هر حوزه‌ای اصطلاحات خاص خودش را دارد. بازاریابی هم اصطلاحاتی دارد که چه در این زمینه مشغول باشید یا نه، بهتر است با اصطلاحات مارکتینگ آشنا باشید تا بهتر متوجه مفهوم و کاربردشان شوید.
در این مقاله 64 مورد از اصطلاحات فروش و بازاریابی را معرفی کرده‌ایم که حتما به دردتان می‌خورد.
مهم‌ترین اصطلاحات بازاریابی
به طور کلی اصطلاحاتی که در مارکتینگ رایج هستند به 5 دسته تقسیم می‌شوند:
اصطلاحات پایه‌ای بازاریابی
1. سرنخ یا lead
این افراد کسانی هستند که به محصول یا خدماتتان علاقه دارند و احتمالاً در آینده از شما خرید می‌کنند.
2. محتوا (content)
هر اطلاعاتی که برای مشاهده مخاطب ایجاد شود مثل پست وبلاگ، ایمیل، پست رسانه‌های اجتماعی، فیلم‌ها و توضیحات محصول محتوا هستند.
3. اینفوگرافیک
این نوعی محتوا است که آمار و اطلاعات را در تصویری خوب و خوانا ارائه می‌دهد.
4. آنالیز
آنالیز در بازاریابی به فرایند تجزیه‌وتحلیل داده‌ها برای بازگشت سرمایه یک فعالیت بازاریابی خاص اشاره می‌کند.
5. برند
برند شامل هر طرح، لوگو، نوشته یا نشانه است که هدف آن شناساندن محصولات یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان برای متمایز کردن محصولاتشان به مشتری است.
6. شخصیت خریدار
پرسونا مشتری یا همان خریدار افرادی خیالی هستند که بازاریابان تبلیغات را برای آنها انجام می‌دهند. این‌ها افراد واقعی نیستند؛ ولی بر اساس داده‌ها شخصیتشان همان شخصیت خریداران احتمالی است.
7. دعوت به اقدام (CTA)
این همان چیزی است که من نمی‌دانستم. این اصطلاح به معنی اعلانی است که بازدیدکنندگان سایت را تشویق به اشتراک در خبرنامه ایمیل یا ثبت‌نام می‌کند. در طراحی CTA یک تصویر یا کادر استفاده می‌کنید و با جمله‌ای انگیزشی، مشتری را دعوت به اقدامی خاص مثل اشتراک در خبرنامه می‌کنید.
8. سفر مشتری (customer journey)
این اصطلاح بازاریابی نشان دهنده مدت‌زمانی است که مشتری از علاقه‌مند شدن به محصول تا خریدن آن طی می‌کند. سفر مشتری در واقع بررسی کارهایی است که مشتری در هر مرحله از چرخه عمر خریدش انجام می‌دهد.
9. مطالعه موردی
مطالعات موردی نوعی محتوا هستند که تعاملات یک شرکت با مشتری گذشته‌اش را نشان می‌دهد. این نوع از محتوا شامل اعداد و ارقامی است که به چگونگی رسیدن شرکت به هدف کمک می‌کند.
10. B2B
این مورد از اصطلاحات فروش و بازاریابی مخفف بازاریابی کسب‌وکار به کسب‌وکار است. شرکت‌های B2B محصولات یا خدماتشان را به سایر شرکت‌ها می‌فروشند.
11. B2C
این اصطلاح بازاریابی مخفف بازاریابی کسب‌وکار به مصرف‌کننده است. شرکت‌های B2C محصولات یا خدماتشان را به مصرف‌کننده نهایی می‌فروشند.
12. توصیه نامه (testimonial)
این اعتبار نامه شامل گفتار یا نوشتاری از سوی مشتری است که ارزش محصول را توضیح می‌دهد. این نوشتار و گفتار بیشتر از حرفهای مشتریان گرفته می‌شود و تاثیر پیام بازاریابی را بیشتر می‌کند. اظهارنظر مثبت مشتریان گذشته هم نوعی مفهوم برای این اصطلاح است.
13. تعامل (Engagement)
ارتباط و رابطه‌ای که بازاریابان در طول زمان با مشتری ایجاد می‌کنند را تعامل می‌گویند. میزان تعامل در بازاریابی دیجیتال ارزش بیشتری دارد. اقداماتی مثل کلیک کردن روی یک لینک یا شرکت در نظرسنجی‌های شبکه‌های اجتماعی، نرخ تعامل مشتریان با برند را نشان می‌دهد.
