پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
پرسش
پاسخ
پتانسیل بالایی در دسترسی به مشتری دارد
غیرتهاجمی است
برای ساخت برند، مفید است
زمان خواندن 6 دقیقه
در درس هفدهم از درسنامه آموزش بازاریابی، در ارتباط با بازاریابی ویروسی viral Marketing و تکنیک های وایرال شدن صحبت میکنیم.
در درس هفدهم از درسنامه آموزش بازاریابی، در ارتباط با بازاریابی ویروسی viral Marketing و تکنیک های وایرال شدن صحبت میکنیم. به نحوه انتقال ویروس از بدن یک فرد، به فرد دیگر فکر کنید. وقتی یک نفر ویروسی را میگیرد به سرعت میتواند آن را به دیگران منتقل کند. اگرچه در بحث بهداشت عمومی، این چیزی نیست که کسی دوست داشته باشد، اما در بازاریابی ویروسی، دقیقاً همان چیزی است که همه میخواهند اتفاق بیافتد.
بازاریابی ویروسی یک استراتژی در کسبوکار است که باعث ترفیع یک محصول یا خدمت میشود. این ایده زمانی نتیجه میدهد که یک تبلیغ طی یک چرخه آنلاین از طریق ایمیل، اکانت یوتیوب یا هر شبکه اجتماعی دیگری به گردش در بیاید و از یک نفر به دیگری منتقل شود. اصطلاح ویروسی شدن یا همان وایرال شدن که اخیراً خیلی به چشم میخورد، همان چیزی است که هر تبلیغ کنندهای میخواهد درباره تبلیغات خود بشنود. هرچه تعداد بیشتری از مردم یک تبلیغ را ببینند، احتمال اینکه به مخاطبان هدف خود برسد و در نهایت منجر به فروش بشود، بیشتر است.
بازاریابی ویروسی هر تبلیغ، پست یا کمپینی است که توجه کافی را برای به اشتراکگذاری گسترده خود در اینترنت جلب میکند و علاقه به یک برند، سازمان یا محصول ایجاد نماید. گاهی این علاقه باعث میشود که حجم فروش و تمایل مشتریان به آن محصول یا خدمت افزایش چشمگیری پیدا کند. اصطلاح وایرال یا ویروسی به این واقعیت اشاره دارد که یک محتوا از فردی به فرد دیگری منتقلشده است، درست همانند انتقال یک ویروس.
بازاریابی ویروسی درواقع یک حرکت مخفی در بازاریابی است. کمپینهای بازاریابی ممکن است به گونهای اجرا شوند که حتی مخاطبان آن متوجه نشوند که یک محصول یا خدمت به آنها فروخته شد. مخاطبان از خواندن یا شنیدن یک پیغام، دیدن یک ویدئو، خواندن یک مقاله یا هر چیز دیگری که مربوط به تبلیغات است، لذت برده و آن را برای دیگران میفرستند و با یکدیگر به اشتراک میگذارند. همچنان که افراد آن را برای یکدیگر میفرستند، کمپین ویروسی رشد میکند.
آیا کمپینهای ویروسی، برحسب شانس وایرال میشوند؟ تصادفی هستند؟ شاید گاهی این اتفاق بیفتد اما همیشه پشت تمام چیزهایی که وایرال میشوند، قطعاً استراتژیهای دقیقی وجود دارد.
گفته میشود شش عامل اصلی وجود دارد که موجب وایرال شدن موضوعی میشود. این عوامل به طور اختصار STEPPS نامیده میشوند:
یک عامل مهم دیگری هم که موجب وایرال شدن موضوعی میشود، راحتی مصرف کنندگان در رابطه با استفاده از محصول است.
شرکتها هیچگاه روی روشهای بازاریابی که بر اساس حدس و گمان باشد سرمایهگذاری نمیکنند. مهم است که از ارقام پشت هر کمپین بازاریابی سر دربیاوریم. خوشبختانه، راههایی وجود دارد که بدانیم بازگشت سرمایه در یک تبلیغ ویروسی چقدر خواهد بود.
