسئول هستید…از وقتی به مشتریان اطمینان دادم که مرا مسئول بدانند، بازخوردهای بدی که میگفتند دپارتمانهای دیگر کارشان را پیگیری نکردهاند قطع شد.
مشتریان احساس کردند که میتوانند با پشتیبانی تماس بگیرند و فورا جواب خود را دریافت کنند که این از نظرشان بسیار عالی بود. وقتی مشتریان میگفتند که پاسخی دریافت نکردهاند من اغلب از آنها بخاطر پیگیری تشکر میکردم و آنها هم متوجه میشدند که این کار برای هر دو ما مفید است. اجازه دهید مشتریان احساس کنند بخشی از روند اصلاح مشکلات هستند و حل مشکل کار سختی است.
وقتی نمیتوانید چیزی که مشتری میخواهد را ارائه دهید، اخبار بد را بین دو تکه نان امیدوارکننده بگذارید:
این ایده بسیار خوبیست، متاسفم که نمیتوانیم آن را همین الان انجام دهیم چون….، اما اگر تغییراتی صورت گرفت شما را مطلع میکنیم.
یا
این باگ کشف بزرگیه، مثل عقاب تیزبین هستید. شاید مدتی طول بکشه تا بتونیم برطرفش کنیم. منتظر گزارشهای بعدی شما هستیم و اخبارمون رو با شما در میون می گذاریم.
هیچ وقت با پاسخ منفی کارتان را به اتمام نرسانید. در عوض پیشنهاد مشارکت دهید، توضیح دهید که علت نپرداختن شما به مسائل خاص چیست یا محصول و خدمت دیگری که بهتر باشد را پیشنهاد کنید.
وقتی احساسات منفی عمیقی دارید، دوباره و حتی سه باره پاسختان را پیش از ارسال به مشتری چک کنید. این شغل شماست که باید بدون در نظر گرفتن احساسی که پیام مشتری در شما ایجاد کرده، مکالمه خود را سازنده نگهدارید. پس مرور کنید که چه چیزی برای مشتری نوشتهاید و احساساتتان روی پاسخ شما تاثیر نداشتهاند.
آیا همان کلمات را در صحبت با یک دوست هم بکار میبرید. اگر اینطور نیست، کلمات جدیدی پیدا کنید. از تیمتان کمک بگیرید، از همکارتان بخواهید پاسخ شما را بخواند تا اگر چیزی را از قلم انداختهاید یا پیشنهادی برای مثبتتر شدن شکل پیامتان دارد به شما بگوید.
اینکه به مشتری نشان بدهید که طرف او هستید و به نیازهایش توجه می کنید تا 77 درصد او را آرامتر میکند. بدون آنکه بیش از اندازه درباره کارهایی که نمیتوانید انجام دهید توضیح دهید و شرایط را بدتر کنید، کاملا با آنها همراه شوید تا مشکل آنها را بدون هیچ ملامت یا سرزنشی حل کنید. شرایط خود را برای حل مشکل با این توضیحات مطلوبتر کنید:
«اجازه نمیدم این تکرار بشه»مثال خوبی است. شاید درست باشد اما بدون هیچ متن دیگری ممکن است تصور شود شما تنبلید. نمیتوانید با حالتی که بجای بررسی مشکل گویا آنها را سرزنش میکنید مشتری را ترک کنید.
توضیح مختصر آنچه قبلا آزمایش کردهاید فرایند فکری شما را نشان میدهد و مشتری مطلع میشود که تلاش خود را کردهاید و میفهمد چه چیزی باعث شده این راه حل غیرایدهآل را بدهید.
همیشه بهترین راه حل شما آن چیزی نیست که مشتری میخواهد. دانستن انواع نیازهای مشتری و اینکه مشتری دقیقا چه میخواهد میتواند به شما کمک کند تا مشکل را به شکلی حلکنید که آنها فکرش را نکردهاند.
با کمی پرسوجو ممکن است متوجه شوید که مشتری به دنبال چیزی است که تیمهای مختلفی که اکانت مشترک دارند را سازمانبندی کند و خوشبختانه محصول شما اینکار را انجام میدهد. وقتی فهمیدید هدف اصلی آن چیست بگویید «شاید لازم باشه کمی تنظیمات فعلیتون رو تغییر بدید اما باعث میشه تا نتیجهای که دنبالش هستید رو به دست بیارید.»