14. روابط عمومی (PR)
روابط عمومی به معنای مدیریت انتشار اطلاعات در مورد یک شرکت است که ممکن است این اطلاعات بد یا خوب باشند. متخصصان روابط تلاش می‌کنند تا اطلاعات خوب را افزایش دهند و اخبار منفی را از بین ببرند.
15. سرنخ واجد شرایط
قبلاً لید یا سرنخ را توضیح دادیم حالا اگر این سرنخ علاقه بیشتری به محصول و خدماتتان داشته باشد و شرایط خریدنش را داشته باشد به او سرنخ واجد شرایط می‌گویند.
16. بازگشت سرمایه (ROI)
هر کمپین یا پرموشنی نیاز به سرمایه و وقت اولیه دارد. نرخ بازگشت سرمایه شاخصی است که نشان می‌دهد یک کمپین به‌اندازه کافی پول در آورده که سرمایه و وقت اولیه را جبران کند.
17. قیف فروش (Sales funnel)
قیف فروش نمایشی بصری از کارهایی است که مشتری از آشنا شدن با برند تا خرید نهایی انجام می‌دهد. قیف فروش به سفر مشتری نگاه می‌کند. از زمانی که مشتری محصول یا برند شما را می‌شناسد تا زمانی که به یک مشتری وفادار تبدیل می‌شود.
این اصطلاح نشان دهنده چیزی است که محصولتان را از محصولات رقیبانتان متمایز می‌کند، مثل یک ویژگی منحصربه‌فرد، کیفیت برتر، قیمت پایین‌تر و بسته‌بندی.
19. محتوای روی سایت (On-site content)
همه محتوایی که یک شرکت تولید می‌کند و در سایتش می‌گذارد. محتوای داخل سایت برای ارائه بهترین تجربه به مشتریان بالقوه در حالی که در جستجوی محصول یا خدمات هستند، تولید می‌شود.
20. محتوای خارج از سایت (Off-site content)
محتوایی که شرکت می‌سازد و در جایی غیر از وبسایت اصلیش قرار می‌دهد، این کار برای جلب نظر مشتری بالقوه انجام می‌شود. مطالبی که در رپورتاژ آگهی‌ها یا روی شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود از این نوع هستند.
21. تماس سرد / ایمیل
تماس سرد یا ایمیل سرد، تاکتیکی است که توسط فروشندگان برای تماس با مشتریان بالقوه از طریق تلفن یا ایمیل استفاده می‌شود که شرکت قبلاً با آنها تماس نگرفته است.
22. آنبوردینگ
گرفتن کارمند یا مشتری جدید در یک شرکت و آشنا شدن آن با محصولات و خدماتتان. آنبوردینگ مشتری کاملا متفاوت از آنبوردینگ کارمندان است. شما در بخش فروش یا بازاریابی یا هر کدام از بخش‌های کسب‌وکارتان باید کارمندان جدیدتان را با وظایف و محیط کاری آشنا کنید. اما آنبوردینگ مشتری فرآیندی است که کاربران جدید برای ارتباط با شرکت و شروع استفاده از محصول طی می‌کنند.
23. کمپین
کمپین مجموعه‌ای از فعالیت‌های بازاریابی برای رسیدن به هدفی خاص است. فعالیت‌هایی مثل افزایش فروش یک محصول خاص با افزایش آگاهی از برند.
24. آگاهی از برند (Brand awareness)
میزان آشنایی مشتریان احتمالی یا شرکت، تصاویر و ویژگی‌های متمایزتان میزان آگاهی از برندتان را نشان می‌دهد.
25. فلایویل (flywheel)
فلایویل که در سال 2018 معرفی شده بیانگر تغییری در طرز فکر بازاریاب‌ها نسبت به موفقیت بازاریابی B2B است. فلایویل مشتریان را در مرکز کسب‌وکار قرار داده و از طریق رابطه‌سازی و خدمات مشتریان، فرصت‌های تکرار خرید آنها را نشان می‌دهد. در واقع، فلایویل نشان می‌دهد چطور بازگشت مشتریان منجر به موفقیت کسب‌وکارتان می‌شود.
26. توانمندسازی فروش (Sales enablement)
توانمندسازی فروش ترکیبی از کوچینگ، ابزارها و محتوا است که به تیم فروش کمک می‌کند کارایی بیشتری داشته و موثرتر عمل کند. تیم فروش باید به خوبی بتواند یک استراتژی فروش موفق را اجرا کند.