ضریب ویروسی به تعداد مشتریهای جدیدی گفته میشود که شرکت میتواند انتظار داشته باشد از طریق یک مراجعه و استراتژی کلی بازاریابی از یک کمپین به دست آورد. فرمولی وجود دارد که میتوان برای محاسبه تعداد ایدههای اصلی و اساسی استفاده کرد.
وقتی میخواهیم بفهمیم یک کمپین تا کجا پیش میرود و با چه سرعتی حرکت میکند، محاسبه ضریب ویروسی میتواند به بازاریابان کمک کند تا از قبل برنامهریزی کرده و مشتریان خود را آماده کنند. فرمول محاسبه میزان ویروسی شدن به فرمولهای محاسباتی پیچیده ریاضی شباهت زیادی دارد؛ اما این فقط ظاهر قضیه است، فرمول اصلی چیزی شبیه به محاسبات زیر خواهد بود:
Viral coefficient = C x R x CR/100
که در آن C تعداد مشتریان، R متوسط تعداد ارجاع هر مشتری و CR نرخ تبدیل آن ارجاع است محاسبه نرخ ویروسی شدن چند محاسبه ساده ریاضی کار را تمام کنید.
حالا همه اعداد را دارید و فقط کافی است آنها را در فرمول قرار بدهید. اگر 100 مشتری داشته باشید که هر کدام از آنها تبلیغ شما را به 5 نفر ارجاع بدهند، شما 500 مشتری بالقوه خواهید داشت. اگر تنها 40% از مشتریان به تبلیغ شما عکس العمل نشان بدهند، هنوز 200 مشتری دارید و این یعنی کمپین تبلیغاتی شما خوب بوده و ارزش تلاش و زمانی که گذاشتید را دارد.
فرمول ویروسی شدن راهی است برای بازاریابان تا موفقیت یک کمپین خاص را پیشبینی کنند. شرکتهایی که تبلیغات ویروسی پیاده میکنند، باید آماده هجوم احتمالی مشتریان باشند. این فرمول به شرکتها کمک میکند که شرکتها بتوانند تعداد مشتریان یا مقدار فروش جدیدی که قرار است در صورت موفقیت آگهی در بازاریابی برایشان ایجاد کنند را تخمین بزنند. این روشها به شرکتها کمک میکنند تا خروجی خود را تقویت کنند و دقیقاً محصولاتی را به بازار بفرستند که مشتریان میخواهند.
یک کمپین بازاریابی ویروسی مؤثر مزایای زیادی را برای یک شرکت فراهم میکند:
کمپینهای بازاریابی ویروسی برای شرکتها و کسبوکارهایی که بودجه زیادی ندارند، بسیار مناسب است؛ زیرا کاربران و مخاطبان برند آنها را بر سر زبانها بیندازند.
حتی بدون نیاز به سرمایهگذاری زیاد، محتوای وایرال (ویروسی) قابلیت آن را دارد که به مخاطبان زیادی در سطحی گسترده دسترسی داشته باشد.
شما مستقیماً با تبلیغات ویروسی برخورد نمیکنید. این تبلیغات چیزی هستند که کسانی آنها را برای شما فرستادهاند که شما به آنها اطمینان دارید.
وقتی چیزی خلق کنید که بتواند وایرال شود، آنگاه برند شما ساخته میشود و به افراد کمک میکند شرکت و محصول شما را بشناسند و ارزشها یا مأموریت شما را به خوبی درک کنند. این روش یک ابزار قدرتمند در افزایش آگاهی از محصولات و خدمات شما است.
در کنار این مزایا، بازاریابی ویروسی یک سری معایب هم دارد. از جمله اینکه این نوع بازاریابی به اخبار منفی بیشتر دامنه میزند و آن را با اغراق پخش میکند. علاوه بر این، اندازهگیری بازاریابی ویروسی و سنجش موفقیت آن هم کار دشواری است.