نتیجه بیشتر از ابزار برای مشتری مهم است. اگر از خواسته مشتری مطلع باشید و در مورد آن صحبت کنید راههای پیشنهادی شما کمتر بد به نظر میرسند.
وقتی مشتریان درخواستهایی دارند که نمیتوانید فورا انجام دهید، هنوز میتوانید به آنها چیزی ارائه کنید، اغلب میتواند تنها دو گوش شنوا باشد.
خیلی متاسفم که الان راهی برای انجام آن نداریم، اما من درخواست شما رو برای تیم محصولمون ارسال میکنم. اونا میخوننش و برای کارهای بعدی در نظرش میگیرن. همینطور درخواستهای تایید شدهای که قصد انجامشون رو دارن رو هم توی برنامهشون قرار میدن علاوه بر اون برنامههای فعلی رو هم بررسی میکنن که اگر میشه در یکی از اونا بگنجوننشون.
به عنوان یک مشتری، اینکه بدانید به درخواست شما توجه میشود و پذیرش درخواست فرایند خاص خود را دارد و شما را جدی گرفته اند، حس خوبی خواهید داشت.
نه گفتن و ناامید کردن مشتری بهتر از این است که او را به اشتباه بیاندازید و بگویید «هممم ایده خوبیه، اجازه بدید با تیم محصولمون در میون بذارم بعد به شما اطلاع بدم» اگر پاسخ واقعا منفیاست، بهتر است آن را ابراز کنید.
وقتی مردم با این حالت روبرو شوند آن را عدم صداقت تلقی میکنند و اگر فکر میکنید ایده خوبی نیست که یک چک باکس دیگر روی صفحه تنظیمات باشد، کاری نکنید که آنها فکر کنند ایده خوبی دادهاند. صداقت نداشتن همیشه باعث دردسر است.
بهترین کار بعدی که میتوانید در تکنیکهای نحوه صحبت کردن با مشتریان برای آنها انجام دهید این است که نشان دهید ایدههای آنها را جدی گرفتهاید. اغلب مردم فقط میخواهند بدانند که آیا شما به آنها گوش میدهید یا خیر. اشارههای کوتاه مثل استفاده از اسم مشتری و عباراتی مثل «میفهمم» یا «میدونم اونو برای چی میخواید» تاثیرات بسیاری خواهند داشت منجر به جذب مشتریهای بیشتر میشوند.
از مشتریان بخاطر درخواستی که مطرح کردهاند تشکر کنید. مشکل آنها هر چه باشد، به قدری مهم بوده که وقت بگذارند و با شما تماس بگیرند. از این کار قدردانی و تشکر کنید. مشتریان عصبانی اغلب از این ناراحت میشوند که میبینند یک نفر بجای درک مشکل و حل آن، درگیر وضعیت آنهاست. وقتی باید با درخواستی مخالفت کنید، همدردی و تمایل خود را برای پیداکردن یک راه حل مناسب ابراز کنید. این یکی از بهترین راههای کمتر کردن اثر نه گفتن است.
شما میخواهید مشتریهای شادی داشته باشید، نه کسانی که رضایت نسبی دارند. وقتی چیز مورد نیاز آنها را ندارید، هنوز فرصتی برای آرزوی خوب داشتن و حل مشکل و حتی پیشنهاد کردن رقیبتان به مشتری را دارید.
Zappo چنین کاری میکند، به مشتریان پیشنهاد میدهد مواردی که در انبارشان ندارند را از جای دیگری تهیه کنند. (منبع) Tony Hsieh در این باره گفته با اینکه یک فروش را از دست میدهند اما در بلند مدت به نفع شرکتشان است چون «مشتری از اینکار استقبال میکند و برای دوستان خود داستان را تعریف میکند.» وفاداری بلندمدت و کسب اعتبار بیشتر، هر ضرر کوتاه مدتی را جبران میکند.