با ارائه عناصر کلیدی توانمندسازی فروش، به تیم‌تان اجازه می‌دهید در یک فرآیند فروش درونگرا بهتر عمل کنند تا بتوانند اطلاعات مرتبطی را ارائه داده و گفتگوی مفیدی داشته باشید. همچنین متوجه می‌شوید کدام یک از تلاش‌های اعضای تیم جواب می‌دهد و کارساز است.
27. موقعیت یابی برند
موقعیت یابی برند یعنی چطور خودتان را از رقبایتان متمایز می‌کنید و مشتریان چگونه برند شما را می‌شناسند و با آن ارتباط برقرار می‌کنند. موقعیت یابی برند شامل ویژگی‌ها و ارزش‌های کلیدی می‌شوند که یادآور برند و کسب‌وکار شما هستند.
انواع بازاریابی
28. بازاریابی درونگرا
این روش بازاریابی از استراتژی‌هایی مثل بازاریابی محتوا و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی برای جذب مشتریان جدید استفاده می‌کند. بازاریابان به‌جای دنبال کردن مشتریان با فروش سخت، با افرادی که در فرآیند خرید هستند، ارتباط برقرار می‌کنند. در حالت ایده‌آل، این رویکرد آنها را جذب می‌کند تا درباره برند بیشتر بدانند.
29. بازاریابی برونگرا
این نوع بازاریابی سنتی به دنبال جلب‌توجه خریداران احتمالی با ایجاد وقفه در زندگی روزمره آنها با استفاده از تکنیک‌هایی مانند تماس‌های سرد یا کمپین است.
30. بازاریابی شبکه‌های اجتماعی
این مورد هم از اصطلاحات مارکتینگ است که از کانال شبکه‌های اجتماعی برای معرفی مشتریان بالقوه به یک برند و ایجاد ارتباط تدریجی از طریق تعامل منظم استفاده می‌کند.
نوعی از بازاریابی است که از طریق ایمیل برای مشتریان فعلی یا بالقوه‌ای ارسال می‌شود. صندوق ورودی ایمیلتان را چک کنید تا نمونه‌های زیادی را ببینید.
این روش بازاریابی در ایجاد محتوای مرتبط و ثابت برای جذب سرنخ‌های جدید و تبدیل آنها به مشتری تاثیر دارد. پست‌های وبلاگ، خبرنامه‌های ایمیل، وبلاگ‌ها و پادکست‌ها همگی می‌توانند بخشی از استراتژی بازاریابی محتوا باشند.
33. بازاریابی همه‌جانبه
ترکیبی از همه بازاریابی‌های بالا. بازاریابی Omnichannel به ادغام تمام اشکال مختلف بازاریابی اشاره دارد که یک شرکت برای اطمینان از اینکه مشتری تجربه برند ثابتی دارد استفاده می‌کند.
اصطلاحات بازاریابی دیجیتال
34. لندینگ پیج
لندینگ، صفحه‌ای ایستا و مستقل است که شامل فراخوانی برای اقدام به‌عنوان بخشی از یک کمپین بازاریابی است.
35. چت بات
چت بات ابزاری خودکار است که بسیاری از سایت‌ها آن را دارند و برای پاسخگویی به سؤالات یا نگرانی‌های رایج مشتریان استفاده می‌شود. آنها چت مشتریان را اسکن می‌کنند تا کلمات کلیدی را شناسایی کنند و بعد پیام‌های از قبل ذخیره‌شده را ارسال می‌کنند. این چت بات در صورت نیاز می‌تواند به یک انسان داده شود، البته این در مواردی است که مشتری به جوابش نمی‌رسد یا مشکلش حل نمی‌شود.
36. کلمات کلیدی
کلمات یا عبارات کوتاهی که کاربران در موتور جستجو وارد می‌کنند تا چیزی که می‌خواهند را پیدا کنند. بازاریابان دیجیتال از این اصطلاحات بازاریابی برای بیشتر دیده شدن صفحات وب‌سایتشان استفاده می‌کنند.
37. نرخ پرش (Bounce rate)
این درصد بازدیدکنندگان سایت را نشان می‌دهد که بعد از یک مشاهده سایت را ترک کردند. نرخ پرش بالا همیشه بد نیست؛ ولی در بیشتر موارد نشانه‌ای است تا بازاریابان سایتشان را تقویت کنند.
38. نرخ کلیک (CTR)
نشان می‌دهد چند نفر بعد از دیدن یک تبلیغ سایتتان را مشاهده کرده‌اند. نرخ کلیک از تقسیم میزان دیده شدن صفحه مورد نظر شما (impression) به تعداد کلیک‌های آن صفحه به دست می‌آید.