پیغامهای متفاوتی وجود دارد که مردم را ترغیب میکند یک محتوا را به اشتراک بگذارند. بازاریابها میتوانند یکی از این انواع مختلف پیغام ها را هدف قرار دهند، مخاطب را جذب کنند و تصویر برند خود را بهبود بخشند.
کمپینهای ویروسی که احساسات مخاطبان را هدف قرار میدهند، نادیده گرفته نخواهند شد. با در نظر داشتن این موضوع، اگر هدف شما این است که مردم به کمپین شما بپیوندند باید شادی، احساس دلتنگی، غرور یا حتی عصبانیت آنها را هدف قرار دهید. این ارتباط عاطفی میتواند بینندگان را وادار کند محتوای شما را با افراد دیگری که ممکن است از آن خوششان بیاید، به اشتراک بگذارند.
یک کمپین مشوق به افراد برای به اشتراک گذاشتن محتوا پیشنهاد پاداش میدهد. برای مثال، کمپینهای زیادی هستند که برنامه “ارسال و معرفی به یک دوست” را اجرا میکنند و زمانی که یکی از مشتریان قدیمی مشتری جدید میآورد، به او جایزه میدهند.
پشت کمپینهای بازاریابی ویروسی موفق استراتژیهایی دقیق و برنامهریزیهای حاصل ماهها تلاش است. با وجود آنکه تحریک احساسات باعث میشود بدون سرمایهگذاری زیاد، تبلیغات ما موثر شود، اما احتمال آن کم است. بیشتر کمپینهای بازاریابی موفق که تأثیر فوقالعادهای هم داشتهاند، بهصورت مهندسیشده طراحی و برنامهریزی شده بودند.
با وجود اینکه بازاریابی ویروسی معمولاً نیاز به برنامهریزیهای دقیق دارد، نمیتوان گزینه شانس یا اقبال را برای آنها نادیده گرفت. گاهی اتفاقهایی میافتد که هیچ بازاریابی قادر به پیشبینی آن نیست. ممکن است آگهی که شما طراحی کردید با مخاطبی سازگار شود که هیچگاه فکرش را هم نمیکردید یا شرایطی به وجود بیاید که کمپین شما در زمان دیگری به جز آنچه شما انتظار داشتید مورد توجه قرار بگیرد.
ماهیت طبیعی تبلیغات ویروسی آن است که ایجاد همهمه و سر و صدا کند. پیغام آنها منتقل و به موضوعی داغ بین مردم تبدیل میشود. حتی ممکن است بعضیها آگهی را ندیده باشند اما تعریف آن را از دیگران بشنوند و با محتوای آن آشنا شوند.
محتوای خندهدار و جالب یا محتوایی که در آن خلاقیت به کار رفته باشد، به برندها کمک میکند خودشان را به مخاطبان بیشتری نشان دهند. محتوای با کیفیت خوب قابل اشتراکگذاری، پتانسیل انتشار سریع در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی را دارند.
تولید محتوای جذاب که فکر مخاطب را درگیر کند، یک هنر است. برندهای مختلف از مرز ظریف بین نظرات مخالف و پیام اجتماعی استفاده میکنند تا مخاطب را وادار کنند درباره برند صحبت کند. همچنین ممکن است نظرات متفاوتی مطرح شود که طرز فکر سنتی را به چالش بکشد و نشان دهد که نظر یک برند، در دنیای امروز ضرورت دارد.
ازآنجاکه بازاریابی ویروسی میتواند برای برندها و شرکتها مانند معجزه عمل کند، منطقی است بازاریابانی که میخواهند یک کمپین ویروسی ایجاد کنند باید نتایج کمپینهای گذشته را مطالعه کنند و از آنچه قبلاً موفق بوده، ایده بگیرند. اجرای یک کمپین جدید به خلاقیت و شاید کمی الهام نیاز دارد. خوشبختانه، بسیاری از کمپینهای موفق وجود دارد که میتوان بهعنوان نمونه آنها را بررسی کرد.