وقتی مردم «چرا» را میفهمند احتمال اینکه ببخشند بیشتر میشود. مثلا یک مشتری میخواهد یک ایمیل دیگر داشته باشد ولی نمیتواند. فقط به آنها نگویید «نمیشود»، دلیلش را هم توضیح دهید.
اینجا «رفتار متقابل داشتن» کاربرد ندارد. حتی وقتی مشتری غیرمنطقی است، عذرخواهی کنید و سعیکنید مشکل را حل کنید. «متاسفیم که با این مشکل مواجه شدید» عبارتی است که مشتری با شنیدنش عصبانی میشود. این کار طفره رفتن از عذرخواهی است. اگر با لحن درست معذرت خواهی نکنید، همه زحماتتان در این راستا ممکن است از بین برود.اگر با مشکلی مواجه شدید دوستانه و حرفهای رفتارکنید و پیش بروید.
ارجاع دادن باید با دقت انجام شود، هیچ وقت فرصت توضیح دادن این مطلب را برای مشتری از دست ندهید که این ارجاع به نفع آنهاست. هیچکس دوست ندارد به دیگری ارجاع داده شود اما این دو انتخاب را در نظر داشته باشید:
من باید شما رو به… ارجاع بدم
من میخوام شما رو با متخصصمون ارجاع بدم که میتونه فورا مشکل شما رو حل کنه
بدون این توضیح کوتاه و مرتبط مشتری متوجه نمیشود که شما بهترین کار را میکنید و دیگر اینکه بهترین کار این است که باید به آنها بگویید بهترین کار را برای آنها میکنید!
اگر یک مشتری خواست که حسابش را ببندد فورا اینکار را برای او انجام دهید. هیچ چیز بدتر از این نیست که وقتی مشتریان قصد ترک کردن شما را دارند، آن کار را برایشان سخت کنید.
بازگرداندن مشتری به کمک خدمات خاص بسیار مهم است اما تا زمانی که هنوز پایشان را از در بیرون نگذاشتهاند ممکن است و بهتر است شما این مشکل را زود حل کنید. یاد بگیرید که چطور میتوانید مشکل یا مسالهای را حل کنید و اگر موفق نشدید مسئولیت نتیجه را بپذیرید. مشتریها صرفا چون حسابهایشان را بستهاند برای همیشه نرفتهاند. اما اگر وقت رفتن دچار دردسر شوند حتما برای همیشه رفتهاند.
تمایل ذاتی پیشتیبانهای حرفهای به اعضای تیم کمک میکند تا با اندازه کافی دقت به خرج دهند. اگر محصول شما تنظیمات خاصی در تقبل مسئولیت امنیت یا پرداخت دارد و مشتریهایی دارید که درخواست تغییر وضعیتی مثل افزایش میزان کنترل را دارند، باید سریعا به آنها کمک کنید اما لازم است که دارنده حساب به شما تاییدیه بدهد. به آن شخص ایمیل بزنید (جداگانه، برای اینکه پاسخ تقلبی دریافت نکنید) و به فردی که درخواست داده هم اطلاع دهید که تمام این فرایند جهت تامین امنیت حساب خودش است. وقتی دارنده حساب پاسخ داد چک کنید که این پاسخ به پیام اصلی reply شده است. در زمینههای امنیتی باید بسیار دقیق باشید.
شاید با این مواجه شوید که «صاحب حساب به تعطیلات رفته/ اخراج شده/ سرش خیلی شلوغ است و خیلی مهم است» همیشه مشکلی در این صورت وجود دارد، اینطور به نظر نمیرسد؟در این صورت باید به یکی از سیاستگذاریهای وبسایت خود رجوع کنید. به این شکل مشتریان میفهمند که با آنها سرسختی نمیکنید و در عوض در مسایل امنیتی جدی هستید و نمیتوانید استثنا قائل شوید. مردم همیشه نمیتوانند اینجور مسائل را هضم کنند اما شما همچنان باید کار درست را انجام دهید.
اگر گیج شدید مکالمه را (همراه با متن کامل) برای سرگروه خود بفرستید تا با هم متوجه شوید که کجا اشتباه رخ داده است.