39. سیستم مدیریت محتوا (CMS)
سیستم مدیریت محتوا نوعی ابزار وب است که برای مدیریت محتوای دیجیتالی روی وبسایت مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال وردپرس یک سیستم مدیریت محتوا است.
40. تجربه کاربری (UX)
تجربه کاربری به فرآیند طراحی برای آسان کردن درک یک وبسایت (یا اپلیکیشن) برای بازدیدکنندگان گفته می‌شود.
41. آهنربای سرنخ Lead magnet
این اصطلاح بازاریابی چیزی مثل کد کوپن یا دانلود کتاب الکترونیکی رایگان است که مشتریان بالقوه در ازای اطلاعات تماسشان دریافت می‌کنند. لیدمگنت‌ها یک ابزار فوق العاده برای جمع آوری سرنخ فروش هستند.
42. Clickbait یا تله کلیک
به کارهایی گفته می‌شود که مشتریان را تحریک می‌کند تا سایتتان را مشاهده کنند. در این روش از عناوین تحریک‌آمیز، توسل به قدرت و تصاویری که علاقه بیننده را تقویت می‌کنند، بهره می‌برد. مثلاً روش جادویی پزشکان برای درمان دائمی ریزش مو.
43. اثبات اجتماعی (Social proof)
این یک پدیده روان‌شناختی است و می‌گوید اگر فردی نظرات مثبت هم‌سالان و رفیقانش را بشنود به محصولی علاقه پیدا می‌کند.
44. بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO)
بهینه‌سازی موتور جستجو فرایند استفاده از کلمات کلیدی و استراتژی‌های دیگری است تا سایتی را به صفحات اول جستجو بیارد.
اصطلاحات بازاریابی شبکه‌های اجتماعی
45. وبلاگ
وبلاگ یک وبسایت بخشی از سایت است که با محتوای جدید آپدیت می‌شود. بازاریابان برای جذب مشتری و ایجاد آگاهی از برند وبلاگ نویسی می‌کنند.
46. ویلاگ (Vlog)
این اصطلاح بازاریابی همان وبلاگ است؛ ولی با محتوای ویدئویی.
47. بازدیدکننده منحصربه‌فرد ماهانه (MUV)
این اصطلاح بازاریابی به افرادی اشاره دارد که در ماه حداقل یک‌بار سایتتان را دیده است. این اصطلاح بازاریابی به جای تمرکز بر تمام کلیک‌ها روی مقالاتی متمرکز می‌شود که کلیک منحصربه فرد دارند.
48. آواتار
آواتار که در اکثر پلتفرم‌ها به‌عنوان تصویر نمایه شناخته می‌شود، تصویر کوچکی است که شما را در صفحات شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد. چه نوعی لوگو یا یک تصویر واقعی از خودتان، آواتاری است که از آن استفاده می‌شود که باعث می‌شود دنبال کنندگان با دیدن آن شما را به یاد بیاورند.
49. پست تقویت‌شده
این پستی است که به نسبت پست‌های معمولی بازدیدکننده بیشتری دارد، البته برای افزایش بیننده پول می‌دهند تا پست تقویت شود.
50. متقابل کانال Cross-channel
این مورد از اصطلاحات بازاریابی هم نوعی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی است که باهدف اتصال به انواع مختلفی از کاربران که در آن پلتفرم هستند، انجام می‌شوند.
51. Dark post
این مورد از اصطلاحات فروش و بازاریابی، پروموشنی است که در صفحه رسمی وبسایت نمی‌بینید و فقط در صفحه کاربران خاصی نمایش داده می‌شود.
اصطلاحات تحقیق و تحلیل بازار
52. تست‌های A/B
بازاریابان آزمایش‌هایی را به نام تست‌های A/B انجام می‌دهند تا بدانند کدام تاکتیک در بازار نتیجه بهتری دارد. برای مثال بازاریاب دو صفحه با موضوع یکسان اما قالب متفاوت طراحی می‌کند و در اختیار کاربران قرار می‌دهد. میزان عکس العمل کاربرها با این دو صفحه نشان می‌دهد کدام یک جذابتر است و احتمالا باید در کمپین‌ها مورد استفاده قرار بگیرد.
53. نرخ تبدیل (Conversion rate)
نرخ تبدیل از اصطلاحات مارکتینگ مهم است که تعداد کاربران در فعالیت خاصی را انجام می‌دهد، نشان می‌دهد. مثل تبدیل کردن سرنخ به مشتری.