مسابقات فوتبال همیشه زمان خوبی برای وایرال شدن یک کمپین جدید است. چون حتماً تضمین میکند که میلیونها نفر بیننده منتظر دیدن مسابقات و تبلیغات میان برنامهای آن هستند. مکانهای تبلیغاتی در مسابقات سوپر بول میلیونها دلار هزینه دارند، اما Oreo برای خرید هیچ کدام از این محلهای تبلیغاتی هزینهای نکرد تا کمپین بازاریابی خود را اجرا کند.
در سال 2013، استادیوم سوپردوم (Superdome) بیش از نیم ساعت قطعی برق داشت. شرکت Oreo بهسرعت متوجه این موضوع شد و با انتشار یک توییت توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرد با این جمله که: «شما هنوز میتوانید در تاریکی غرق شوید» با یک تصویر با زمینه سیاه و کوکی Oreo روی آن.
تفکر فوری و اقدامی سریع در بخش بازاریابی میتواند باعث شود یک کمپین به عنوان یک نمونه در بازاریابی ویروسی مطرح شود. این توییت میلیونها بار به اشتراک گذاشته شد زیرا همه در مورد اتفاقات بازی اظهار تأسف میکردند و در مورد اینکه چقدر بیسکوییت Oreo خوب است نظر میدادند.
گاهی بازاریابی ویروسی ممکن است پای رقیب را هم وسط بکشد، کاری که دقیقاً Popeye در سال 2019 کرد. اوایل سال برند Popeye ساندویچ مرغ خود را به بازار عرضه و تبلیغات خود را در اینترنت پخش کرد. طبیعتاً مردم شروع کردند به مقایسه ساندویچهای Popeye با ساندویچهای برند Chick-Fil-A. شرکت Chick-Fil-A در یک توییت خود را مخترع اصلی ساندویچهای مرغ خواند.
از سوی دیگر Popeye در پاسخ به توییت Chick-Fil-A از کلمات سخیفی استفاده کرد که در نهایت باعث شد میلیونها نفر برای خرید ساندویچهای Popeye هجوم بیاورند تا بتوانند این دو نوع ساندویچ را با هم مقایسه کنند. اوضاع آنقدر درهم برهم شد که تا مدت دو ماه ساندویچهای Popeye نایاب شدند!
چیزی که Popeye ثابت کرد آن بود که میتوان با ایجاد هیجان بین مخاطبان به فروش بیشتر رسید. موج اول هنگام معرفی ساندویچ بود. بعداً، رقابت بین Popeye’s و Chick-fil-A موج دوم علاقه را ایجاد کرد زیرا افراد بیشتری میخواستند بدانند کدام یک ساندویچ مرغ بهتری تولید میکند.
همه کمپینهای ویروسی هم لازم نیست که با شوخ طبعی یا ایجاد هیجان ارائه شود. شرکت Dove یک ویدئوی ویروسی منتشر کرد که جز کمپین Real Beauty Sketches بود. این ویدئو در واقع کشمکشهای درونی زنان را هدف قرار داده بود. پیغام اصلی برند یعنی ایجاد اعتماد به نفس را به خوبی منتقل کرد و تبدیل به راهنمایی برای بسیاری از بازاریابها شد. ویدئو حدود 163 میلیون بار در سراسر جهان دیده شد که درنهایت 4.6 میلیارد برداشت (impression) داشت. حالا این ویدئو جز موفقترین ویدئوها شناخته شده است.
یکی از نکاتی که این کمپین به ما یاد داد تأثیر احساسات و ارتباطات است. وقتی برنامه بازاریابی شما به روشی خاص مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهد، حتماً به اشتراک گذاشته خواهد شد.