شما باید کنترل را بدست بگیرید و اگر مشتری خواست با «مدیر» صحبت کند تا پاسخ دقیق و صادقانهای بگیرد در حالی که شما از کارتان اطمینان دارید با لحن مهربان و مسئولانهای صحبت کنید که:
متاسفم که شاید مدیر هم همین را به شما بگه. خیلی متاسفم که جواب بهتری برای شما نداریم
ممکن است کمک گرفتن از یک همکار هم برای تغییر کلمات متن مفید واقع شود.
متاسفم ولی آقای علیرضایی درست میگه، ما در حال حاضر نمیتونیم پاسخ مشخصی به شما بدیم. بخاطرش متاسفم!
اعلام نظر دوم در بیشتر موارد مشتری را متقاعد میکند که کاری بیشتری برای او قابل انجام نیست.
آیا یک مشتری میتواند از خطوط قرمز رد شود و به یکی از اعضای تیم بیاحترامی کند؟ او را کنار بگذارید. تیم نیاز به احساس امنیت و پشتیبانی رهبران خود دارد. پاسخ شما به مشتری باید به رفتار نادرست او اشاره کند و بگوید درحالیکه دوست دارید از آنها پشتیبانی کنید به احترام متقابل هم نیاز دارید. در غیر اینصورت اختیار دارید تا حساب مشتری را کنسل کنید.
تصمیم گیری برای یک راه حل کاملا مناسب در چنین شرایطی مشکل است و حتی اگر شما به خوبی این وضعیت را کنترل کنید برخی افراد نمیتوانند آن را تحمل کنند. نگذارید که اینها باعث شود تلاش خود را به بهترین نحو نداشته باشید.
مشتریان خود را خوشحال کنید. بین خدمات دوستانه و کنترل شرایط سختی که انجام میدهید، طرز صحبت کردن با مشتری هم در ایجاد یک تجربه خوشایند برای آنها تاثیر مثبت زیادی دارد.این تکنیکها به شما کمک میکنند تا هر مشتری که با شما صحبت میکند را خوشحال کنید.
اغلب ماجرا به این شکل است که مشتری از شما میپرسد که آیا یک سرمته یک چهارم اینچی دارید در حالیکه به یک سوراخ با این ابعاد نیاز دارد.
اصولی در چهارچوب کارهایی که باید انجام شوند وجود دارد: وقتی مشتری میپرسد که آیا راه حل مشخصی را دارید یا خیر، وقت بگذارید تا متوجه منظور او شوید و بپرسید که نهایتا میخواهد چه کاری را انجام دهد.
Ann Goliak که در Basecamp از امور مشتریان به بخش تضمین کیفیت رفته بود، کار خود را با کتابداری بخش نجوم و فیزیک یک کتابخانه شروع کرده است. او میگوید زمانی گروهی از دانشجویان در پی یافتن کتابی مرجع در علم نجوم بودند. آنها علاقه زیادی به ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی اجرام آسمانی نداشتند. بررسیهای زیادی شد اما نهایتا مشخص شد که فقط یک جدول معرفی ستارهها را میخواهند چون میخواستند رصد شبانه داشته باشند.
پرسش و پاسخ با مشتری علاوه بر اینکه شما را بیشتر با منظور مشتری آشنا میکند ایجاد ارتباط و اعتماد هم میکند. این اعتماد به شما امکان میدهد آنها را به راهحلهای بهتری برسانید که به آن توجه نکرده بودند حتی وقتی مجبور باشید تلاش زیادی برای درک بهتر آنها بکنید و اگر این مکالمات به چگونگی عملکرد محصولات شما برسد که بهترین حالت خواهد بود.
توصیه حرفهای: یک نکته طلایی در رابطه با نحوه برخورد بامشتری در مغازه، این است که لحن صمیمی و دوستانهای داشته باشید؛ به طوری که مشتری احساس راحتی کند. لبخند بزنید و با استقبال گرم از مشتری، از او سوال بپرسید که چطور میتوانید به او کمک کنید.
فکر میکنید که استفاده از ابزار سرگرمی در مکاتبات پشتیبانی سبک یا غیر حرفهای است؟ اینطور نیست! تحقیقات نشان دادهاند که متخصصانی که از احساسات استفاده میکنند «دوستانه و مهربان»تر به نظر میرسند تا کسانی که استفاده نمیکنند.