54. شاخص عملکرد کلیدی (KPI)
این اصطلاح بازاریابی نشان می‌دهد که یک شرکت به اهدافش رسیده یا نه. این هدف ممکن است برای شرکتی درخواست فروش باشد و برای شرکت دیگری بازدید از فیلم.
55. معیارها Metrics
متریک‌ها شاخص‌های قابل‌اندازه‌گیری هستند که به بازاریابان می‌گویند کمپین‌های آنها چقدر خوب بودند. رایج‌ترین معیارها نرخ کلیک، هزینه سرنخ، نرخ پرش و نرخ تبدیل هستند.
56. هزینه در هر هزار تبلیغ (Cost Per Mile)
هزینه هر تبلیغ برای 1000 نمایش را CPM می‌گویند. هزینه در هر هزار تبلیغ روشی است که کسب و کارها می توانند میزان موثر بودن هزینه‌های تبلیغاتی خود را پیگیری کنند.
57. نمایه مشتری ایده‌آل (ICP)
ICP مناسب‌ترین مشتری برای شرکت‌ها هستند، مثلاً مشتریانی که هزینه جذب کمتری بردارند.
58. نقطه تماس (POC)
POC لحظه‌ای است که در آن یک کسب‌وکار و مشتری شروع به تبادل اطلاعات و ارائه خدمات می‌کنند
59. مقیاس لیکرت Likert scale
یک قالب نظرسنجی است تا مشتری احساساتش را نسبت به محصول یا خدماتتان نشان دهد. معمولاً این مقیاس از 1 تا 5 متغیر است. مثل امتیاز برنامه‌ها در گوگل پلی.
60. تحلیل S.W.O.T
SWOT مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها است و یک اصطلاح تحقیقاتی بازار است که در برنامه‌ریزی استراتژیک استفاده می‌شود. تحلیل سوات یک ماتریس دو در دو در اختیار شما قرار می‌دهد که لیست اقداماتتان را دسته بندی کنید و هر جایی که نیاز به اصلاح یا تقویت دارد را بشناسید.
CAC هزینه‌ای است که یک شرکت برای به دست آوردن یک مشتری پرداخت می‌کند.
62. تقسیم‌بندی مشتریان
اصطلاح بازاریابی دسته بندی مشتریان فرآیندی است که محققان بازار برای تقسیم دسته‌های مختلف مشتریان بر اساس نیازها، هزینه‌ها و ویژگی‌های جمعیت شناختی خاص از آنها استفاده می‌کنند.
63. نرخ ریزش مشتری
نرخ ریزش، مقیاسی است که برای محاسبه حفظ مشتری به کار می‌رود و برای حفظ درآمد شرکت‌ها، مهم است. این معیار به شرکت‌ها کمک می‌کند بفهمند در یک بازه زمانی مشخص، چه تعداد از مشتریان خود را از دست داده‌اند.
64. امتیاز خالص ترویج دهندگان (NPS)
NPS نشان می‌دهد که چقدر احتمال دارد یک فرد شرکت شما را به دیگران توصیه کند. NPS این احتمال را در یک مقیاس 1 تا 10 نشان می‌دهد. با استفاده از این معیار به راحتی می‌توانید بفهمید مشتریان چقدر وفادار هستند.
نتیجه‌گیری
ما در این مقاله مهم‌ترین اصطلاحات بازاریابی را توضیح دادیم تا با آنها بهتر آشنا شوید. دفعه بعدی که درباره بازاریابی می‌خوانید دیگر احساس گیج بودن نمی‌کنید. بجز این می‌توانید درباره هر کدام از این اصطلاحات مارکتینگ در pdf اصطلاحات بازاریابی بیشتر بخوانید و هر تکنیکی که در صنعت شما کاربرد دارد را اجرا کنید.
سوالات متداول
انواع اصطلاحات بازاریابی کدام‌ها هستند؟
ما اصطلاحات بازاریابی را در 5 دسته تعریف کردیم:
- اصطلاحات پایه‌ای بازاریابی
- انواع بازاریابی
- اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ
- اصطلاحات بازاریابی شبکه‌های اجتماعی
- تحقیق و تحلیل بازار
شناخت بازاریابی را از کجا شروع کنیم؟
ابتدا باید اصطلاحات پایه‌ای بازاریابی را بشناسید. برای مثال تعریف سرنخ فروش، محتوا، اینفوگرافی، ابزارهای آنالیز، تعریف برند، شخصیت مشتری و … بسیاری موارد دیگر که درباره همه آنها به طور کامل صحبت کردیم.