این کمپین در سال 2017، خیلی اتفاقی شروع شد. کارتر ویلکرسن درحالیکه در Wendy ناگت میخورد و توییت میزد از یکی از کارکنان آنجا پرسید چند تا ریتوییت از توییت خود بگیرد میتواند برای یک سال ناگت مجانی دریافت کند. کارمند رستوران به طعنه گفت 18 میلیون! پس کارتر از دوستان توییتری خود خواست که به وی کمک کنند به این هدف برسد و فضای اینترنت یک راه جدید برای این برند باز کرد. هرچند که کارتر به 18 میلیون ریتوییت نرسید اما به رقم خوبی دست یافت و باعث شد رستوران به او یک سال ناگت مجانی بدهد. به علاوه که توییت او در مورد ناگت مرغ بیشترین ریتوییت را در بین توییتهایش گرفت.
برای Wendy چه سودی داشت؟ خب آنها توجه زیادی را به خود جلب کردند در حالی که هیچ برنامهای برای جذب مشتری، آن هم به این روش نداشتند. آنها از این فرصت استفاده کردند و فروش خود را افزایش دادند.
یکی از نمونههای موفق بازاریابی ویروسی در ایران، دهکده آبی پارس است. این کسبوکار با بهرهگیری از جوکهایی که از جمله «الکی مثلا» استفاده کرده بودند و در شبکههای اجتماعی رواج یافته بودند، به تبلیغ پرداخت. دهکده آبی پارس روی این موج سوار شد و تلاش کرد نوعی بازاریابی ویروسی را راهاندازی کند.
پیام این بود: «خیلی داره خوش میگذره… الکی مثلا دهکده آبی پارسم»
در نتیجه وقتی افراد یک جوک یا مطلب خندهدار را برای یکدیگر ارسال میکردند، نام این شرکت هم به گوش میخورد.
یکی دیگر از تبلیغات ویروسی در ایران، تبلیغ شرکت عالیس بود که موفقیت زیادی داشت. در این تبلیغ، عالیس با لحنی طنزگونه محصولات متنوع خودش را معرفی میکند.
یک کمپین بازاریابی ویروسی خوب، کمپینی است که به خودی خود بین مردم پخش میشود. متأسفانه، فرمول خاصی که بگوید a بعلاوه b میشود c وجود ندارد. در نتیجه بگوییم خب تلاش بازاریابی ویروسی ما به ثمر نشسته است. اغلب مشخص نیست که علت دقیق آن چیست تا زمانی که ویروسی شدن اتفاق بیافتد. اگر چه بازاریابها با کمک فرمول ویروسی شدن و طی یک بازه زمانی میتوانند تخمینهایی بزنند. با این حال، اگر به برخی از کمپینهای بازاریابی ویروسی مورد علاقه خود فکر کنید، متوجه برخی ویژگیهای مشترک خواهید شد. بازاریابهایی که میخواهند به مخاطبان بیشتری دست یابند، باید یکسری استراتژی کمپین بازاریابی ویروسی را در نظر داشته باشند.
حالا این استراتژیها یا تکنیکها شامل چه مواردی است؟
تمایل به اجرای یک کمپین بازاریابی ویروسی به عنوان بازاریاب یک چیز است؛ یادگیری تکنیکهایی که به شما امکان میدهد این کار را به درستی انجام دهید چیز دیگری است. با استفاده از تکنیک های بازاریابی ویروسی زیر، بازاریابان میتوانند موفقیت موردنظر خود را از طریق کمپینها کسب کنند.
اولین قدم برای ایجاد یک کمپین موفق این است که بفهمید چه کسی مخاطب هدف است و کجا بهصورت آنلاین وقت خود را میگذراند. کمپین شما به خودی خود ویروسی نخواهد شد. این به بازاریاب بستگی دارد که چگونه میتواند با پیام مناسب و در مکان مناسب به افراد مناسب برسد. اگر برای افراد مناسب اما از کانال نامناسب بازاریابی کنید، کمپین موفق نمیشود. اگر از کانال مناسب اما برای افراد نادرست بازاریابی کنید، این کار هم ناموفق است. اطمینان از همسویی رسانه با مخاطب رمز موفقیت شما است.