اختصارات، علامتها ، احساسات و شکلک ها و حتی GIF ها راه بسیار خوبی برای انتقال مفاهیم با کمی چاشنی هستند. در ارتباطات متنی، ابزاری مثل علامتها و شکلکها به شما کمک میکنند لحن مثبتی داشته باشید که ممکن است دریافت کننده از خلال متن آن را متوجه نشود.
دقت کنید که لحن شما مناسب موقعیت باشد. وقتی یک مشتری مکالمه را با «چطورید رفقا؟» شروع میکند شما هم میتوانید با همین لحن دوستانه و صمیمی پاسخ دهید.
GIF ها فقط برای شوخی و سرگرمی نیستند بلکه میتوانند به شما کمک کنند تا پشتیبانی بهتری از مشتری داشته باشید. اگر یک تصویر بجای 10000 کلمه ارزش داشته باشد پس GIFها میلیونها بار ارزش دارند.
مواردی خارج از کنترل شما مثل به خوبی نشان داده نشدن ایمیلهای مشتریان، دیرکرد در به روزرسانی شرکت از سوی بخش آیتی باعث میشوند کار شما سختتر از آنچه هست بشود. اما اگر میخواهید کارتان را از دست ندهید، نباید دست روی دست بگذارید با این رفتار نمیتوانید اثرگذاری مثبتی در کارتان هم داشته باشید.
گاهی اوقات باید مشکلاتی که خودتان ایجادنکردهاید را رفع کنید. مسئولیت شما کمک به مشتری حتی در شرایطیاست که کاری متوجه مسئولیت شما نیست. یعنی شما میتوانید با یک ابزار خارجی کارکنید، یا به کاربران کمهوشترتان یاد بدهید که چطور یک پیدیاف را ذخیرهکنند یا حداقل پاسخشان را بدهید و آنها را راهنمایی کنید که از منابعی برای یادگیری کمک بگیرند. مشتریان شما توجهی به اینکه مشکل از کجاست ندارند بلکه فقط میخواهند آن را رفع کنند.
حتی زمانی که میدانید قادر به تامین نیاز مشتری هستید چون قبلا با آن مواجه شدهاید، دوباره به این نکته توجه کنید که نباید مکالمه را با یک پاسخ کوتاه تمام کنید. از این فرصت برای ایجاد ارتباط کمک بگیرید.
Jason Fried سئوی بیسکمپ میگوید که به شغل فروش آجر و مصالح ساختمانی حسادت میکند چون فروشندهها میتوانند با مشتریان ارتباط رو در رو داشته باشند.
تیم های امور مشتریان با ایمیل و تلفن نمیتوانند چنان ارتباطی برقرار کنند، پس وقتی فرصتی پیش بیاید باید از آن استقبال کرد. وقتی میتوانید اطلاعاتی را از امضای ایمیل یا بیوی توییترشان داشته باشید (چه خوب شما اهل شیراز هستید؟ منم اونجا درس خوندم) از شانس ارتباط دوستانه استفاده کنید.
زمان انتقال تماس دوستانه مجازی به دنیای واقعی است که باید برای مشتریانتان یادداشت های تشکر دستنویس بفرستید. یک کار 5 دقیقهای دیگر که برای مشتری میکنید نتیجه چشمگیری در اثرگذاری شما خواهد داشت. شما وقت ندارید برای همه مشتریانتان دست نوشته بفرستید اما اگر یک فرصت باشد که نباید آن را از دست بدهید، تشکر کردن از کسانی است که این امکان را به شما میدهند.
برای برقراری ارتباط با مشتریان، درست مانند زندگی واقعی صحبت کنید. وقتی در خیابان به کسی برخورد میکنید، نمیگویید «بابت ایجاد مزاحمت عذرخواهم!». شما فقط می گویید «ببخشید.» به طور مشابه، شما نمی گویید «ما از صبر شما سپاسگزاریم.» شما می گویید «ممنون که منتظر بودید.» عبارات مملو از آن کلمات فانتزی با تعاملات خودکار و غیر شخصی همراه است.