یکی از بهترین راههای ویروسی شدن، ساخت فیلم است. فعالیتهای بصری تجربهای برای بینندگان ایجاد میکنند که در نهایت به سمت محصول شما جذب شوند. پس از ساخت ویدیو، باید راهی برای به اشتراکگذاری آن پیدا کنید. پلتفرمهایی مانند YouTube ارسال ویدیو در وبسایت و وبلاگها را برای بینندگان آسان میکند.
همه افراد چیزهای رایگان را دوست دارند و ارائه چیزی باارزش میتواند به ویروسی شدن شما کمک کند. رایگان کلمهای است که توجه بینندگان را به خود جلب میکند و آنها را برای یادگیری بیشتر سوق میدهد. همیشه خوب است که چیزی به صورت رایگان دریافت کنید، درست است؟ کالای رایگان در کنار خرید اصلی، بارگیری رایگان یک فایل یا ویدئو یا حتی ارسال رایگان یک هدیه، میتواند غافلگیر کننده باشد. حتی میتوانید با گذاشتن یک شرط، مشتریان را ملزم کنید که ایمیلشان را در فهرست شما ثبت کنند یا یک پست را بپسندند و به اشتراک بگذارند. هر چیز خاصی که باشد، کلمه رایگان کار خود را میکند!
بازاریابی ویروسی اگر جذابیت عاطفی داشته باشد همیشه تأثیر بیشتری دارد. کمی وقت بگذارید و آنچه را که میخواهید بینندگان با دیدن تبلیغ شما احساس کنند، به خوبی تحلیل کنید. چه احساسی بیشترین تاثیر را روی مخاطب دارد؟ پاسخ ممکن است به کار یا خریدی که میخواهید انجام دهند بستگی داشته باشد. هر تصمیمی میگیرید، بدانید که تحریک احساسات در بیننده باعث میشود آنها کمپین را به اشتراک بگذارند و به خاطر بسپارند.
مردم از دیدن و شنیدن موارد تکراری خسته میشوند. برای اینکه کمپین شما چیزی خاص و قابل توجه باشد، باید کاری غیرمعمول یا غیر قابل پیشبینی انجام دهید. اگر این چیزی است که مردم قبلاً دیدهاند، چرا باید آن را به اشتراک بگذارند؟ آنها میخواهند چیزهای جدیدی ببینند یا حتی یاد بگیرند. جالب جلوه دادن هر چیزی کاری است که همه انجام میدهند. تبلیغ کالا یا خدمات نیز کاری است که همه انجام میدهند. برای برجسته شدن نام تجاری خود باید کارهای بیشتری انجام دهید.
وقتی در تبلیغات رسانه های اجتماعی سرمایهگذاری میکنید میتوانید به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنید. برخی از بازاریابها برای به اشتراک گذاشتن یا صحبت در مورد محتوا با افراد تأثیرگذار (اینفلوئنسرها) تماس میگیرند. گزینه دیگر این است که اجازه دهید این اتفاق در وضعیت طبیعی خود رخ دهد؛ آن را خودتان با مخاطبان اصلی به اشتراک بگذارید و سپس به آنها اجازه دهید محتوای مورد نظر را به اشتراک بگذارند. فقط به خاطر داشته باشید که برای اینکه این اتفاق بیفتد، محتوا باید منحصر به فرد و مفید باشد.
هنگامی که یک کمپین ویروسی موفق داشته باشید، شروع بسیار خوبی خواهید داشت؛ اما کار شما نباید به همینجا ختم شود. متأسفانه، تکرار موفقیت ممکن است دشوارتر از تصور شما باشد. باید راهی دیگر برای جلب توجه به شکلی پیدا کنید که مردم آن را به خاطر بسپارند. داشتن یکسری کمپینها با یک شخصیت یا موضوع خاص و مشخص به شما کمک میکند تا اولین پیام انتقال به دیگران را تقویت کنید.
تکنیک های بازاریابی ویروسی در موارد مختلف بازاریابی استفاده میشود. اینجا چند فاکتور را برای شما آوردهایم که در کمپین بعدیتان باید در نظر داشته باشید:
قرار نیست هر پیامی که میخواهید برای مشتری بفرستید در محتوای ویروسی بیاید. برای محتوای ویروسی، پیامهایی را انتخاب کنید که منحصر به فرد، جذاب و قابل اشتراک باشند.
محیط یک مؤلفه مهم در فعالیتهای بازاریابی است. اگر مواردی مانند زمانبندی، روندها و رویدادهای جاری را در نظر داشته باشید، بازاریابی ویروسی میتواند یک موفقیت بزرگ باشد.مثلا وایرال شدن مسائلی مانند تبعیض نژادی یا همه گیری بیماری، موضوعاتی است که باید در کمپینهای بازاریابی ویروسی در نظر داشته باشید.
پیام رسانها و رسانههای مختلفی وجود دارند که در دنیای بازاریابی قابل استفاده اند. یکی از بهترین مواردی که شرکت شما میتواند از آن استفاده کند، شبکههای اجتماعی است. همه افراد در شبکههای اجتماعی پروفایل دارند. حالا اگر پیام رسان شما در این شبکه یا رسانه معروف و مورد اعتماد باشد، میتواند پیغام بازاریابی ویروسی شما را به مخاطب منتقل کند.
اگرچه محتوای ویروسی در کسبوکارهای مختلف، فرق میکند، اما سه ویژگی هست که بین اکثر کمپینهای بازاریابی ویروسی مشترک است.
یک واقعیت وجود دارد که کمپینهای بازاریابی ویروسی، از روی اجبار پیش نمیروند. محتوای این کمپینها به صورت ارگانیک پخش میشود. این مخاطب است که در نهایت تصمیم میگیرد چه چیزی ارزش به اشتراک گذاشته شدن دارد.
مطالبی که ترند میشوند، زمانی میآیند و میروند.
اگرچه کمپینهای بازارایابی ویروسی پتانسیل این را دارند که مشتریان را تحت تاثیر قرار دهند، اما افراد معمولا برای مدت کوتاهی به آنها توجه میکنند.
کمپینهای بازاریابی ویروسی تا مدتها در ذهن افراد باقی میمانند. وایرال شدن یعنی کاری کنید که مورد توجه مخاطب قرار بگیرید. این برجسته شدن و سر زبانها افتادن از ویژگیهای تمام کمپینهای بازاریابی ویروسی است که میتواند ابعاد مثبت یا منفی داشته باشد.
احتمالاً این جمله را شنیدهاید که “هر مطبوعاتی، مطبوعات خوبی است”، اما همیشه اینطور نیست. به همین ترتیب، همه ویروسیها، ویروسی خوبی نیستند. این خیلی خوشایند است که مشتریانی در مورد شما صحبت میکنند، اما فقط زمانی که چیزهای خوبی میگویند. وقتی یک کمپین بازاریابی ویروسی در پیش دارید، باید برای مقابله با هجوم علاقه آماده باشید. در غیر این صورت ممکن است اثرات مخربی برای برند شما داشته باشد.
بازاریابی ویروسی میتواند باعث رشد شرکت شما با سرعت ناپایداری شود، همینطور منجر به افت کیفیت محصول یا به موقع بودن خدمات به مشتری شود. ممکن است تیم و منابع شما توان پاسخگویی به این حجم از ارجاعات را نداشته باشند. ممکن است موجودی شما به پایان برسد، یا ممکن است با افزایش تقاضا، تولید دچار مشکل شود و نیاز باشد که تولید هم زیاد بشود.