به عبارت دیگر شما باید در واژگان مشتریان خود صحبت کنید. کسب و کار شما احتمالا از «زبان صنعت» استفاده میکند، اما ممکن است برای مشتریانتان قابل درک نباشد. به یاد داشته باشید که وظیفه شما این است که مشکل مشتری را با بیشترین سرعت ممکن حل کنید، نه اینکه ثابت کنید چقدر آگاه هستید. استفاده از اصطلاحاتی که مشتریان نمیتوانند آن را درک کنند، چیزی را روشن نمیکند و ممکن است به عنوان رفتاری تحقیر آمیز به نظر برسد.
اگر قرار است با مشتری ملاقات حضوری داشته باشید یا حتی اگر از قبل زمان تماس را مشخص کردهاید، میتوانید قبل از شروع بحث درباره کار درباره موضوعات جانبی هم صحبت کنید. خوشبختانه ما گوگل و شبکههای اجتماعی را داریم که اطلاعات متنوعی به ما میدهند.
همینطور، باید در مورد مشتریان خود تحقیق کنید. این به ایمیل یا نام مستعار مشتریان شما هویت واقعی میدهد که بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. به حسابهای شبکههای اجتماعی، وبسایتها و وبلاگهای آنها نگاه کنید تا کمی پیشزمینه درباره آنها به دست آورید. اگر با آنها مانند یک انسان رفتار کنید، به احتمال زیاد شما را به عنوان یک انسان نگاه میکنند و نه فقط یک میز کمک.
فرض کنید در یک فروشگاه لوازم الکترونیک هستید و یک مشتری برای خرید وسیلهی الکترونیکی به شما مراجعه میکند. طرز صحبت با مشتریتان را چطور مدیریت میکنید؟
فروشنده: سلام خوش آمدید.
مشتری: متشکرم
فروشنده: چه کمکی از دست ما برمیآید؟
مشتری: در واقع، من قصد خرید یک کولر گازی را دارم، می توانید در این مورد به من کمک کنید.
فروشنده: حتماً. لطفاً مارک مورد نظرتان را برای من مشخص کنید تا بتوانم جزئیات را شفاف تر کنم.
مشتری: من این روزها از پاناسونیک استفاده میکنم اما از خدمات آن چندان راضی نیستم.
فروشنده: چطور است کولر گازی ال جی را امتحان کنید. در حال حاضر تقاضای زیادی دارد.
مشتری: چه نوع خدماتی ارائه میدهد؟
فروشنده: کولر گازی ال جی دو سال گارانتی دارد. همچنین دارای پنج سرویس و نصب رایگان است. تعمیر و نگهداری نیز توسط شرکت انجام می شود.
مشتری: عالی است.
فروشنده: کولر گازی را کجا میخواهید نصب کنید؟
مشتری: در سالن نشیمن
فروشنده: چه توان سرمایشی مدنظر شماست؟
مشتری: 18 هزار مناسب است.
فروشنده: حتما
مشتری: لطفا قیمت این کولر و نحوه پرداخت را به من بگویید.
فروشنده: حدود 20 میلیون تومان (یک قیمت فرضی است!) از جمله مالیات خدمات برای شما هزینه خواهد داشت. می توانید با نقد یا در اقساط پرداخت کنید.
مشتری: عالی است. نقد پرداخت میکنم.
فروشنده: خیلی خوب. اجازه دهید فرایند خرید را کامل کنیم.
مشتری: حتما
با نوآوریهای مداوم در فناوری، راههای سادهتر و موثرتری برای حفظ ارتباط با مشتریان و در عین حال توجه به نیازهای آنها هم به وجود آمده است. این راهها و روشهای ارتباطی بسته به نوع کسب و کار شما و نوع مشتریانی که قصد دارید با آنها ارتباط برقرار کنید، متفاوت است.
با وجود آنکه از هر روشی برای ارتباط با مشتری استفاده کنید باز هم نحوه صحبت با مشتری برای موفقیتتان بسیار مهم است. اما این روشهای ارتباطی چه چیزهایی هستند؟!
برای مثال:
ایمیل که به آن در محاورههای رسمی نامه الکترونیکی نیز گفته میشود، روشی است که میتوانید از آن برای ارسال پیام و تبادل اطلاعات با مشتری خود استفاده کنید.
خبرنامه یکی دیگر از راههای موثر برای برقراری ارتباط با مشتری است. خبرنامهها قبلا چاپی بودند، اما امروزه به لطف تکنولوژی الکترونیکی شدهاند.
ایجاد یک وب سایت برای کسب و کار شما راه دیگری است که از طریق آن میتوانید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید.
وب چتها برنامههای نرم افزاری هستند که به مشتریان شما اجازه میدهند در لحظه با شما ارتباط برقرار کنند. این شما را قادر میسازد به سوالات پاسخ دهید و در زمانی که مشتری شما به آنها نیاز دارد، مسائل را حل کنید.
با وجود گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی، داشتن یک حساب کاربری برای هر کسبوکاری ضروری است. شبکههای اجتماعی به شما این امکان را میدهند که با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید و محصولات و خدماتتان را تبلیغ کنید.
خیلی مهم است که بتوانید موفقیت خود در نحوه صحبت کردن با مشتری را بسنجید. چون به این ترتیب متوجه میشوید که آیا روش درستی را پیش گرفتهاید و منجر به افزایش فروش میشود یا نه. البته با بررسی میزان فروش و درصد رضایت مشتریان و وفاداری آنها متوجه میشوید که عملکردتان چطور است.
مثلا اگر ببینید که بعد از اجرای یک استراتژی جدید خدمات مشتری، میزان فروش شما 10% افزایش یافته است، پس متوجه میشوید که استراتژی جواب داده.
یک راه دیگر برای سنجش موفقیت نحوه ارتباط با مشتری، سنجش رضایت مشتری است. با نظرسنجی از مشتریان میتوانید به میزان رضایت آنها پی ببرید.
وفاداری مشتری هم اینطور به ارزیابی موفقیت ارتباط با مشتریان کمک میکند که مثلا میبینید یک مشتری چند بار از شما خرید میکند. پس معلوم است از خدمات و محصول شما راضی است.
به کمک این شاخصها متوجه میشوید که آیا طرز برخورد شما با مشتریان، تاثیر مثبتی بر کسبوکارتان دارد یا نه.
«من فقط میخواهم با آدم واقعی صحبت کنم!» یکی از رایجترین انتقادهایی است که مشتریان به پشتیبانی دارند.
برای پشتیبانی عدد 1 را انتخاب کنید و برای فلان کار عدد 2، گوش دادن به آهنگ انتظار، وصلشدن به دپارتمان دیگری که هر کسی ممکن است گوشی را بردارد… سالها کلنجار رفتن با این سبک ماشینی و غیر ملموس کار ما را مشکلتر کرده است.
ما میتوانیم و باید بهتر باشیم. «شفافیت و انسانیت (برا ی شما و مخاطبانتان) در راس امور است.» وقتی باید بین سرعت و انسانیت انتخاب کنید، انسانیت را انتخاب کنید. وقتی انتخاب بین انجام یک کار بزرگ و انسانی است، انسانیت را انتخاب کنید. وقتی انتخاب بین اجرای شاخص های اصلی اجرا و انسانیت است… خودتان میدانید چه کار کنید. همیشه سمت انسانیت باشید. بقیه امور خودبخود درست میشوند.
امیدواریم خواندن این مقاله طولانی نحوه صحبت با مشتری را به شما آموزش داده باشد و پاسخ سوال خود را گرفته اید که چگونه با مشتری صحبت کنیم؟!