آموزش بازاریابی
(صفحه اصلی)
بازاریابی چیست؟ تعریف بازاریابی + سیر تکامل مارکتینگ تا امروز
تفاوت بازاریابی و فروش چیست؟ یکبار برای همیشه فرق این دو را بدانید [+اینفوگرافی]
برنامه بازاریابی (Marketing Plan) چیست؟ قدم به قدم تا یک طرح بازاریابی ساده
تحقیق بازاریابی (Market Research) چیست؟ نحوه اجرا + نمونه تحقیق بازار
آمیخته بازاریابی چیست؟ از 4p و 7P و 4c می گوییم + مثال و نحوه استفاده
10 مورد از مهم ترین استراتژی های قیمت گذاری در بازاریابی
توزیع در بازاریابی به چه معناست؟ معرفی انواع کانال های توزیع
پروموشن در بازاریابی چیست؟ فرق پروموشن و تبلیغات + مثال عینی
انواع بازاریابی (مارکتینگ) | معرفی کاملترین لیست
بازاریابی شبکه ای یا نتورک مارکتینگ چیست؟ قدم به قدم موفقیت در بازاریابی شبکه ای
دیجیتال مارکتینگ چیست؟ آموزش کامل بازاریابی دیجیتال برای کسبوکارها
بازاریابی محتوا چیست؟ آموزش نحوه اجرای مراحل کانتنت مارکتینگ
بازاریابی شبکه های اجتماعی یا سوشال مارکتینگ (SMM) چیست؟ معرفی استراتژی سوشال
بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) چیست؟ چه تفاوتی با SEO دارد؟
ایمیل مارکتینگ چیست؟ چطور یک استراتژی بازاریابی ایمیلی موفق بنویسیم؟
بازاریابی پیامکی چیست؟ راهکارهای استفاده از اس ام اس مارکتینگ
بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) چیست؟ + 7 تکنیک وایرال شدن
بازاریابی ارجاعی یا ریفرال مارکتینگ چیست؟ نحوه کارکرد بازاریابی Referral
بازاریابی چریکی چیست؟ مثالهایی خلاقانه برای اجرای این تکنیک بازاریابی
بازاریابی و فروش مویرگی چیست؟ | معرفی انواع بازاریابی مویرگی [توضیح مصور با اینفوگرافی]
افیلیت مارکتینگ (همکاری در فروش) چیست؟ کسب درآمد با سیستم افیلیت
مزیت رقابتی چیست؟ تعریف + معرفی 6 راه بدست آوردن مزیت رقابتی بین رقبا
بازاریابی حضوری چیست؟ تکنیک های بازاریابی حضوری در 7 قدم کاملا کاربردی
اتوماسیون بازاریابی (marketing automation) چیست؟ معرفی نرم افزارهای اتوماسیون بازاریابی
آیا بازاریابی ویروسی موثر است؟
محبوبیت بازاریابی ویروسی برای مصرف کنندگانی که به دنبال سرگرمی هستند، به شدت افزایش یافته و سازندگان محتوا راههای جدیدی به کمک آن برای دستیابی به مشتریان خود پیدا کرده اند. این احتمال وجود دارد که هر مدیر عاملی دوست داشته باشد یک کمپین بازاریابی ویروسی برای شرکت خود داشته باشد. چرا؟ زیرا یکی از موثرترین انواع بازاریابی است.
چند نوع بازاریابی ویروسی وجود دارد؟
به طورکلی دو نوع بازاریابی ویروسی تعریف شده است: کمپین های ارگانیک یا طبیعی؛ کمپین های تقویت شده (یا کنترل شده).
همانطور که شما هم احتمالا واقف هستید بازاریابی پارتیزانی هم با ایجاد سر و صد باعث شیوع نام برند میشه. به نظرتون چه تفاوتی می تونه با بازاریابی ویروسی داشته باشه؟
سلام. احتمالا بعضی ها دچار این اشتباه بشن و این دو روش رو شبیه به هم بدونن. با اینکه هر دو تکنیک بازاریابی همانطور که فرمودید با ایجاد سر و صدا بین مشتریان هدف خودشون رو معرفی می کنند اما کاملا متفاوت اند. می تونید مقاله «بازاریابی چریکی چیست؟» رو هم مطالعه بفرمایید و این دو روش رو مقایسه کنید