درسنامه مفاهیم مرتبط با مشتری
(صفحه اصلی)
انواع مشتری | شناخت 16 نوع مشتری و بررسی نحوه رفتار با آنها
سفر مشتری (Custome Journey) چیست و چطور طراحی میشود؟
چطور با مشتری صحبت کنیم؟ 47 روش صحبت با مشتریها
چه سوالاتی از مشتریها بپرسیم؟
چگونه مشتری را راضی به خرید کنیم؟ 10 ترفند ساده و کارامد
جلب اعتماد مشتری با 11 ترفند ساده
چطور مشتریهای جدید پیدا کنیم؟ 18 تکنیک مشتری یابی
مشتریهای قدیمی به صرفهتر هستند یا مشتریهای جدید؟
فرایند تصمیم گیری مشتری ها چگونه است؟
آنالیز رفتار مشتری و تحلیل مشتریان در 7 قدم
وفاداری مشتری چیست؟ (راهنمای جامع)
موفقیت مشتری (Customer Success) چیست؟
هرآنچه باید در مورد مشارکت مشتری در کسب و کارتان بدانید
تجربه مشتری (Customer Experience) چیست و چه اهمیتی دارد
اهمیت خدمات مشتریان و 8 تکنیک برای ارائه بهترین خدمات به مشتری
روشهای موثر پیگیری مشتریان
استراتژی های حفظ و نگهداری مشتری
بازگشت مشتری چیست؟ 11 استراتژی بازگشت مشتری در سال 1400
5 دلیل اصلی از دست دادن مشتری و راهکارهای مقابله با آن
چرا لحن صحبت با مشتریان مهم است؟
ارتباطات خوب به کسب و کارها کمک میکند تا اعتماد مشتریان را جلب کنند، در نتیجه نیازها، انتظارات و چالشهایشان را به وضوح بیان کنند. برقراری ارتباط موثرتر میتواند ارتباط با مشتری را بهبود بخشد و به طور بالقوه منجر به فروش بیشتر شود.
ارتباط موثر با مشتری چگونه است؟
ارتباط موثر با مشتری، رویکردی شخصیشده را با شیوههای کارآمد ترکیب میکند که باعث صرفهجویی در وقت میشود و در نهایت وفاداری آنها را جلب میکند.
عالی. به نظر شما طی فرایند آنبوردینگ نکات آموزشی صحبت با مشتری را آموزش بدیم. چه زمانی مناسب هست؟
سلام. سپاس از همراهی شما. آموزش به کارکنان جدید از همون روزهای اول توسط اعضای قدیمی تر و همینطور مدیر بخش باید شروع بشه.
عالی
عالی بود موفق باشید
از همراهی شما سپاسگزاریم.
سلام. سپاس از مقالات جامعی که می نویسید. نکته بسیار مهمی که توی کسب و کارها باید بهش توجه بشه همین لحن صحبت با مشتری هست که شما هم در مقاله اشاره فرمودید. نیروی فروش خیلی باید روی لحن صحبتش کار کنه.
سلام. سپاس از همراهی شما. دقیقا همینطور هست که شما می فرمایید خانم عباسی.
نکات بسیار کلیدی در عین حال ساده ای رو گفتید. خدا قوت
ممنون از کامنت و انرژی مثبتتون
مقاله بسیار جالبی بود
سلام. سپاس از همراهی شما
سلام
وقت بخیر
سام نژاد هستم مدیر شرکت خدمات حسابداری نوین حسابان
خداقوت بابت زحماتی که کشیدین و ارائه مطالب کاربردی.
جهت دانلود کتاب اقدام کردم و بدلیل نداشتن سایت شرکت ، موفق به ادامه پروسه نشدم .
لذا پیشنهاد میکنم الزامی بودن فیلد مورد نظر رو حذف کنین تا افراد بیشتری که واقعا به این دسته از مطالب نیاز دارن ، قادر باشن از سایت استفاده کنن.
سپاسگزارم
سلام جناب سام نژاد
خیلی ممنونیم که مشکلتون رو برامون نوشتید
نظرتون رو به دپارتمان مربوطه ارجاع دادم. انشالله در سریعترین حالت ممکن، سیستم رو تغییر میدیم تا مشکلی برای عزیزانی مثل شما پیش نیاد
سلام جناب سام نژاد
بخش ثبت وبسایت به حالت اختیاری دراومد و میتونید کتاب مد نظرتون رو دانلود کنید
یکشنبه نامههای دیدار
۱۵ ویژگی افراد کاریزماتیک که شخصیت آنها را از دیگران متمایز میکند
هک رشد (Growth hacking) چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ (+مثال)
جملات انگیزشی برای جذب مشتری
۲۰ جمله که میتوانید در تبلیغات استفاده کنید